گفتگوی ویژه؛ جواد برهانی: با حضور چند بیسواد در لویهجرگه، نمیتوان مشروعیت آورد
"طالبان نسبت به زنان یک موضعگیری خاصی دارند و یک برداشت خاصی دارند و اصلاً زن را به عنوان پردهپوش مطرح میکنند و اینکه نباید در ملاءعام ظاهر شوند و این چیزی است که در برخی از متون دینی طالبان آمده و این یک نگاه متحجرانه برای زنان است."
تعدادی از مقامات غربی و برخی چهرههای پشتونتبار داخلی، خواهان برگزاری لویهجرگه به منظور عبور از بحران کنونی شدهاند.
آیا برگزاری لویهجرگه برای عبور از بحران کنونی توجیه پذیر است؟
آیا در حاکمیت طالبان مشارکت گروههای مختلف جنسیتی، قومی و مذهبی امکان وجود دارد؟
خبرگزاری پیکآفتاب، با تعدادی از آگاهان سیاسی گفتگو کرده است. چهارمین گفتگو در این زمینه با دکتر جواد برهانی، جامعهشناس و استاد دانشگاه را به شما تقدیم میکنیم.
پیکآفتاب: پیشینه تاریخی لویهجرگه را در افغانستان چگونه ارزیابی میکنید؟
جواد برهانی: لویهجرگه مشخص است که یک جایگاه سنتی در افغانستان دارد و هم در میان یک قوم و قبیله مطرح است، بسیار یک سیستم سنتی بوده که افغانستان در طول تاریخ از آن استفاده کرده است، اما در قانون اساسی قبلی، لویهجرگه به صورت قانونی مطرح شده بود. اکنون که طالبان دیگر قانون اساسی را قبول ندارند قطعاً از لحاظ قانونی کدام قانونی نداریم که بتواند از لویهجرگه حمایت و پشتیبانی کند، به جز همان عنعنات قومی و سنت قبیلوی که در افغانستان است، آن هم بیشتر در بین قوم پشتون مطرح است.
لویهجرگه در افغانستان خیلی کارآمد نبوده؛ یکی از دلایلاش همین است، نظامهایی که در افغانستان شکل گرفته و از دل لویهجرگه بیرون آمده، اینها همه ناکارآمد بوده و هر نظام که حاکم شده برای اینکه مشروعیت خود را کسب کند، دست به دامن لویهجرگه زده و این یک نوع رفراندوم خیلی کوچک است و آدمهای خاصی را اینها گزینش کرده و آورده، بعد مطابق میل و خواست خود آنچه را که خواسته از قبل دیکته کرده، لذا ما نمیتوانیم بگوییم که این لویهجرگه کاملاً مشروعیتساز است و میتواند یک جایگاه مستحکم داشته باشد که یک نظامی که از دل آن به وجود بیاید کارشناسی شده است و حتماً مورد قبول همه است، نه این قسمی نبوده و هر نظامی که است طرفداران خاص خود را در افغانستان دارد و هر نظامی هم اگر بخواهد طرفداران خود را جمع کند و نامش را لویهجرگه بگذارد و ریشسفیدان را جمع کند، باید آن چیزی که میخواهد، مطابق همان رفتار کند، لذا این امکانپذیر است.
پیکآفتاب: توجیه قانونی لویهجرگه چه چیزی است؟
جواد برهانی: همانطور که در جواب سوال اول گفتم، برگزاری لویهجرگه در افغانستان همان عنعنات قبیلوی و قومی در میان قوم پشتون است که توجیه قانونی لویهجرگه را به وجود بیارد، در غیر آن فعلاً قانون اساسی نداریم، لویهجرگه در قانون اساسی دوران ظاهرشاه آمده که مورد قبول مردم افغانستان نیست؛ یعنی یک تعدادی بیایند و از میان این همه قوانین، یک قانون را که آن هم خیلی قدیمی و قبلی انتخاب کند، بدون اینکه پشتوانه قانونی و دلیل قانعکننده داشته باشد.
پیکآفتاب: کارکرد لویهجرگه تحت حاکمیت طالبان را چگونه پیشبینی میکنید؟
جواد برهانی: این هم از قبل قابل پیشبینی است، فعلاً به خاطر اینکه مشروعیت ندارند، مشکل پدیدهای دارند. هم در بُعد داخلی دچار مشکل هستند و هم در بُعد بینالمللی دچار مشکل هستند و هنوز هیچ کشوری طالبان را به رسمیت نشناخته. اینها وقتی که حاکم شدند و دچار مشکل شدند، فکر میکنند یکی از راههای که میتوان این بُنبست را شکست، همان چیزی است که در افغانستان تجربه شده، یعنی از طریق لویهجرگه کسب مشروعیت کنند.
در واقع همان امارت اسلامی را از طریق برگزاری لویهجرگه هم در بُعد داخلی و هم در بُعد بینالمللی به رسمیت بشناسند، چیزی که متاسفانه برای نظام ناکارآمد، خود لویهجرگه نمیتواند همچنین چیزی را به وجود بیاورد. در ظاهر میشود اما واقعی نیست و این نمیتوانند جای رفراندوم را بگیرد.
پس بهترین راه همین است که باید در افغانستان یک رفراندوم برگزار شود و حالا امنیت هم بهتر شده (مطابق ادعای طالبان)، امکانش هم است، پس چرا برگزار نشود. همه بیایند نوع نظام را مشخص کنند. اگر به نظام سلطنتی و یا امارتی رای بدهند یا نظام دموکراسی رای بدهند، هرکدام اینها را وقتی رای میدهند، مطابق آن عمل کنند و سیستم انتخابات و ارزشهایی که تجربه شده، اینها را باید طالبان قبول کنند و این یگانه راه است.
از طریق برگزاری لویهجرگه ما نمیتوانیم مشکل افغانستان را حل کنیم، ممکن است برای خود طالبان که فکر میکنند چند صباح این مشروعیتبخش است، اما در واقع مشکل از این طریق حل نخواهد شد.
پیکآفتاب: در لویهجرگه با توجه به دیدگاههای خاص طالبان، حضور اقشار مختلف و به خصوص زنان چگونه تامین میشود؟
جواد برهانی: جواب این سوال هم خیلی واضح و روشن است که طالبان نمیخواهد کارشناسهای علمی و کارشناسهای سیاسی را بیارند و دلسوزانه بخواهند آنجا یک بحث علمی صورت بگیرد و به دور از اینکه گرایشهای قومی و قبیلهای مطرح باشد، در آنجا بیاید مشکل افغانستان را حل کند.
این نیست که یک لویهجرگه مشورتی باشد، بلکه طبیعی است که یک تعداد مویسفیدانی را از قبایل مختلف گزینیش کرده و خواهند آورد، اکثر اینها که در لویهجرگههای سابق هم بودهاند، بیسواد هستند و هیچ متوجه مسایل نیستند و من با بعضی از اینها از نزدیک صحبت کردهام، گفتند: “اصلاً ما که رفتیم هیچ نفهمیدیم از اول تا آخر صحبتهایی که کارشناسان انجام میدادند، ما درک کرده نمیتوانستیم”. لذا آدمهایی که اینگونه باشند، اینها نمیتوانند که کارآمدی داشته باشند و مشکل افغانستان را حل کنند.
از طرف دیگر این هم طبیعی است، همانگونه که حالا اقوام دیگر غیر از پشتون در امارت اسلامی یا گروه طالبان وجود ندارد، در این لویهجرگه به صورت سمبولیک و نمادین ممکن چند نفر باشد، اما آنها نمایندههای واقعی مردم افغانستان نخواهد بود و اما زنان، طالبان نسبت به زنان یک موضعگیری خاصی دارند و یک برداشت خاصی دارند و اصلاً زن را به عنوان پردهپوش مطرح میکنند و اینکه نباید در ملاءعام ظاهر شوند و این چیزی است که در برخی از متون دینی طالبان آمده و این یک نگاه متحجرانه برای زنان است، که این را طالبان مستمسک خود قرار دادند و تلاش میکنند که مطابق آن رفتار کنند.
لذا باید یک قرائت جدیدی از اسلام و از آموزههای دینی اینها داشته باشند و زنان را آنگونه که موقعیت واقعیاش است در اسلام این را بپذیرند، وقتی بپذیرند این راحت هم میشود. اگر این کار صورت نگیرد، همیشه نگاه طالب همان نگاه متحجرانه به زنان و سایر اقشار خواهد بود.
پیکآفتاب: برگزاری لویهجرگه به چه میزان برای حل بحران کنونی موثر خواهد بود؟
به نظر من افغانستان دچار یک مشکل جدی است و سالها این مشکل وجود داشته و یک قوم تمام ملت افغانستان را به گروگان گرفته، واقعاً نه دلسوزانه کار میشود برای این کشور و نه کار شده.
این لویهجرگهها همچنان مشکل افغانستان را حل نمیکنند، طالبان باید از لاک قومی خود بیرون بیایند و از لاک ایدئولوژیک خود بیرون بیایند و یک مقداری ارزشهایی که امروزه در جهان حاکم است و امروزه کشورهایی که توانستهاند مشکل اقتصادی خود را حل کنند، به پیشرفت رسیده و حکومتداریاش خوب است و جنگ و جدال نیست، بیایید از اینها که تجربه شده و موفق بوده، الگو بگیرند.
مثلاً کشورهای دیگر، همین کشورهای همسایه امکانات کافی دارند و همه کشورهای دیگر زندگی خیلی خوب و آبرومندانه دارند، امروزه وضعیت مهاجرین افغانستانی رقتبار است، وضعیت زندگی ما در افغانستان واقعاً رقتبار است و این را همین طالبان و کسانیکه در قدرت بودند از قوم خاص، اینها تحمیل کردند.
باید تلاش شود که مردم دیگر این همه زجر نبیند و این همه تحقیر و توهین نشود. طالبان دیگر باید دلشان به حال همین کشور بسوزد. کشوری که تمام امکانات را دارد و به قول یکی از دانشمندان که “در زیر زمین آن پُر از گنج است، اما مردماش پُر از شکم گرسنه روی آن میخوابد”.
این وضعیت خیلی خطرناک است که متاسفانه مردم افغانستان آنرا تجربه میکنند و این مردم مستحق این است که باید یک زندگی خوب و آبرومندانه داشته باشند. اینکه وضعیت رقتبار مهاجرین را آدم در کشورهای مختلف بیبیند. بسیار دردآور است و مردم مشکلاتی خیلی زیادی دارد. بیایید با همان ارزشهایی که طالبان قبول دارند «قرآن، پیامبر، قانون» دیگر این مردم را زجر ندهیم و تلاش کنیم که کار را به کاردان بسپاریم.
به اساس شایستگی، آدمها باید استخدام شوند، بدون در نظرداشت قوم و تنظیم، اینها بیایند یک حکومت فراگیر را که همه در آن شامل باشند زن و مرد، اقوام مختلف و یک حکومت تشکیل بدهند که آبرومندانه باشد و به اساس انتخابات باشد و اشخاص متخصص نیز در آنجا نقش و تاثیرگذاری خود را داشته باشند.