گفتگوی ویژه؛ عوضعلی سعادت: نه لویهجرگه، نه کوچنیجرگه
اشاره: تعدادی از مقامات غربی و برخی چهرههای پشتونتبار داخلی، خواهان برگزاری لویهجرگه به منظور عبور از بحران کنونی شدهاند. آیا برگزاری لویهجرگه برای عبور از بحران کنونی توجیه پذیر است؟ آیا در حاکمیت طالبان مشارکت گروههای مختلف جنسیتی، قومی و مذهبی امکان وجود دارد؟
اشاره: تعدادی از مقامات غربی و برخی چهرههای پشتونتبار داخلی، خواهان برگزاری لویهجرگه به منظور عبور از بحران کنونی شدهاند.
آیا برگزاری لویهجرگه برای عبور از بحران کنونی توجیه پذیر است؟
آیا در حاکمیت طالبان مشارکت گروههای مختلف جنسیتی، قومی و مذهبی امکان وجود دارد؟
خبرگزاری پیکآفتاب، با تعدادی از آگاهان سیاسی گفتگو کرده است. اولین گفتگو در این زمینه با دکتر عوضعلی سعادت، جامعهشناس و استاد دانشگاه را به شما تقدیم میکنیم.
پیکآفتاب: پیشینه تاریخی لویهجرگه در افغانستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
عوضعلی سعادت: به صورت رسمی اولین لویهجرگه به وسیله احمدشاه ابدالی در 1747م و در شهر قندهار برگزار شد. هرچند محمودالحسینی مورخ کتاب تاریخ احمدشاهی در بحث از چگونگی رسیدن احمدشاه به پادشاهی از برگزاری چنین لویهجرگه یاد نمیکند اما براساس روایت میرغلاممحمد غبار در کتاب «افغانستان در مسیر تاریخ»، بعد از کشته شدن نادرشاه افشار، احمدشاه به عنوان فرمانده نیروهای افغانی در سپاه نادرشاه، با نیروهایش به قندهار آمد و اعلام استقلال کرد. اما در مورد رهبری و زعامت قندهار، لویهجرگه را در مزار شیرسرخ در داخل قلعه نظامی نادرآباد (قندهار کنونی) تشکیل داد. در این صورت، این لویهجرگه میتواند اولین لویهجرگه در تایخ سیاسی کشور باشد. این پیشینه رسمی است اما به صورت غیررسمی، لویهجرگه یکی از شیوههای جاه افتاده حل منازعات و تصمیمگیری در میان جامعه پشتون بوده و تا امروز هم در میان اقوام مختلف و مناطق مختلف پشتون وجود دارد. اساساً حل منازعات و تصمیمگیری با شیوه جرگههای قومی و یا «ریش سفیدی» در میان بسیاری از اقوام و قبایل بوده است اما با پیشرفت جوامع، این شیوه سنتی جایش را به شیوههای مدرن و عقلانی سپرده است. بنابراین قبایلی که هنوز از این شیوه کهنه استفاده میکند، بیانگر توسعهنیافتگی مناسبات اجتماعی آنهاست. پافشاری سیاستمداران پشتون براین شیوه سنتی، نشانه عوامزدگی آنهاست.
لویهجرگه به چند دلیل پدیده منسوخ است:
- مبنا و توجیه قانونی ندارد.
- ارزش دموکراتیک ندارد و نظر اکثریت در آن مراعات نمیشود.
- حل منازعات و تصمیمگیری به شیوه ریشسفیدی، مربوط به عصر طفولیت و کودکی بشر است.
- لویهجرگه، نماد عنعنوی قوم پشتون است.
- ورودی لویهجرگه غیرشفاف است.
- مکانیزم برگزاری لویهجرگه غیرمنطقی است.
- خروجی لویهجرگه غیرعقلانی است.
- لویهجرگه ریشه و مبنای مردانه دارد.
پیکآفتاب: توجیه قانونی لویهجرگه چه چیزی است؟
عوضعلی سعادت: لویهجرگه به چند دلیل پدیده منسوخ است:
- مبنا و توجیه قانونی ندارد؛ در قانون اساسی جمهوریت که نباید موضوع لویهجرگه مطرح میشد اما بازهم با اصرار فاشیزم، یک فصل به آن اختصاص داده شد. در این فصل در مادههای ۱۱۰-۱۱۵، اعضای لویه جرگه مشخص شده است که شامل اعضای پارلمان، اعضای شوراهای ولایتی و ولسوالی و اعضای کابینه به عنوان ناظر است. در شرایط کنونی که این نهادها فروپاشیده و طالبان قانون اساسی نیز ندارند، لویهجرگه مبنای قانونی ندارد. در خلاء قانون اساسی، طالبان به احادیث متوسل میشوند و لویهجرگه در کدام حدیث هم نیامده!
- ارزش دموکراتیک ندارد؛ نظر اکثریت در آن مراعات نمیشود.
- حل منازعات و تصمیمگیری به شیوه ریشسفیدی، مربوط به عصر کودکی بشر است. لذا در قرن حاضر سخن گفتن از لویهجرگه شرمآور است.
- لویهجرگه، نماد عنعنوی قوم پشتون است بنابراین نمیتواند راهحل برای تمام مردم افغانستان باشد.
- ورودی لویهجرگه غیرشفاف است؛ به این معنا که انتخاب و دعوت نمایندگان تابع هیچ قانون نیست بلکه سلیقهای انجام میشود.
- مکانیزم برگزاری لویهجرگه غیرمنطقی است؛ به این معنا که به دلیل تکثر و ناهمگونی نمایندگان و کوتاه بودن مدت آن، بحثهای واقعی و تخصصی مطرح نمیشود. ثقل کار در این روزها، امتیازگیری و امتیاز دادن، توزیع پول و دریافت پول است. به بیان دیگر امکان ندارد در جریان چند روز محدود، مشوره موثر و مفید انجام شود.
- خروجی لویهجرگه غیرعقلانی است؛ به این معنا که هیچگاه نفع همگان را تامین نکرده بلکه لویهجرگهها همواره تابع خواست برگزار کنندگان آن بوده و میباشد.
- لویهجرگه ریشه و مبنای مردانه دارد؛ به این معنا که در جرگهها و لویهجرگههای که در میان پشتونها برگزار میشود، زنان حضور ندارند و در جرگههای رسمی نیز حضور زنان کمرنگ و سمبولیک است.
بنابراین برگزاری نه لویهجرگه و نه کوچنیجرگه هیچگونه تاثیر مثبت بر روند سیاسی را نخواهد داشت.
پیکآفتاب: کارکرد لویهجرگه تحت حاکمیت طالبان را چگونه پیشبینی میکنید؟
عوضعلی سعادت: در مورد برگزاری لویهجرگه در شرایط کنونی باید گفت که اساساً پرسش مردم در مورد اصل نظام است نه تعیینات در چارچوب نظام کنونی. به بیان دیگر، خوب است به آرای مردم افغانستان مراجعه شود که آنها نظام سیاسی از نوع امارت را میخواهند یا جمهوریت را. سه نکته مهم دیگر نیز قابل توجه است. اول در شرایط کنونی نمایندگان واقعی اقوام دیگر دعوت نمیشوند. دوم، شخصیتهای دلسوز ملی دعوت نمیشوند و سوم زنان دعوت نمیشوند. بنابراین برگزاری نه لویهجرگه و نه کوچنیجرگه هیچگونه تاثیر مثبت بر روند سیاسی را نخواهد داشت.
پیکآفتاب: در لویهجرگه با توجه به دیدگاههای خاص طالبان، حضور اقشار مختلف و به خصوص زنان چگونه تامین میشود؟
عوضعلی سعادت: لویهجرگه، خواستگاه مردانه دارد و اساساً یک مجلس مردانه است. اگر برای زنان فرصتهای نسبی فراهم شده، متاثر از فشارهای بیرونی و سمبولیک بوده است. همانگونه که مبنای امارت، قومی است، قوم در نقاب دین قرار گرفته است. اساساً ریشه تمام مشکلات هژمونی قومی است که قرار نیست از آن دست برداشته شود. در چنین شرایط، لویهجرگه به عنوان نماد اقتدار قومی، ابزار تحکیم و مشروعیت بخشی سلطه قومی خواهد بود و بس!
پیکآفتاب: برگزاری لویهجرگه به چه میزان برای حل بحران کنونی موثر خواهد بود؟
عوضعلی سعادت: مراجعه به تاریخ لویهجرگهها نشان میدهد که این مکانیزم هیچگاه به خیر و صلاح ملک و ملت نبوده و این بار نیز خیر همگانی را تامین نخواهد کرد. زیرا نوع نگاه کارگزاران لویهجرگه به جامعه و سیاست، متعلق به عصر توحش است نه عصر مدنیت. بنابراین لویهجرگه بیش از آنکه یک راهحل باشد، یک فریب است.
لوی جرگه مبنای قانونی ندارد، لذا برگزاری لوی جرگه و جمع کردن چندتا ریش سفید قبیله پشتون به صورت سفارشی نمی تواند به گروه طالبان مشروعیت ملی بدهد و زمینه به رسمیت شناختن آنها را در مجامع بین المللی فراهم کند، در تاریخ افغانستان چندین لوی جرگه برگزار شده و فرآیند این لوی جرگه ها چیزی بوده که برگزار کنندگان آن از راه تطمیع اعضای جرگه ایده و اندیشه شان را قبل از برگزاری به خورد آنها داده اند.
آخرین لوی جرگه را که غنی برای تعامل با طالبان برگزار کرد حاصل جز بد بختی برای مردم نداشت و فرآیند آن جرگه منجر به فروپاشی نظام، بیکاری و فرار کادر ها و تحصیل کرده های کشور، در بند کشیده شدنِ زنان، ویرانی زیر ساخت های اقتصادی و… داشته ملی مردم افغانستان شدن.
بناءً بر گزاری لوی جرگه توسط طالبان قطعاً التیامِ به زخمهای مردم نیست و موجب مشروعیت امارت نیز نخواهد شد.