طالبان و رنگ دینی سنت قبیله
مطابق دستورات صریح قرآن و احادیث، آموزش دختران امر مباح نیست، بلکه واجب است و رهبر طالبان حتا اگر در جایگاه رهبر مذهبی قابل پذیرش باشد، نمیتواند آنرا تحریم کند و تحریم آموزش دختران، مخالفت صریح با متن قرآن و روایات است.
محمدآصف طیبی
نزدیک به هشت ماه از تسلط طالبان بر افغانستان میگذرد. در این ماههای سیاه، اکثر امورات شهروندان، تعطیلی رنجدهنده را تجربه میکند؛ بازار کار کساد، اقتصاد آشفته، ادارات ناکارآمد و آموزش تعطیل است. طالبان در این بازه زمانی، غربی بودن سیستم آموزش را بهانه قرار داده و گفتهاند که فضای شرعی برای حضور دختران در مکتبها و دانشگاهها مهیا نمیباشد.
طالبان وعده کرده بودند که برای سال روان (1401) آنها فضا را فراهم میکنند و دختران همانند پسران، بدون مشکل به مکتبها باز میگردند. اما روز گذشته، دختران یک بار دیگر با دروازههای بسته مکتبها روبهرو شدند. وزارت معارف طالبان به لباس دانشآموزان دختر ایراد گرفتهاند و گفتهاند که طرح فعلی، غیرشرعی است و تا تهیه طرح شرعی، مکتبها همچنان بسته خواهد ماند. برخی منابع اما میگویند که رهبری طالبان و به خصوص شخص ملا هبتالله آخندزاده، رهبر مذهبی طالبان از اساس با آموزش دختران، بیشتر از دوره ابتدائیه مشکل دارند و آنرا خلاف شرع دانسته و گفتهاند که این دختران «موجب فساد» میشوند.
اینکه رهبران طالبان از کدام متن دینی به چنین استنباطی رسیدهاند، من نمیدانم، اما تا جایی که من میدانم، در متون اصلی دین، نه تنها آموزش دختران منع نشده، بلکه اگر خطابهای قرآن و احادیث را عام بدانیم که حتماً چنین است، آموزش دختران از امور واجب است و هیچ فردی حق ندارد آنرا تحریم کند و از آن مانع شود.
در سراسر قرآن، انسانها را به تعقل، تدبر و تفکر دعوت میکند و بعید است هیچ انسان عاقل و خردمندی باور کند که تفکر، تدبر و تعقل بدون دانایی و دانش به سرانجام نیک منتهی گردد. قرآن همچنین در آیات گوناگون گفته که هرگز انسان دانا و نادان برابر نیستند. در آیات زیادی از قران انسانها دعوت به آموختن شده و از اینکه بدون دانایی در مورد مسئلهای قضاوت کنند، مورد سرزنش قرار گرفتهاند.
در احادیث مشهور از پیامبر اسلام نیز آمده است: «اطلبوا العلم من المهد الی الحد»، «اطلبوا العلم و لو باالصین» و «طلب العلم فریضۀ علی کل مسلم و مسلمۀ». احتمالاً خود رهبران طالبان هم میدانند که در دو حدیث اول، پیامبر امر به آموختن دانش میکند و امر پیامبر واجب است و کسی از جمله رهبران طالبان حق ندارد از دستور پیامبر اسلام سرپیچی نماید. در حدیث سوم به صراحت گفته که علم آموختن بر مرد و زن مسلمان واجب است. در حدیث دوم همچنین گفته که واجب است آموختن علم حتا در «چین» که در آن دوره یکی از نمادهای بیدینی بوده است.
حال طالبان با کدام استدلال میخواهند در برابر قرآن و احادیث ایستادگی نمایند؟
طالبان تاکنون هیچ دلیل قانع کننده از متن شریعت برای منع دختران از مکتبها و دانشگاهها نیاوردهاند. اما به نظر میرسد که توییت تازه ذبیحالله مجاهد، اشاره به همین مسئله دارد. سخنگوی طالبان در توییتی نوشته است: “اگر اطاعت یک اصل در دین است و انجام آن واجب است، طبق این اصل، اطاعت از هر دستور امیرالمومنین واجب است و نباید کسی از آن سرپیچی کند. امیرالمومنین میتواند امر مباح را حرام گرداند یا واجب، اطاعت از آن واجب است.”
گرچه مجاهد در این توییت نگفته که به چه چیزی اشاره دارد، اما از آنجا که مسئله آموزش دختران این روزها به بزرگترین دردسر طالبان تبدیل شده است، احتمالاً منظور سخنگوی طالبان همین مسئله است.
فرض سخنگوی طالبان این است که آموزش دختران امر مباح است و رهبر طالبان میتواند آنرا تحریم کند.
باید گفت، مطابق دستورات صریح قرآن و احادیث، آموزش دختران امر مباح نیست، بلکه واجب است و رهبر طالبان حتا اگر در جایگاه رهبر مذهبی قابل پذیرش باشد، نمیتواند آنرا تحریم کند و تحریم آموزش دختران، مخالفت صریح با متن قرآن و روایات است.
مهمتر از این، آنچه را طالبان و رهبری آنان تلاش دارند در قالب دین به خورد مردم دهند، سنت قبیله است. در سنت قبیله، زن و دختر از نشانههای فساد است. آموزش آنها و کار آنها فسادآور است، پس بنابراین باید از آن جلوگیری شود. برای تثبیت تفکرات قبیلهای، ابزار توجیه نیاز است که طالبان هیچ ابزار مفیدتر از دین نیافتهاند. این گروه با ابزار ساختن دین، تمامی آداب و فرهنگ قبیله را رنگ دینی میکنند. کاری که در زمینههای دیگر نیز از آن بهره گرفتهاند از جمله تحریم نوروز.