آلمان: از طریق یک کمیسیون تحقیقی، ماموریت ارتش خود در افغانستان را بررسی میکنیم
یک کمیسیون تحقیقی مجلس فدرال آلمان (بوندستاگ) میخواهد ماموریت ارتش این کشور در افغانستان را بررسی کند و از نتایج آن پیشنهادهایی برای ماموریتهای آینده ارائه دهد.
یک کمیسیون تحقیقی مجلس فدرال آلمان (بوندستاگ) میخواهد ماموریت ارتش این کشور در افغانستان را بررسی کند و از نتایج آن پیشنهادهایی برای ماموریتهای آینده ارائه دهد.
پیکآفتاب: نیروهای ارتش آلمان حدود ۲۰ سال در افغانستان حضور داشتند. آنها در چوکات ناتو در ماموریت آیساف و سپس ماموریت «حمایت قاطع» مشترکاً با دیگر نیروهای تحت رهبری ایالات متحده امریکا در کنار ارتش حکومت پیشین افغانستان در برابر طالبان مبارزه میکردند. در کنار آن، قرار بود این نیروها در تقویت و نهادینهسازی آزادی، دموکراسی و حقوق بشر در افغانستان نیز کمک میکردند.
اما ماموریت غرب که ارتش آلمان نیز شامل آن بود، با وجود امکانات زیاد پولی و حضور نیروها نتوانست از قدرتگیری دوباره طالبان در افغانستان جلوگیری کند. بعد از خروج کامل نیروهای ناتو در تابستان سال ۲۰۲۱ میلادی، زمانیکه آخرین سرباز امریکایی روز 31 اگست سال گذشته، افغانستان را ترک کرد، دیگر نیروی رقیب جدی در برابر طالبان وجود نداشت.
این کمیسیون که از سوی مجلس فدرال آلمان (بوندستاگ) ایجاد شده، میخواهد ماموریت ارتش آلمان در افغانستان را بررسی کند. این کمیسیون هفته گذشته، رسماً کارش را آغاز نمود. برخلاف یک کمیته تحقیق پارلمانی دیگر که در تابستان تشکیل شد و شرایط خروج نیروهای آلمانی و روند تخلیه را بررسی میکند، این کمیسیون نقاط قوت و ضعف کل ماموریت را تجزیه و تحلیل کرده و بر مبنای آن پیشنهاداتی را به پارلمان و دولت آلمان ارایه میکند. هدف همه ۲۴ عضو این کمیسیون که نیمی از آنها را نمایندگان پارلمان و نیمی دیگر را کارشناسان تشکیل میدهند، این است که از این یافتهها درسهایی برای سیاست خارجی و امنیتی آلمان ارایه شود.
در پیوند به این مسئله؛ میشایل مولر، رئیس این کمیسیون به دویچهوله گفته است: “مطالبه ما این است که ماموریت سیاسی و کار حکومت و پارلمان (آلمان) را به گونه خودانتقادی و در مشارکت با بازیگران دخیل بررسی کنیم”. او افزوده است: “به خصوص ما میخواهیم نظری بر این داشته باشیم که نقشآفرینان در محل، چگونه با هم کار کردهاند و چه فرصتهایی برای انجام این ماموریتشان داشتهاند”.
از سوی دیگر، شاهینه گامبیر که از حزب سبزها در کمیسیون بررسی ماموریت افغانستان نمایندگی میکند، میگوید که به زنان و مردان افغانستانی نیز باید در مورد نتایج این ماموریت روشنی داده شود. او با ابراز این که در ماه اگست سال ۲۰۲۱، زمان برای افغانستانیها به عقب برگشت، افزود: “این به خصوص در مورد زنان و دختران صدق میکند. نیمی از جمعیت افغانستان در جادهها قابل دید نیستند. اقلیتها نیز بار دیگر در معرض خطر قرار دارند. ما بار دیگر به وضعیت ۲۰ سال پیش برگشتهایم. این چگونه اتفاق افتاد؟ برای روشن کردن این مسایل، همه ما کسانیکه سهم داشتهایم، چه افغانستانیها و چه کسانی که به اشکال مختلف سالها در این کشور فعالیت داشتهاند، مسئولیت داریم”.
افزون بر موارد بالا؛ سِراپ گولر، معاون این کمیسیون گفته است براساس یافتههای اولیه نقاط ضعف بسیار متفاوت وجود داشته است. به گفته او یکی از ضعفها در چگونگی ماموریت بینالمللی نهفته بود که ارتش آلمان در چهارچوب آن فعالیت میکرد. گولر در مصاحبه با دویچهوله گفته است: “آلمان این شانس را نداشت که در تعیین اهداف و وظایف سهم بگیرد و سوالهایی را مطابق به اهداف این ماموریت مطرح کند. در عوض، آلمان دستورالعملها را یکبهیک به عهده گرفت و پیش برد”.
از سوی دیگر؛ ارزولا شرودر، دانشمند علوم سیاسی که به عنوان متخصص به این کمیسیون مشوره میدهد، میگوید که در واقع دستورالعملها و اهداف این ماموریت اغلباً مبهم و نامشخص بود و به مرور زمان جامعتر شد. او میگوید: “این ماموریت به عنوان یک عملیات ضدتروریستی آغاز شد و اهداف بعدی کمک به دولتسازی تا کمک به صلح بود”. او که رئیس اجرائیوی انستیتیوت تحقیقات صلح و سیاست امنیتی در دانشگاه هامبورگ است، میگوید که “این روش کارآمد نبود، چرا که اهداف باید واقعبینانه تدوین شود و اجرای آن همواره مورد بررسی قرار گیرد. چنین یک بررسی وجود نداشت. به این ترتیب به اندازه کافی واضح نبود که بعضی از اهداف دست نیافتنیاند. وقتی چنین باشد، مداخلات محکوم به شکستاند”.
این کارشناس سیاسی میافزاید که برعلاوه روشن نبودن دستورالعملها و کاستیها در بازنگری، این ماموریت با مشکلات بزرگ در محل مواجه بود: “تحقیقات نشان میدهد که برقرار ساختن نظم پیچیده اجتماعی و دولتی از خارج در کشوری که در نتیجه خشونت، منازعه و رهبری خراب حکومتی تضعیف شده است، دشوار و در مواردی ناممکن است”. او ادامه میدهد که این مسئله در مورد افغانستان نیز صدق میکند. این دانشمند علوم سیاسی میافزاید: “این کشور به دلیل جنگ درازمدت و خشونتهای مرتبط با آن، از هر نظر متاثر شده است. دولتسازی در چنین شرایطی به شدت دشوار است”.
میشایل مولر میگوید که در ماموریت افغانستان، احتمالاً به زمینههای سیاسی و تاریخی این کشور به اندازه کافی توجه نشده بود و این باعث شده است که موفقیتهای این ماموریت از نظر مکانی بسیار محدود باشد. او تصریح میکند: “ما باید بپذیریم که آنچه در کابل نتیجه داد، در دیگر بخشهای این کشور موفقیتآمیز نبود. این احتمالاً به این دلیل بوده که مردم در مناطق روستایی، ارتباط و اعتماد کمی به حکومت و مسئولینشان داشتند”.
سِراپ گولر به این نظر است که ممکن حکومتداری ضعیف به شکست این ماموریت کمک کرده باشد، چرا که اگر خدمات مهم حکومتی وجود نداشته باشد، برای مردم اصول یک سیاست ترقیخواه دیگر در دسترس و قابل تحقق به نظر نمیرسد. گولر میگوید: “بسیاری از مردم در چنین وضعیتی نگرانیهای دیگری نیز دارند. آنها باید به این فکر کنند که به اندازه کافی چیزی برای خوردن دارند، کودکانشان بتوانند به مکتب بروند و آموزش ببینند و به طور کلی نیازهای مادیشان را برآورده سازند. همه این مسایل در محل، فشاری را ایجاد میکند که ایدههایی مانند حاکمیت قانون یا دموکراسی نسبتاً انتزاعی به نظر میرسد. مردم به تجارب ملموس نیاز دارند تا بدانند که نورمها چه اهمیتی دارند و آنرا عملی کنند.”
شاهینه گامبیر نیز به این نظر است که توجه بسیار کمی به مردم ملکی در افغانستان صورت گرفته است. او تصریح میکند: “ما باید واضحاً بررسی کنیم که مردم و جامعه مدنی افغانستان تا چه اندازه در این پروسه شامل بودهاند. آیا برداشت ما از دموکراسی و حاکمیت قانون بر آنها تحمیل شده است؟ آیا اهداف ما با اهداف جامعه افغانستان تطابق داشته یا خیر؟”.
این در حالی مطرح میشود که کاخ سفید روز ۲۷ دسمبر گزارشی را منتشر کرد که رئیس جمهور بایدن، بودجه دفاعی ۷۷۰ میلیارد دالری را که پیشتر از سوی هر دو مجلس به تصویب رسیده بود را امضا نمود. دولت امریکا برای ارزیابی جنگ ۲۰ ساله در افغانستان، کمیسیون ویژهای را تعیین نموده و قرار است بخشی از بودجه ۷۷۰ میلیارد دالری به این کمیسیون اختصاص یابد تا قبض و بسط این جنگ را ارزیابی نماید.
جنگ 20 ساله امریکا در افغانستان از سوی یک کمیسیون ویژه بررسی میشود