ابنسینا؛ گوهر درخشان بلخ و افتخار جاویدان بشریت
تاریخ سرزمینهای خراسان بزرگ، بهویژه افغانستان، آکنده از نامهایی است که هر یک همچون ستارهای در آسمان دانش و فرهنگ بشریت میدرخشند. در میان این ستارهها، نام ابو علی حسین بن عبدالله بن سینا ـ معروف به ابنسینا ـ جایگاهی یگانه دارد. او فیلسوف، پزشک، شاعر، ریاضیدان، منجم و عارف بزرگی بود که آثار و اندیشههایش قرنها الهامبخش بشر در شرق و غرب جهان باقی ماند. در افغانستان، اول سنبله به عنوان روز بزرگداشت از ابنسینا ثبت شده است؛ روزی که نه تنها تجلیل از یک فرد، بلکه پاسداشت هویت علمی و فرهنگی یک ملت است.
زندگینامه و زادگاه
ابنسینا در سال ۳۷۰ هجری قمری (۹۸۰ میلادی) در قریه افشانه بخارا چشم به جهان گشود. اما ریشههای خانوادگیاش به بلخ باستان برمیگردد؛ شهری که در تاریخ به نام «امالبلاد» یا مادر شهرها شهرت داشت. پدرش عبدالله اهل بلخ بود و همین پیوند سبب شد که ابنسینا را یکی از فرزندان افتخارآفرین سرزمین افغانستان بدانند.
نبوغ او از همان کودکی آشکار بود. در دهسالگی قرآن را از حفظ کرد و در ۱۸ سالگی تقریباً به همه علوم زمان خود، از فقه و منطق گرفته تا طب و فلسفه، تسلط یافت. در طول عمرش بیش از ۴۵۰ اثر علمی نوشت که ۲۴۰ اثر آن تا امروز شناسایی و بخشی از آنها چاپ و ترجمه شده است.
آثار و دستاوردها
- القانون فی الطب (قانون در طب): مهمترین اثر ابنسینا در علم طب که در پنج جلد نوشته شد و قرنها در اروپا و جهان اسلام بهعنوان مرجع اساسی طبابت بهکار میرفت. این کتاب چنان جایگاهی داشت که حتی تا قرن هفدهم میلادی در دانشگاههای فرانسه و ایتالیا تدریس میشد.
- الشفاء: یک دایرهالمعارف بزرگ فلسفی و علمی که مباحث فلسفه، منطق، طبیعیات، ریاضیات و الهیات را در بر میگیرد.
- النجاه، الإشارات والتنبیهات، الحکمه المشرقیه و رسالههای گوناگون در موضوعات مختلف مانند موسیقی، نجوم، سیاست، اخلاق و روانشناسی.
- اشعار و رباعیات: ابنسینا شاعر هم بود و در اشعار خود فلسفه زندگی، معرفت و عرفان را به زبانی ساده و زیبا بیان میکرد.
ابنسینا؛ شاعر و اندیشمند
هرچند شهرت ابنسینا بیشتر به طب و فلسفه است، اما او در ادب نیز آثاری ماندگار دارد. اشعارش سرشار از اندیشههای فلسفی و عرفانی است. بهویژه قصیده عینیه او، که به «قصیده نفس» شهرت دارد، از شاهکارهای ادبیات فارسی و عربی است.
نمونههایی از شعر ابنسینا
در رباعی مشهوری میگوید:
«از قعر گل سیاه تا اوج زُحل *** کردم همه مشکلات گیتی را حل
بیرون جستم ز قید هر مکر و حیل *** هر بند گشاده شد، مگر بند اجل»
در این شعر، او به تلاشهای علمی خود اشاره دارد و میگوید که همه دشواریهای جهان را شناخت و حل کرد، اما تنها «مرگ» بود که راه گریزی از آن نیافت.
نمونه دیگر از اشعار او در ستایش معرفت و حقیقت است:
«دل گرچه درین بادیه بسیار شتافت *** یک موی ندانست، ولی موی شکافت
اندر دل من هزار خورشید بتافت *** آخر به کمال ذرهای راه نیافت»
این شعر نشاندهنده تواضع علمی ابنسینا است؛ با وجود گستردگی دانش، خود را ناتوان از درک کامل حقیقت میداند.
جایگاه علمی و فلسفی
ابنسینا نقش اساسی در پیوند دادن دانش یونانی، ایرانی و اسلامی داشت. او آموزههای ارسطو و افلاطون را با مبانی اسلامی درآمیخت و فلسفهای نو بنیان نهاد که قرنها بر تفکر اسلامی و حتی غربی تأثیر گذاشت. فیلسوفانی مانند توماس آکویناس در اروپا، به شدت تحت تأثیر اندیشههای او بودند.
در طب، نوآوریهایش در زمینه جراحی، تشخیص بیماریها، داروسازی و بهداشت، بنیان علم طب مدرن را پیریخت.
ابنسینا و افغانستان
برای مردم افغانستان، بزرگداشت از ابنسینا تنها یاد یک شخصیت علمی نیست؛ بلکه پاسداشت بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی این سرزمین است. افغانستان امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند الهامگیری از میراث اوست:
- جستجوگری و پژوهش علمی
- ترکیب علم و اخلاق در زندگی روزمره
- تلاش برای یافتن راهحلهای بومی در عین استفاده از دانش جهانی
نتیجهگیری
ابو علی سینا تنها یک شخصیت تاریخی نیست، بلکه افسانهای زنده در حافظه بشریت است. او با قلم و اندیشهاش تمدن را به جلو برد و با شعر و فلسفهاش به جان انسان معنا بخشید. بزرگداشت از او در اول سنبله نه تنها یک روز تقویمی، بلکه فرصتی است برای بازخوانی تاریخ و الهامگیری از گذشته برای ساختن آیندهای بهتر.
ابنسینا به ما میآموزد که علم بدون اخلاق ناقص است، و اخلاق بدون علم بیثمر. او در وجود خود علم و ادب، فلسفه و عرفان، پزشکی و شعر را درهم آمیخت و بدینگونه الگویی جاویدان برای همه نسلها باقی گذاشت.
