تلاشهای عبدالله در عادیسازی روابط هند با طالبان
طالبان به خاطر اشتراکات فکری و سابقه همکاری طولانی با پاکستان، به صورت باالقوه در دایره استراتیژیک سیاست خارجی هند تاکنون جایی نداشتهاند. سیاستمداران هندی پیش از این به طالبان به عنوان متحدان اصلی اسلامآباد در قضیه جنگ و صلح افغانستان نگریسته و رقبای آنان را در افغانستان مورد حمایت قرار میدادند.
یوسف نیکزاد
هفته گذشته جیپی سینگ، رئیس بخش افغانستان، پاکستان و ایران وزارت خارجه هند در رأس یک هیئت عالیرتبه وارد کابل شد و با مقامات طالبان در مورد مسائل مختلف گفتگو کرد، به نظر میرسد که رئیس پیشین شورای عالی مصالحه ملی با سفر به دهلینو، مقامات هند را ترغیب کرده است تا با طالبان وارد گفتگو و تعامل سیاسی شوند.
برخی تحلیلگران معتقدند که طالبان به عبدالله عبدالله، رئیس پیشین شورای عالی مصالحه ملی، ماموریت دادهاند تا روابط آنان را با هند بهبود بخشد. پس از تسلط دوباره طالبان در ماه اگست سال گذشته، هند سفارت خود در کابل را بست و دیپلماتهای خود را از این کشور خارج کرد.
طالبان به خاطر اشتراکات فکری و سابقه همکاری طولانی با پاکستان، به صورت باالقوه در دایره استراتیژیک سیاست خارجی هند تاکنون جایی نداشتهاند. سیاستمداران هندی پیش از این به طالبان به عنوان متحدان اصلی اسلامآباد در قضیه جنگ و صلح افغانستان نگریسته و رقبای آنان را در افغانستان مورد حمایت قرار میدادند.
اکنون به نظر میرسد که با وساطت عبدالله، دهلینو تلاشهایی را به هدف آغاز دوباره فعالیتهای دیپلماتیک در افغانستان شروع کرده است که ذکر چند نکته در این مورد حایز اهمیت است:
- در گذشته خواستگاه جنبش طالبان، مدارس و مراکز تعلیمی نظامی پاکستان به شمار میرفت که این سبب میگردید تا هند طالبان را در قضایای افغانستان به عنوان نیروهای نیابتی اسلامآباد قلمداد کرده و از تعامل با آن اجتناب میکردند. این نگرانی هند تا حدودی منطقی هم است، زیرا حتی پس از به قدرت رسیدن دوباره طالبان در ماه اگست سال گذشته میلادی نیز، مقامات سیاسی پاکستان بیشتر از سایر کشورها تلاش کردند تا جهان، حاکمیت طالبان در افغانستان را به عنوان دولت مشروع در این کشور به رسمیت بشناسند.
- اصول فکری و خطمش عملی طالبان نیز بیشتر از هند با پاکستان که یک کشور اسلامی است، همخوانی دارد و آنان در گذشته از برقراری ارتباط رسمی با دهلینو اجتناب کردهاند. هرچند شرایط طالبان در اتخاذ چنین موضعی هم قابل درک است. اختلافات مرزی-تاریخی که میان هند و پاکستان وجود دارد که در گذشته به طالبان اجازه نمیداد تا با هر دو جانب وارد تعامل شود. از سوی دیگر از نظر جغرافیایی هند دورتر از افغانستان واقع شده است و این فکتور نیز سبب میشد تا در میدان جنگ، هند کمکی به طالبان کرده نتواند.
- در پی به قدرت رسیدن دوباره طالبان و آغاز درگیریهای قسمی در برخی نقاط شمال افغانستان، هند ارتباط نزدیکی با جبهه پنجشیر که در مقابل طالبان میجنگد، برقرار کرده و به نظر میرسد که کمکهای مالی و نظامی هم به این جبهه فرستاده است. حمایت هند از مخالفان نظامی، حاکمیت طالبان در افغانستان را با چالش جدی مواجه میکند. به نظر میرسد که یکی از انگیزههای طالبان برای برقراری ارتباط با هند با وساطت عبدالله نیز این است که دهلینو را از حمایت مخالفان نظامی خود منصرف کند. علاوه بر این، در صورتیکه هند دوباره دیپلماتهای خود را زیر سلطه طالبان به افغانستان بفرستد، این به نقطه ضعفی برای این کشور مبدل خواهد شد.
- باز شدن سفارتهای خارجی در افغانستان، به طالبان مشروعیت میدهد و برای به رسمیت شناخته شدن آنان کمک میکند. برخی منابع آگاه میگویند که طالبان برنامه منظمی برای کسب مشروعیت بینالمللی طراحی کردهاند. کاهش تنشها با کشورهای خارجی در صدر برنامههای سیاست خارجی آنان قرار دارد. طالبان میخواهند در گام نخست زمینه صحبت و تبادلنظر با تمام طرفهای خارجی را فراهم کنند و در مرحله دوم با آنان وارد بدهوبستانهای سیاسی و اقتصادی شده و زمینه به رسمیت شناخته شدنشان را فراهم کنند.
- برقراری رابطه دیپلماتیک میان هند و طالبان سبب میشود تا هند انگیزه کمتری برای حمایت از جناحهای مخالف طالبان داشته باشد و در واقع نیازی هم برای حمایت نظامی و سیاسی از جبهه پنجشیر و برخی گروههای نظامی دیگر احساس نمیکنند.
در نهایت میتوان نوشت که آغاز رابطه دیپلماتیک میان هند و طالبان، بیشترین منفعت را برای طالبان دارد و با توجه به تلاشهای اخیر، نقش عبدالله در آن چشمگیر و قابلتوجه خواهد بود. به نظر میرسد که عبدالله با وساطت حامد کرزی، رئیس جمهور پیشین کشور، طرح کلان سیاسی را برای مشروعیت دادن به طالبان تصور کرده و تلاش دارد در آینده بخشی از سیاست در افغانستان باقی بماند.