آیا آمریکا موفق خواهد شد پایگاه هوایی بگرام را بازپس گیرد؟
ادعای اخیر مبنی بر تلاش برای بازپسگیری پایگاه هوایی بگرام در افغانستان، سوالی ساده ولی پیچیده را پیش میآورد: آیا واشینگتن میتواند عملاً کنترل این پایگاه را دوباره بهدست آورد؟ پاسخ کوتاه: با درنظر گرفتن موانع حقوقی، سیاسی، منطقهای و نظامی، احتمال اجرای موفق و پایدار یک بازپسگیری قهرآمیز بسیار پایین است؛ اما امکان تلاشهای دیپلماتیک یا راهکارهای جایگزین وجود دارد. این تحلیل به دلایل، هزینهها، بازیگران منطقهای و سناریوهای محتمل میپردازد.
۱) چرا بگرام اهمیت دارد؟ (ارزش راهبردی)
- موقعیت جغرافیایی و فنی: بگرام در فاصلهٔ حدود ۵۰ کیلومتری شمال کابل قرار دارد و دارای باندها و تأسیسات لجستیکی وسیع است که امکان پشتیبانی از هواپیماهای سنگین، عملیات هوایی و لجستیک را فراهم میکند؛ به همین دلیل در دوره حضور نظامی آمریکا نقش محوری داشت.
- سمبل سیاسی و روانی: بگرام نمادی از حضور نظامی و نفوذ خارجی بود؛ پس بازپسگیری آن پیام سیاسی قویای دارد — هم در داخل آمریکا (نمایش قدرت و بازگرداندن پرستیژ) و هم در صحنه بینالمللی.
۲) موانع حقوقی و دیپلماتیک
- حاکمیت ملی و حقوق بینالملل: هرگونه اقدام نظامی برای تصرف پایگاه در خاک کشوری مستقل (حتی اگر حکومت آن به صورت بینالمللی شناخته نشده باشد) به مسألهٔ آشکار نقض حاکمیت ملی میپیوندد و از منظر حقوق بینالملل پرهزینه و بحثبرانگیز خواهد بود. مقولهٔ استقرار نیروهای خارجی بدون رضایت میزبان پیچیدگیهای حقوقی گستردهای دارد.
- نیاز به حمایت یا سکوت منطقهای/بینالمللی: بازپسگیری نتیجهای فراملی است؛ بدون موافقت یا حداقل سکوت چین، روسیه، پاکستان و سایر بازیگران منطقهای، هر حرکت آمریکا ریسک بالا و پیامدهای نامطلوب سیاسی و دیپلماتیک خواهد داشت. در عمل، کشورهایی مثل چین و روسیه عملاً نسبت به بازگشت نظامی آمریکا در خاک افغانستان هشدار داده یا مخالفت کردهاند.
۳) ملاحظات نظامی و عملیاتی
- هزینهٔ نظامی و منابع مورد نیاز: تحلیلها نشان میدهد که برای تضمین کنترل و امنیت پایگاهای چون بگرام (در صورت مقاومت قابل توجه) ممکن است به چند هزار تا دهها هزار نیروی نظامی نیاز باشد — نیروهایی که باید هم وارد شوند و هم برای نگهداری و پشتیبانی بلندمدت تأمین شوند. این بار لجستیکی و انسانی سنگین است.
- پیچیدگی امنیتی و اطلاعاتی: بازپسگیری میتواند درگیری گستردهای با نیروهای محلی یا گروههای مسلح منطقهای به ویژه اگر مذاکرات و توافقات قبلی وجود نداشته باشد، بهراه اندازد؛ و هزینههای جانی و سیاسی زیادی در پی خواهد داشت.
۴) ارزیابی واکنش «امارت اسلامی» و پیامدهای منطقهای
- پاسخ صریح امارت اسلامی: مقامات امارت اسلامی تاکنون هرگونه واگذاری یا استقرار نیروهای خارجی در بگرام را مردود خواندهاند و این خواسته را «غیرقابل پذیرش» خواندهاند؛ بنابراین هر اقدام یکجانبهٔ نظامی میتواند به تشدید تقابل و افزایش مخالفت داخلی و منطقهای منجر شود.
- نگرانی بازیگران منطقهای: پاکستان، چین، ایران و روسیه همگی نسبت به پیامدهای امنیتی و بیثباتکنندهٔ بازگشت نظامی آمریکا در منطقه هشدار داده یا مخالفت ضمنی/صریح ابراز کردهاند؛ همگراییِ این بازیگران در مقابل ایدهٔ هرگونه بازپسگیری نظامی، مانعی جدی است.
۵) آیا گزینههای جایگزین وجود دارد؟
اگر بازپسگیری نظامی ناکارآمد یا نامطلوب باشد، واشینگتن میتواند چند مسیر کمتر مخاصماتی را پی بگیرد:
- مذاکره و توافق دو جانبه یا چندجانبه: تلاش برای کسب اجازهٔ استفادهٔ محدود یا همکاریهای امنیتی در قالب توافقات مشخص — اما این مستلزم امتیازات متقابل و پذیرش سیاسی از سوی امارت اسلامی یا تسهیلگران منطقهای است.
- استفاده از پایگاهها یا امکانات جایگزین در کشورهای همسایه یا متحد: تقویت مراکز لجستیکی و اطلاعاتی در کشورهایی که با آمریکا روابط نظامی دارند (هرچند این هم با ملاحظات سیاسی همراه است).
- همکاریهای اقتصادی-دیپلماتیک برای فشار یا انگیزش: ترکیب دیپلماسی، فشار اقتصادی یا پیشنهادات تشویقی (مثلاً سرمایهگذاری) برای گرفتن امتیازاتی بهجای برخورد نظامی مستقیم.
- حضور غیرنظامی یا قراردادی (مثلاً شرکتهای خصوصی یا کمکهای سازنده): شکل دادن به همکاریهایی که مستقیماً به استقرار نیروهای نظامی منجر نمیشود اما نفوذ و دسترسی را افزایش میدهد.
۶) هزینهها و پیامدهای بلندمدت برای ایالات متحده
- هزینههای مالی و انسانی: بازگشت به یک پایگاه بزرگ نیازمند هزینههای هنگفت و تعهد بلندمدت است؛ این در حالی است که ذهنیت عمومی و سیاست داخلی آمریکا نسبت به عملیات برونمرزی حساسیت نشان میدهد.
- پیام به بازیگران بینالمللی: اگر آمریکا اقدام نظامی انجام دهد، این اقدام میتواند به افزایش تنش با چین و روسیه و به هم ریختن موازنهٔ همکاری/تنازع در آسیای مرکزی بیانجامد.
- پیام به جامعه افغانستان: ورود نظامی جدید میتواند احساسات ملیگرایانه و مقاومت محلی را تقویت کند و مشروعیت داخلی هر نیروی خارجی را کاهش دهد.
۷) سناریوهای محتمل (و احتمال وقوع آنها) — ارزیابی اجمالی
- سناریوی دیپلماتیک (مذاکره/توافق محدود): احتمال متوسط — اگر آمریکا امتیازات قابل توجهی بدهد (مثلاً لغو یا کاهش تحریمها، کمک اقتصادی)، ممکن است به توافقهایی محدود دست یابد؛ اما این مسیر پیچیده است.
- استقرار نظامی مستقیم و بازپسگیری قهرآمیز: احتمال پایین — بهخاطر موانع حقوقی، مقاومت امارت اسلامی و تجمع مخالفتهای منطقهای و هزینههای نظامی.
- استفاده از طریق متحدان منطقهای یا ایجاد پایگاههای جایگزین بیرون از خاک افغانستان: احتمال متوسط تا بالا — آمریکا میتواند بهجای ورود مستقیم به افغانستان، از مکانهای جایگزین برای منافع استراتژیک خود استفاده کند.
۸) پیامدها برای امارت اسلامی— وضعیت محتاطانه
- اگر بحث بر سر بازپسگیری دیپلماتیک یا توافق باشد، امارت اسلامی ممکن است از آن برای کسب اعتبار بینالمللی یا گرفتن ضمانت و امتیازات داخلی بهرهبرداری کند.
- در صورت اقدام نظامی آمریکا، امارت اسلامی میتواند این واقعه را برای بسیج حمایت ملی یا تأکید بر همانندی با مقاومت در برابر اشغالگری خارجی استفاده کند. به همین دلیل هر تحلیلی باید تعادل را حفظ کند و از زبان تحریکآمیز یا ناسازگار با واقعیتهای میدانی دوری کند.
۹) جمعبندی و نتیجهگیری نهایی
با درنظر گرفتن تمام ابعاد — حقوقی، دیپلماتیک، نظامی و منطقهای — نتیجهگیری این است که بازپسگیری قهرآمیز و پایدارِ بگرام توسط آمریکا در شرایط فعلی بسیار دشوار و محتمل نیست. بازیگران منطقهای (چین، روسیه، پاکستان، ایران) و موضع صریح امارت اسلامی، در کنار هزینههای سنگین نظامی و پیامدهای سیاسی داخلی آمریکا، مجموعهای از موانع بزرگ را میسازد. از سوی دیگر، راهکارهای دیپلماتیک، توافقهای محدود یا استفاده از پایگاههای جایگزین مسیرهای محتملتری برای دنبال کردن اهداف راهبردی آمریکا به شمار میروند.