طالبان قصداً هزارهها را گرسنه میکُشند
اشتباه استراتیژیک امریکا در خروج از افغانستان، میلیونها انسان را در آستانه مرگ قطعی قرار داده است. از جمله ممکن است یک میلیون کودک افغانستانی تا سه ماه آینده جان خود را از دست دهند.
اشتباه استراتیژیک امریکا در خروج از افغانستان، میلیونها انسان را در آستانه مرگ قطعی قرار داده است. از جمله ممکن است یک میلیون کودک افغانستانی تا سه ماه آینده جان خود را از دست دهند.
پیکآفتاب: داگلاس گریندل، نویسنده امریکایی در مقالهای که در روزنامه «بوستون هرالد» به نشر رسانده است، از پیآمدهای وخیم خروج شتابزده نیروهای امریکایی خبر داده است. او نوشته: “امریکا اشتباه خود را مرتکب شده و اکنون برای رسیدگی به بحران ایجاد شده، باید کمکهای زیادی را از طریق سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی به افغانستان انجام دهد. او گفته که بحث در مورد آزادسازی پولهای مسدود شده فایده ندارد، اکنون به کمکهای کلان نیاز است.
به نوشته نویسنده، چهار ماه پس از خروج از افغانستان، دیگر هیچ توهم در مورد شکست این سیاست وجود ندارد. تلاش برای تخلیه افراد به اندازه کافی ناکارآمد بود، با وجود تعداد زیاد افراد تخلیه شده، مردم سرگردان مانده بودند و قادر به دسترسی به میدانهوایی نبودند.
داگلاس اما تاکید میکند که شکست استراتیژیک و آسیب به امریکا حتی بدتر از این است. او افزوده که این شکست میلیونها انسان را با سرنوشت مرگ قطعی مواجه کرده و از جمله “ممکن است یک میلیون کودک افغانستان در سه ماه آینده جان خود را از دست دهند.” او سپس به گزارش دیدهبان حقوق بشر اشاره کرده که گفته: “طالبان خانهبهخانه میروند و اعضای سابق نیروهای امنیتی را بازداشت و میکشند. تاکنون بیش از 100 نمونه از کشتار سربازان پیشین مستند شده است. نویسنده تاکید میکند که آمارهای واقعی مطمئناً بسیار بیشتر از این تعداد است.
از سویی هم، به گفته نویسنده، طالبان عمداً رقبای قومی مانند هزارهها را گرسنه میکشند و به آنها اجازه تجارت در بازارهای ولایت بامیان را نمیدهند. این سیاست تنها بخشی از داستان غمانگیز افغانستان است. افغانستان یک کشور روستایی است و فلج اقتصادی در همه زمینهها احتمالاً ناشی از ترس و عدم اطمینان نسبت به نیات طالبان است. نویسنده افزوده که بازارها منجمد شده؛ زیرا مردم میترسند و هر نوع سرمایهگذاری در فضای ترس غیرممکن است.
این در حالی است که به اساس گزارش نهادهای بینالمللی، تقریباً نیمی از جمعیت 40 میلیونی افغانستان غذای کافی برای خوردن ندارند. یک میلیون کودک ممکن است تا پایان سال بر اثر سوءتغذیه جان خود را از دست دهند.
بخشی از این امر به این دلیل است که امریکا، 10 میلیارد دالر پول نقد افغانستان را در بانکهای امریکا مسدود کرده و این امر سیستم بانکی افغانستان را در آستانه فروپاشی کامل قرار داده و نقدینگی در افغانستان را به چالش کشیده است. نبود پول برای کسبوکارها، احتمالاً صدها هزار نفر را به بیکاری انداخته است. مالیاتها نیز به دلیل خالی شدن ادارات دولتی از کارمندانی طالبان از تخصص آنها متنفر هستند، کاهش یافته است. ارزش پول ملی به شدت کاهش یافته است.
به باور نویسنده، این خروج به سیستم آموزشی افغانستان به شدت آسیب زده و دختران در بیشتر مناطق کشور اجازه ورود به مکاتب متوسطه به بالا را ندارند، دانشجویان و معلمان زن دانشگاهها را از رفتن به درس و وظیفه منع کردهاند. این سیاست طالبان زنان را به اعتراض وادار کرد، اما طالبان آنان را مورد ضربوشتم قرار دادند.
خانهنشینی زنان؛ افغانستان بیش از 21 درصد نیروی کار فعال خود را از دست داده
طالبان همچنین به کارمندان زن گفته که در خانه بمانند. طالبان میگویند محیط مصئون شرعی وجود ندارد و این مشکلات به مرور زمان حل خواهد شد، اما از آنجایی که طالبان پولی برای ساختن تاسیسات جداگانه ندارند، تضمینهای آنها بیارزش است.
این مشکلات در شرایطی پیش آمد و امریکا در حالی تصمیم به این خروج اشتباه گرفت که پیش از این کارشناسان و مقامات نظامی این کشور نسبت به پیآمدهای خروج هشدار داده بودند.
کالین کال، معاون وزیر دفاع در امور سیاست، در ماه اکتبر به سناتورهای امریکایی گفته بود که تروریستها میتوانند ظرف شش ماه و شاید زودتر از افغانستان به ایالات متحده حمله کنند. اشاره او به داعش بود. او همچنین گفت که القاعده میتواند در طی «یک یا دو سال» از افغانستان حمله کند. مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش، تخمین زد که همین اتفاق در دو تا سه سال آینده رخ خواهد داد. جنرال فرانک مککنزی، رئیس فرماندهی مرکزی، به کانگرس امریکا شهادت داد که فکر میکرد ۲۵۰۰ سرباز باید در افغانستان نگه داشته میشدند. مککنزی پیشبینی کرد که عقبنشینی منجر به سقوط سریع میشود. این پیشبینی به درستی اتفاق افتاد، هرچند در چند روز نه چند ماه.
همانطور که ارتش امریکا گفته بود، ایالات متحده باید 2500 سرباز را در آنجا نگه میداشت، همانطور که امریکاییها در کوریا و آلمان برای اطمینان از موفقیت انجام دادند.