صداقت، دقت و شهروند محوری در خبررسانی

یک روز پیش از سقوط؛ محب به کاخ سفید: من و غنی در “عملیات تخلیه” هستیم؟

محب در یک پیام کوتاه می‌نویسد: می‌خواهم درخواست کنم: "در صورتی‌که گفتگوهای صلح به توافق نینجامید، من و رئیس جمهور غنی هم در عملیات تخلیه گنجانده شویم."

نشریه نیویورکر امریکا، به تازگی گفته که گفتگوهای صلح در افغانستان از زمان‌های پیش به شکست انجامیده بود و طالبان در صدد بودند تا افغانستان را از راه خشونت تسخیر نمایند.

پیک‌آفتاب: این نشریه در مقاله طولانی 33 صحفه‌ای با عنوان “تاریخ پنهانی شکست دیپلماتیک امریکا در افغانستان” گفته است که امریکا از زمان‌های پیش پی برده بود که گفتگوهای صلح در افغانستان ممکن نیست؛ زیرا برای یک طرف گفتگو، جنگ بیش از صلح مزیت دارد. نیویورکر ادعا می‌کند که گفتگوهای صلح از منظر دیپلماتیک به شکست انجامیده بود و طالبان در صدد تسخیر افغانستان از راه خشونت بودند.

این مقاله که توسط دو نویسنده معروف به نام‌های «استیف کول» و «آدام انتوس» نوشته شده، توضیح می‌دهد که جنگ برای طالبان یک راه‌حل قلم‌داد می‌شد و آنها آتش‌بس را تنها به عنوان یک آجندا در گفتگوهای بین‌الافغانی مدنظر داشتند.

نیویورکر تحلیل می‌کند که بعد از توافق‌نامه فبروری 2020، طالبان متعهد شدند که به نیروهای امریکا حمله نکنند و در مقابل نیروهای امریکایی از نیروهای امنیتی افغانستان در برابر تهاجم طالبان حمایت نکنند و این امر کم‌کم به تضعیف نیروهای نظامی افغانستان انجامید، زیرا آن‌ها بیشتر از توانایی خود به حمایت نیروهای امریکایی وابسته بودند.

مقاله می‌افزاید که طی پروسه صلح، محمد اشرف غنی از روند کاملاً حذف گردیده بود. او تلاش می‌کرد بداند که امریکا و طالبان بر سر چه چیزی به توافق رسیده‌اند. غنی وقتی فهمید، با کل پروسه مخالفت کرد، ولی مخالفت غنی در قاموس امریکا جای نداشت. زیرا امریکا می‌خواست هزینه‌های هنگفت خویش در افغانستان را به حداقل برساند.

مقاله تصریح می‌کند وقتی این امر تحقق نیافت، غنی از امریکا خواست که نیروهای نظامی به ویژه قوت‌های هوایی افغانستان را در برابر طالبان حمایت کند و تجهیزات لازم به ویژه ابزارهای لوجستیکی را در اختیار آنها قرار دهد.

مقاله اما در بخش دیگر تحلیل می‌کند که بخش بزرگی از مشکلات دولت افغانستان به سیاست‌های محمد اشرف غنی در داخل افغانستان بر می‌گردد. غنی به دنبال توانمند ساختن کسانی بود که از آنها به عنوان صاحبان منافع افغانستان یاد می‌کرد. مقاله می‌افزاید که او افغانستان را که درگیر جنگ و تباهی بود با تکنوکرات‌های پر کرد که اغلب مدارک تحصیلی خویش را از خارج به‌دست آورده بودند، اما از چشم‌انداز سیاسی لازم برخوردار نبودند و از فُوت و فن‌های سیاست و دولت‌داری عملاً چیزی نمی‌دانستند. در واقع، آنها یک مشت تکنوکرات‌های “بی‌تجربه و بی‌کفایت” در میدان پر چالش افغانستان بودند که می‌خواستند با ایده‌های غیرواقع‌بینانه و ادعای واهی افغانستان را مدیریت کنند.

نیویورکر علاوه می‌کند که غنی اما سیاست‌مداران سنتی، کهنه کار، قدرتمند و کاریزماتیک افغانستان را که فکر می‌کرد افغانستان را به ورطه ویرانی کشانده‌اند، از معادله دولت‌داری کنار گذاشت. بعداً آن‌ها چالش‌های جدید در برابر دولت غنی خلق کردند و این چالش‌ها غنی را در امر حکومت‌داری سراسیمه کرده بود.

نویسندگان این مقاله می‌گویند که در اگست 2019؛ دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا از زلمی خلیل‌زاد خواست که طالبان را با دادن پول ترغیب به صلح نماید، ولی خلیل‌زاد گفت که آنها در لیست سیاه امریکا قرار دارند و ما نمی‌توانیم به این امر متوصل شویم. به باور نویسندگان، دادن پول و سایر امتیازها در لیست ترامپ جهت ترغیب طالبان به عنوان یکی از آجنداها جهت رسیدن به صلح مطرح بود.

از جانب دیگر، به باور نویسندگان مقاله، اگر تیم حکومت افغانستان بحث‌های تندروانه در گفتگوهای صلح را کنار نمی‌گذاشت و تمکین نمی‌کرد، در واقع ترامپ را وادار می‌ساخت که تا “دولت جمهوری اسلامی” را به یک‌بارگی کنار بگذارد که بعدها این امر نیز اتفاق افتاد.

در بخش دیگر مقاله آمده است که اشرف غنی می‌خواست در 5 اگست برای شرکت در مراسم سوگند ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی به تهران سفر کند، اما پیش از سفر با انتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا تلفنی صحبت کرد. مقاله می‌افزاید که حدود 15 دقیقه نخست این گفتگو درباره پی‌آمدهای احتمالی توافق با ایران انجام شد. طبق متن مقاله، وزیر خارجه امریکا به غنی هشدار داد که اگر قوانین امریکا را نادیده بگیرد، کابل حمایت واشنگتن را در همه بخش‌ها از دست می‌دهد.

مقاله می‌افزاید که پس از کش‌وگیر زیاد، اشرف غنی راضی شده بود که از قدرت کنار رود، اما به شرطی که قدرت را به جانشین منتخب خود واگذار نماید، اما امریکایی‌ها این شرط را نپذیرفته و گفتند این غیرواقع‌بینانه است.

نویسندگان مقاله می‌نویسند که روز شنبه 14 اگست، پس از آن‌که گزارش‌هایی از حضور واحدهای نظامی طالبان در داخل کابل، به اشرف غنی رسید، او از خواست خود مبنی بر انتقال قدرت به جانشین منتخب صرف نظر کرده بود. درواقع غنی فقط به انتقال منظم قدرت از طریق برگزاری یک لویه‌جرگه امیدوار بود. امری که هرگز اتفاق نیفتاد و چنین مسایلی تیم اشرف غنی را در آستانه‌ی “سقوط” به واهمه انداخته بود.

از جانب دیگر نویسندگان مقاله بدون اینکه از منابعی نام ببرند، نوشته‌اند که روز 14 اگست، یک روز پیش از سقوط کابل؛ حمدالله محب، مشاور امنیت ملی اشرف غنی در تماس تلفنی از یکی از کارکنان وزارت خارجه امریکا پرسید: آیا برنامه‌ای برای تخلیه من و غنی دارید؟ وقتی آن مقام می‌خواهد این مسئله به گونه کتبی مطرح شود، محب در یک پیام کوتاه می‌نویسد: می‌خواهم درخواست کنم: “در صورتی‌که گفتگوهای صلح به توافق نینجامید، من و رئیس جمهور غنی هم در عملیات تخلیه گنجانده شویم.”

پیام دریافت می‌شود اما نامشخص بودن تبادله پیام، حمدالله محب را نگران می‌کند. نیویورکر سپس به نقل از محب می‌نویسد: من فکر کردم شرکای ما، ما را نجات خواهند داد. محب وقتی ناامید می‌شود تقلا می‌کند تا چاره‌ای دیگر بیندیشد.

نیویورکر اضافه می‌کند که محب سپس به یک مقام ارشد امارت متحده عربی تماس می‌گیرد و اطمینان می‌یابد که حکومت ابوظبی با فرستادن یک طیاره اختصاصی، آنها را از میدان هوایی کابل انتقال خواهند داد.

در ادامه مقاله آمده که روز یکشنبه 15 اگست، حدود ساعت یک ظهر، حمدالله محب پیامی را از خلیل حقانی دریافت می‌کند که می‌خواهد با او صحبت کند. مقاله می‌افزاید که حقانی خواهان تسلیم شدن آنها بوده و پیشنهاد ملاقات با محب را داده بود.

محب سپس به توماس وست، معاون وقت فرستاده ویژه امریکا برای افغانستان، تماس می‌گیرد و قضیه را با او در میان می‌گذارد. تام وست، مشاور امنیت ملی غنی را از پذیریش این امر منصرف می‌کند و می‌گوید به هیچ دیداری نرود، چرا که ممکن است یک تله پهن شده باشد.

این گونه بود که داستان حکومت پیشین برچیده شد؛ زیرا طالبان از اول به صلح نمی‌اندیشدند و در صدد غلبه بر افغانستان از راه خشونت بودند و دولت امریکا در یک معامله این سناریو را نوشته بود؛ طوری که حکومت افغانستان آن طور که باید، در متن ماجرا قرار نداشت.

این گزارش در حالی منتشر می‌شود که امارت اسلامی در گفتگوی‌های اخیر خویش در دوحه، به دولت امریکا وعده کرده است که تا پایان ماه مارچ سال ۲۰۲۲ کارشیوه تشکیل حکومت مورد نظر امریکا در افغانستان را ارایه می‌کنند.

خرید زمان به سبک طالبان؛ فرصت 100روزه برای تشکیل حکومت موردنظر امریکا

             
     

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تماس با ما: contactus@paikaftab.com
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x