حمدالله محب: ما شکافهایی داشتیم که همه چیز در آن غرق میشد
حمدالله محب در یک گفتگو با شبکه "پادبین" گفته که تمامی تصمیمها در مورد افغانستان در بیرون گرفته میشد. او افزوده که حکومت اشرف غنی، نقشی در سقوط نداشته است.
حمدالله محب در یک گفتگو با شبکه “پادبین” گفته که تمامی تصمیمها در مورد افغانستان در بیرون گرفته میشد. او افزوده که حکومت اشرف غنی، نقشی در سقوط نداشته است.
پیکآفتاب: حمدالله محب، مشاور امنیت ملی حکومت پیشین در مصاحبه با برنامه “Battleground” شبکه “پادبین” که گرداننده آن، اچآر مک ماستر (H.R. McMaster ) بود، در مورد علل سقوط افغانستان، پیآمدها و گزینههای کاهش بحران روبهرشد صحبت کرده است. او گفته که سقوط افغانستان زاویههای مختلف دارد که بخشی از آن به استراتیژی امریکا در افغانستان مربوط است.
محب در بخشی از صحبتهای خود میگوید که حمایتهای پاکستان از طالبان بخشی از ماجراست. به گفته محب، قسمت زیادی از بحثهای مربوط به افغانستان در خارج از کشور و بدون اطلاع دولت افغانستان صورت میگرفت.
محب در بخشی از صحبتهای خود به مسایل داخلی افغانستان پرداخته و گفته است: “پراکندگی در نهادهای امنیتی و عدم همآهنگی میان نیروهای امنیتی بخش بزرگی از مشکل افغانستان بود”. مشاور امنیت ملی حکومت پیشین افزوده که از سال 2019 بدینسو به باز پسگیری والسوالیهای افغانستان شروع کردیم. ولسوالیهای “وردوج” و “یمگان” در بدخشان، ولسوالیهای “دهیک” و “خواجهعمری” در غزنی و ولسوالیهای را در قندز از طالبان پس گرفتیم.
محب در مورد گفتگوهای صلح و همچنین خروج نیروهای خارجی گفته که، گفتگوهای صلح با طالبان استراتیژیها و پلانهای حکومت را تغییر داد و کاهش حمایتهای هوایی امریکا و خروج تحقیرآمیز نیروهای ناتو و امریکا از افغانستان، روند سقوط را سرعت بخشید. به گفته محب، کاهش حمایت هوایی نیروهای امریکا از ارتش افغانستان، عملیات تهاجمی طالبان را شدت بخشید و روحیه نیروهای نظامی افغانستان را تضعیف کرد.
به باور مشاور امنیت ملی حکومت پیشین، گفتگوهای صلح مرزی را ایجاد کرد که تفکیک بین دوست و دشمن را از بین برد، سربازان نمیتوانستند تفکیک کنند که دشمن کیست و با کی میجنگند. این نیروها احساس میکردند که گویا تنها هستند. آنها حتا نمیدانستند که بجنگند یا خیر؟
محب در قسمتی از صحبتهای خود به تصمیم ترامپ، رئیس جمهور پیشین امریکا اشاره کرده و گفته که پس از آنکه دونالد ترامپ، استراتیژی خروج نیروهای نظامی امریکا از افغانستان را مطرح کرد، برای طالبان امید و انگیزه ایجاد شد و کشورهای همسایه افغانستان هم تماسهای خود با طالبان را گسترش دادند و حتا حمایتهای خود از طالبان را بیشتر کردند”. به گفته محب، بسیاری از کشورهای همسایه رفتار مشکوک داشتند و بدون اینکه دولت افغانستان در جریان باشد، با طالبان گفتگو میکردند.
محب میگوید: “طالبان یک ایده داشتند که جدل کنند بدون اینکه میزان خشونتها را پایین بیاورند. طالبان به کشتن افغانستانیها از طریق انتحار، انفجار و تخریب زیربناها ادامه دادند. این نکات سیگنالهایی را برای افغانستانیها و جامعه جهانی مخابره کرد که رهبران سیاسی آنها در دوحه هستند، ولی نظامیان به خشونت ادامه میدهند”.
مشاور امنیت ملی حکومت پیشین در مورد فساد در حکومت اشرف غنی نیز گفت: “ما هم به عنوان مسئولین افغانستان مشکلاتی داشتیم. ما با فساد سازماندهی شده روبهرو بودیم، کل سیستم شکافهای درهم تنیدهای بودند که همه چیز در آن غرق میشدند. نهادها بسیار فاسد بودند. ما با قراردادیها مشکل داشتیم، ما با سربازان مشکل داشتیم، در عین حال با ذینفعان سیاسی داخل کشور مشکل داشتیم. ما با تعدادی از رسانههای غیرمسئول مشکل داشتیم، زیرا آنها مسئولانه عمل نمیکردند. مشکل تاکتیکی نظامی داشتیم، تعدادی از نهادها ناتوان بودند و همه اینها دست به دست هم دادند و سقوط افغانستان را مسجل کردند”.
محب اذعان میدارد که در حکومت پیشین پویایی سیاسی از بین رفته بود. تقسیم بندیهای سیاسی در سطوح مختلف وجود داشت و اقتصاد جنایی تقسیمبندیهای مختلفی ایجاد کرده بود.
او همچنین از نقش رهبران سیاسی گفته و افزوده است: “رهبران سیاسی به افغانستان پس از صلح حل میاندیشدند. عناصر به فکر تامین منافع مادی خود در افغانستان پسا امریکا بودند. تلاش سه ساله ما این بود که از این پراکندگی جلوگیری کنیم. فراکسیونهای متعدد وجود داشت. من شخصاً تلاش کردم شخصیتهای سیاسی و اپوزیسیون وارد نظام شوند و این یکی از راههای “جامعیت” دولت بود”.
محب در این گفتگو به نقش خلیلزاد نیز میپردازد. او میگوید: “پروسه صلح خلیلزاد، بسیاری از رهبران سیاسی را امیدوار ساخته بود که پس از صلح رهبری دولت را در اختیار بگیرند و این رهبران برای همین موضوع تلاش میکردند”.
در این گفتگوی طولانی، حمدالله محب تمامی تقصیرها را به طرفهای مقابل حواله میدهد. او که در حکومت سه ضلعی اشرفغنی یکی از اصلیترین ستونهای آن بود، هیچ تقصیری را به گردن نمیگیرد و در واقع در سقوط حکومت قبلی تمامی طرفهای داخلی و بیرونی مقصر بودند، اما گویا مسئولان اصلی حکومت هیچ تقصیری نداشتند، چون آنان مسئول بودند.