صداقت، دقت و شهروند محوری در خبررسانی

8 مارچ؛ زنان افغانستان، فراموش شدگان تاریخ و قربانی عرف‌های ناپسند

زنان افغانستان فراموش شدگان تاریخ و قربانی عرف‌های ناپسند جامعه مردسالار است. وقتی تاریخ افغانستان را ورق بزنیم، اسمی از زنان افغانستان در آن نمی‌یابیم؛ زنان مبارز که دوشادوش مردان در همه‌ عرصه‌های اجتماعی رزمیدن.

زنان افغانستان فراموش شدگان تاریخ و قربانی عرف‌های ناپسند جامعه مردسالار است. وقتی تاریخ افغانستان را ورق بزنیم، اسمی از زنان افغانستان در آن نمی‌یابیم؛ زنان مبارز که دوشادوش مردان در همه‌ عرصه‌های اجتماعی رزمیدن، زنان کارگر که با حداقل مزد برای توسعه و رفاه اجتماع عمری را خدمت نبودن و زنان خانه به دوش که از کوچک‌ترین و اساسی‌ترین حقوق‌شان برخوردار نبوده‌اند و این عجیب است که حتی هیچ کسی به خود این اجازه را نمی‌دهد که از خود بپرسد این محرومیت ناشی از چیست و از کجا اعمال می‌شود. انگار این عقده‌ حقارت عقل و منطق ما را از پشت بسته است. ما باید شرمنده‌ چنین تاریخی باشیم.

زنان افغانستان قهرمانان واقعی زندگی راستین‌اند. قهرمان نه از این جهت که با داشتن زندگی مرفه نقشی در اجتماع بازی کرده باشد بلکه از این‌رو که با حداقل امکانات و کوچک‌ترین حمایت و تشویق برای سلامت خانواده و جامعه‌شان تلاش نموده است. با چنین محرومیتی رفتن به سوی زندگی یک قهرمانی است. از ‌سوی دیگر زنان افغانستان قربانی واقعی جامعه نیز بوده است. قربانی به این دلیل که زنان افغانستان در طول تاریخ از همه عرصه‌های اجتماعی محروم بوده است. زنان افغانستان به معنای واقعی کلمه محروم‌اند، محروم از آموزش و تحصیل، محروم از کار و مزد، محروم از اجتماع در سطح کلان، محروم از قدرت و تصمیم‌گیری، محروم از اختیار و صلاحیت و محروم از آزادی. پس آیا با چنین محرومیت رفتن به سوی زندگی و مبارزه با آن قهرمانی نیست؟

8 مارچ روزی است که ما باید به این محرومیت‌ها بیندیشیم و از آن‌چه که این محرومیت‌ها و محدودیت‌ها را ساختارمند کرده است علیه آن به مقابله برخیزیم. و مقابله باید بر این اصل استوار باشد که آزادی زنان تقسیم ناپذیر است و این اصل باید بر محوریت انسان تعریف شود نه مرد و زن و باورهای حاکم در فضای اجتماعی افغانستان. در این‌جا من به چند نکته اشاره می‌کنم که به نظر می‌رسد علل اصلی محرومیت‌ها محدودیت‌های زنان افغانستان به حساب می‌آید.

الف: حاکمیت تفکر و ایدولوژی مردسالار و پدرسالار در افغانستان:

هر گاه اگر خواسته باشیم که به مشکل اصلی زنان افغانستان پی ببریم و آن‌را به گونه اساسی ریشه‌یابی و بررسی کنیم، باید بر این موضوع برگردیم که نحوه برداشت و قالب‌های فکری‌مان  نسبت به همه موارد از جمله زنان، جامعه و فرهنگ از کجا ناشی می‌شود و تا چه اندازه بر چگونگی شکل‌گیری وضع موجود نقش دارد و سپس این تفکر و ایدولوژِی را به بررسی و نقد بگیریم. افغانستان کشوری است که تمام بنیان‌ها و ساختارهای آن به اساس ایدولوژِی الاهیاتی که همانا دینی-مذهبی است توسط اعمال‌گران آن ساختار یافته است. بنابرین تفکر و ایدولوژی مردسالار و پدرسالار ریشه در تفکر دینی دارد. بر این اساس اگر قرار باشد که ما مشکل اساسی زنان افغانستان را به بررسی بگیریم باید در تفکر دینی و نحوه برداشت‌های صورت گرفته از آن بپردازیم.

من بعید می‌دانم که هیچ زن و مرد اعم از روشن‌فکر و دگرباشان فکری بر این نکته انتقاد نخواهد کرد. زیرا این موضوع هزینه هنگفتی را بر منتقد تحمیل خواهد کرد. بر این اساس هر آن‌چه ما در خصوص زنان انجام بدهیم کاری است نمایشی که صرفاً ما را از اصل مشکل دور خواهد کرد و بر تداوم وضع موجود صحه خواهد گذاشت. از سوی دیگر وضع موجود به نفع مردان تمام می‌شود، مردان با این انحصارگری زندگی میلیون‌ها انسان، بر حاکمیت خود تداوم خواهد بخشید و هر گونه کوششی از آن‌چه می‌بایست بر ساختارشکنی وضع موجود نخواهد کرد. این موضوع به دو دلیل صورت می‌گیرد؛ اول این‌که مردان سودی که نسبت به این حاکمیت دارد را از دست می‌دهد و به این دلیل هرگز به صورت جدی بر این کج‌روی و نابرابری اقدام نخواهد کرد. دوم این تفکر ناشی از همان اسلام فرهنگی-سیاسی است که هرگز به دیگری به عنوان ترازوی برابر در مقابل خود باور ندارد. بنابراین تفکر غالب بر مردان افغانستانی است که اول نمی‌توانند و دوم نمی‌خواهند بر پیکار با آن بر خیزد. به این دو دلیل مردان هرگز به گونه‌ جدی برای توسعه و خودکفایی زنان تلاش نمی‌کند.

ساختار جامعه افغانستان به شدت مرد سالار و پدرسالار است و همان‌طور سنتی. در جامعه سنتی تفکر عقلایی حاکمیت ندارد بلکه این سنت‌ها و عرف‌های موجود در فرهنگ است که مناسبات خانوادگی و اجتماعی را بر می‌سازند و آن را تحت کنترل خود در می‌آورد. همان‌طور که قبلاً به آن پرداختیم. بنابراین مردان افغانستان به برابری زنان با مردان باور ندارند و با استفاده از حاکمیت این تفکر از یک سو و اعمال قدرت فیزیکی و مالی و آسیب‌پذیری زنان از دیگر ‌سو سبب شده است که زنان به این محرومیت و محدودیت‌ها باور نماید و به آن تن بدهد. بنابراین اساسی‌ترین رکن که همانا آزادی و اختیار است از زنان صلب می‌شود و از این مجرا محدودیت‌های بیش‌تر بر زنان تحمیل می‌گردد.

ب: بی‌سوادی، محرومیت از آموزش و تحصیل زنان

در فرهنگی سنتی و بدوی هرگونه آموزشی به غیر از آموزه‌ الاهیاتی (دینی-مذهبی) به مثابه تهدید مستقیم بر حاکمیت دینی به حساب می‌آید. این تهدید به دو شکل سامان می‌یابد؛ اول این‌که هر نوع آگاهی سبب می‌شود که پایه‌های ساختارهای موجود را هدف قرار بدهد و از این طریق باعث از هم گسستگی و فروپاشی ساختارهای حاکمیت موجود می‌گردد. دوم، محروم نگه‌داشتن زنان سبب می‌شود که زنان به آموزه‌های دینی و حاکمیت مطلقه مردان باورپذیر گردد تا مردان در اجرای امور آزادی عمل و اختیارات بیش‌تر داشته باشد. حال آن‌که دین همیشه مردسالار بوده است تا زن‌سالار. نکته دیگر قدرت‌طلبی است که به گفتمان فرویدی نیز بر می‌گردد به این دلیل که فروید انسان را ذاتاً قدرت‌طلب و همین‌طور شهرت‌طلب می‌پندارد. در چنین جامعه‌ای زمینه برای گسترش چنین آزادی برای مردان بیش‌ترمهیا می‌گردد.

آموزش و آگاهی سبب می‌شود که جامعه از حالت تقدسی و سنتی آن خارج گردد و به جامعه آزاد و دموکرات دست‌رسی پیدا کند که در آن تمام حقوق و ارزش‌های انسانی برابر و یکسان قلم‌داد می‌شود و هر انسانی از آزادی و فرصت‌های برابر برخوردار است و جامعه بر اساس تفکر و عقلانیت مدرن مناسبات‌های اجتماعی‌شان را تنظیم و ساختاریابی می‌کند. این امر مهم است و باید در این خصوص تلاش بیش‌تر صورت بگیرد. بنابراین برای داشتن جامعه‌ای که آرمانش را داریم راهی جز این نداریم که خطر تهدیدها را بی‌پذیریم و شهامت نقد را داشته باشیم تا مسئولیت انسانی خود را در قبال جامعه و کشور ادا نمایم.

در نتیجه چنین دریافت می‌نماییم که این فکتورها و عوامل به صورت هم‌آهنگ و ساختارمند سبب می‌شود که زنان از دایره‌های مختلف اجتماعی به حاشیه رانده شود و این‌گونه زنان قربانی عرف‌های ناپسند می‌گردد و بدتر از آن به دست فراموشی سپرده می‌شود. 8 مارچ روزی است که ما به این چالش‌های فراروی زنان بیندیشیم و به آن راه‌کارهای بنیادی وعملی را روی دست بگیریم. 8 مارچ را بر تمام زنان قهرمان افغانستان مبارک باش می‌گویم و به امید آزادی و برابری هستیم.

             
     

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تماس با ما: contactus@paikaftab.com
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x