صداقت، دقت و شهروند محوری در خبررسانی

بسته ماندن مکتب،‌ ما را از زندگی ناامید کرده است

من فرزند اول خانواده هستم و به عنوان دختر بزرگ خانواده، مشکلات زیادی را در 10 سال گذشته سپری کرده‌ام. پدر و مادرم برای این‌که بتوانم درس بخوانم و به آرزوهایم برسم، زحمات زیادی را متحمل شدند.

نازدانه حسینی، کابل

برخی از دختران دانش‌آموز در کابل، حکایت‌های تلخی از بسته ماندن مکتب‌های دخترانه بالاتر از صنف ششم پس از به قدرت رسیدن طالبان روایت کرده و می‌گویند که امید خود نسبت به زندگی را از دست داده‌اند.

پیک‌آفتاب: مژگان، دانش‌آموز صنف دهم در یکی از مکتب‌های کابل با چشمان پُر اشک و گلوی بغض‌گرفته، حکایت تلخی از روزهای سیاه زندگی (بسته ماندن مکتب‌ها) دارد. روزهای سیاهی که بر سر هزاران دختر دانش‌آموز سایه انداخته و خوشی‌های زندگی را از آنان گرفته است.

وی به پیک‌آفتاب می‌گوید: “روزی که با شور و شوق  به مکتب رفتند؛ اما با چشمان پُراشک به خانه برگشتند، خیلی ناامید کننده بود”. مژگان روایت می‌کند که انتظار نداشت چنین اتفاقی برای دختران افغانستان رخ دهد: “با بسته ماندن مکتب‌های دوره‌ متوسطه و لیسه، دختران دانش‌آموز نسبت به آینده ناامید شده‌اند.”

مژگان می‌گوید: “من فرزند اول خانواده هستم و به عنوان دختر بزرگ خانواده، مشکلات زیادی را در 10 سال گذشته سپری کرده‌ام. پدر و مادرم برای این‌که بتوانم درس بخوانم و به آرزوهایم برسم، زحمات زیادی را متحمل شدند.”

مژگان می‌خواهد در آینده داکتر شود و این آروز را از کودکی در دل خود پرورانده است. پس از تسلط طالبان بر افغانستان و بسته ماندن مکتب‌های دخترانه، اکنون وی در عالم یأس و ناامیدی به تماشای بربادی آرزوهایش نشسته و اگر مکتب‌ها بازگشایی نشوند، او و هم‌نسلان‌اش در جامعه بی‌سواد باقی می‌مانند.

وی لحظه‌‌ای که خبر بسته شدن مکتب را شنید را چنین شرح می‌دهد: “آن روز من و دوستانم با بسیار شوق و علاقه به مکتب رفتیم، اما به ما اجازه ورود داده نشد، برای ما گفتند که تا اطلاع بعدی رخصت هستید. با شنیدن این خبر من احساس خفگی می‌کردم، چشمانم سیاهی می‌رفت و به زور خودم را سر پا نگه‌داشته بودم و تلاش می‌کردم که این موضوع را در مغزم تحلیل کنم. ثانیه‌های آن روز برای من مثل سالیان سال گذشت و روشنی روز را شب تاریک تصور می‌کردم، با جمعی از دختران با گریه و زاری به خانه برگشتیم.”

صدف، یکی دیگر از دخترانی که دانش‌آموز صنف یازدهم است، احساس خود از بسته ماندن مکتب‌های دخترانه را در صحبت با پیک‌آفتاب، چنین بیان می‌دارد: “از زمانی‌که طالبان روی کار آمده، من جرأت بیرون رفتن از خانه را ندارم. زحمت‌هایی که برای یادگیری کشیدم، روز‌هایی که نصف روز سخت کار می‌کردم و در نصف دیگر روز سخت درس می‌خواندم، همگی با خاک یکسان شد.”

این دانش‌آموز خاطرنشان می‌سازد که پس از تحمل مشکلات امنیتی و اقتصادی فراوان، اکنون با بسته ماندن مکتب‌های دخترانه، رویای وکالت در آینده را دست نیافتی می‌داند.

در همین حال؛ افسانه، یکی دیگر از دانش‌آموزان کابل، معتقد است که طالبان اراده و تصمیمی برای بازگشایی‌ مکتب‌ بر روی دختران را ندارد.

وی به پیک‌آفتاب می‌گوید که هیچ دلیل منطقی و محکمی برای بسته ماندن مکتب‌های دخترانه وجود ندارد و درک اتخاذ چنین تصمیمی از سوی طالبان برای وی دشوار است.

افسانه انتظار دارد تا مکتب‌های دخترانه هر چه سریع‌تر بازگشایی شود تا دختران دوباره بتوانند به مکتب‌ها برگردند و برای ساختن یک آینده روشن برای خود و کشورشان تلاش کنند.

دکتر هادی اکبری، استاد دانشگاه و مالک یکی از مکتب‌های خصوصی در کابل در صحبت با پیک‌آفتاب، بسته ماندن مکتب‌ها را دارای پی‌آمدهای منفی گوناگون برای دختران دانش‌آموز می‌داند.

به باور وی، مهم‌ترین پی‌آمد بسته ماندن مکتب‌ها این است که زنان و دختران و حتی تمام مردم افغانستان از طالبان تنفر پیدا می‌کنند.

اکبری معتقد است که تداوم این وضعیت، بر دختران نیز طبعات روانی زیان‌باری دارد: “دختران نسبت به طالبان و متصدیان آن بدبین شده و بسته ماندن مکتب‌ها باعث ایجاد افسردگی در دختران می‌شود.”

وی در ادامه می‌افزاید که اگر مکتب‌ها بازگشایی نشوند، باعث سرخوردگی زنان و دختران در جامعه شده و در نهایت به ترویج نهیلیسم می‌انجامد.

اکبری می‌افزاید: “عدم حضور دختران ضمن این‌که مکتب‌ها را با رکود مواجه کرده و از رونق آن می‌کاهد، پی‌آمدهای سنگین اقتصادی بر جامعه نیز می‌گذارد.”

وی یکی از عوامل و زیرساخت‌های توسعه را سرمایه انسانی می‌داند: “دختران که نصف جامعه را تشکیل می‌دهند، در توسعه جامعه نقش تعیین کننده‌ای دارند.”

اکبری تصریح می‌کند که اگر دختران تحصیل نکنند، بار دوش جامعه می‌شوند و نقشی در توسعه کشور نیز ایفا نخواهند کرد.

اکبری می‌گوید، از آن‌جایی که مکتب، مسیر رشد و توسعه جامعه و از طرفی هم یکی از سالم‌ترین محیط‌ها برای زنان و دختران است، می‌طلبد که هرچه زودتر دروازهای مکتب بر روی دختران باز شوند.

زرگل شجاعی، استاد یکی از مکتب‌های شهر کابل نیز به پیک‌آفتاب می‌گوید: “بسته ماندن مکتب‌ها بر روی دختران، تاثیرات منفی فروان بر روان دختران می‌گذارد.”

وی با تایید گفته‌های استاد اکبری می‌افزاید که بسته ماندن مکتب‌ها، پی‌آمدهای روانی زیادی بر زنان و دختران در افغانستان دارد. شجاعی تصریح می‌کند که افزایش آمار خودکشی، ازدواج‌های اجباری و زیر سن نیز از بی‌سوادی زنان و دختران در خانواده‌ها نشأت می‌گیرد.

او در ادامه خاطرنشان می‌سازد که بسته ماندن مکتب‌های دخترانه، علاوه بر دختران دانش‌آموز، بر آموزگاران مکتب‌ها نیز تأثیرات منفی می‌گذارد.

شجاعی هم‌چنان می‌افزاید: “اگر امروز دختران نتوانند درس بخواند، آینده کشور نابود خواهد شد. لازم است که دختران همانند پسران درس بخوانند تا از نابودی کشور جلوگیری گردد و نسل‌های بعدی، زندگی بهتری داشته باشند.”

وی در خاتمه از طالبان می‌خواهد که مکتب‌ها را بازگشایی کنند و بیش‌تر از این سبب عقب ماندگی جامعه و دختران نگردند.

             
     

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تماس با ما: contactus@paikaftab.com
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x