کاریتاس: وضع افغانستان هیچوقت اینگونه رقتانگیز نبوده است
استیفن ریکر، نماینده سازمان امدادی «کاریتاس» در افغانستان، در مصاحبه با خبرگزاری پروتستانت میگوید که بسیاری از نگرانیهای بعد از سقوط کابل در 15 اگست سال گذشته، به واقعیت پیوستهاند.
استیفن ریکر، نماینده سازمان امدادی «کاریتاس» در افغانستان، در مصاحبه با خبرگزاری پروتستانت میگوید که بسیاری از نگرانیهای بعد از سقوط کابل در 15 اگست سال گذشته، به واقعیت پیوستهاند.
پیکآفتاب: یک سال پیش سربازان ناتو از افغانستان خارج شدند. این خروج برای غرب به معنای یک تحقیر تاریخی و برای افغانستان، سقوط دوباره در کام افراطگرایی و فقر بود.
استیفن ریکر، نماینده سازمان امدادی «کاریتاس» در افغانستان، در مصاحبه با خبرگزاری پروتستانت گفته است که زندگی روزمره در این کشور، متاثر از فقر و سرکوبگری است. از دید ریکر، طالبان قدرت را محکم قبضه کرده و رواداری را از بین بردهاند.
ریکر اما تصریح کرده که وضعیت حقوق بشری در افغانستان وحشتناک است. او گفته که من از 30 سال بدینسو، در این شغل هستم و افغانستان را از مدتها پیش میشناسم، اما چنین بدبختی و فلاکتی مانند امروز را در افغانستان تجربه نکردهام.
او میافزاید: “اقتصاد و سیستم بانکی، به دلیل تحریمهای خارجی فرو پاشیده است. جامعه بینالمللی خود را به امدادرسانی فوری محدود کرده که البته این کمکها مثل قطرهای آب روی یک سنگ سوزان است. قبلاً این کشور از تغییرات اقلیمی رنج میبرد و خشکسالی در آن حاکم است. بسیاری از مردم اصلاً درآمدی ندارند، در میان آنها کارمندان زیادی از حکومت پیشین هستند که طالبان آنها را برکنار کردهاند. مواد غذایی بسیار ناچیز است. به خصوص کودکان، کهنسالان و زنان حامله از این وضعیت متاثر شدهاند و بسیاریها از بیماریهای ناشی از گرسنگی جان میدهند.”
از سوی دیگر، ریکر میگوید که وضعیت کمکرسانی در افغانستان فوقالعاده دشوار است، زیرا طالبان نسبت به دور اولشان (1990) ناهمگونتر اند. او توضیح میدهد که طالبان در راه سازمانهای امدادرسانی و حقوق بشری سنگهای زیادی میاندازد.
او میگوید: “پول به دلیل بانکهای فرتوت، به دشواری میآید. آن هم اگر بیاید، در این صورت طالبان که آمادگی کمی برای همکاری دارند، میخواهند کنترل معاملات بانکی را به دست گیرند”. ریکر میافزاید: “من از شش ماه به این سو تلاش میکنم که حسابهای بانکی مستقل باز کنم، اما در این مورد فقط با موانع روبهرو میشوم. طالبان دیگر اصلاً به کمکهای بینالمللی در کشور اجازه نمیدهند و در همهجا حضور جاسوسها و مبلغان مسیحی را احساس میکنند.”
ریکر درباره فعالان حقوق بشر میگوید که آنها از نظام میترسند. او تصریح میکند: “فعالان حقوق زنان که علیه نظام جدید اعتراض میکنند، واقعاً باید ترس داشته باشند. سرکوبگریها از تهدیدهای خشونتآمیز از طریق «ربودن» تا اعدامهای وحشیانه زنان مدافع حقوق بشر را در بر میگیرد؛ نه فقط در روستاها، بلکه در شهرهای بزرگ نیز این موارد وجود داشته است.”
او اما میافزاید: “عاملین آنها قاعدتاً از مجازات هراسی ندارند. از جانب دیگر طالبان کنترل و قدرت نظام را ندارند که بتوانند همه چیز را نظارت کنند. آنها یک سال پیش به این دلیل قدرت را تصاحب نکردند که گویا قوی بودهاند، بلکه به این دلیل که حکومت قبلی تا آن حد ضعیف بود.”
او تصریح میکند که شمار طالبان نسبتاً کم است، آموزش ندیدهاند و پولیسهای آموزشدیده بعد از سقوط حکومت به صورت گروهی فرار کردهاند. در نتیجه، میزان جنایات در کشور قویاً افزایش یافته است.”
ریکر درباره مکتبهای دخترانه اما میگوید که آنها اجازه دارند تا سن 12 سالگی به مکتب بروند، بعد از آن، رسماً اجازه ندارند. استیفن ریکر میافزاید: “دختران در مکتبهای پنهان و خانههای خصوصی به درس ادامه میدهند؛ اغلب با همان آموزگارانی که قبل از طالبان به صورت منظم کار میکردند. طالبان قسماً این وضعیت را تحمل میکنند. افرادی بیشتر در میان طالبان میدانند که داکتران زن و نرسهای شفاخانهها میتوانند مفید باشند، اما در کل وضع اشتغال مخصوصاً برای زنان کاملاً بد است. قبل از همه به این دلیل که آنها دیگر آزادی رفتن به بیرون از خانه را ندارند.”
ریکر در خصوص حمایت جامعه از طالبان میگوید که حرف زدن در این زمینه مشکل است، زیرا جمعیت افغانستان از نظر قومی چندپارچه است. او چنین تصریح میکند: “در میان پشتونها که طالبان در مجموع مربوط به آنها هستند، احتمالاً حمایت بزرگتر است. چون این پایگاه واقعی قدرت آنها است. در میان گروههای دیگر قومی مسئله فرق میکند. در میان آنها در مجموع ناامیدی بسیار حاکم است که حکومتی که از جانب غرب حمایت میشد، یک سال قبل با چنین سرعت فروپاشید.”
از جانب دیگر، نماینده کاریتاس میگوید که همواره گروههای مقاومت مسلحانه تشکیل میشوند که از نظر منطقهای بسیار محدود اند و آیندهای ندارند. طالبان در حال حاضر یگانه بدیل در افغانستان هستند، آنها فعلاً باقی میمانند. سوال این است که آیا آنها ایدئولوژی اسلامگرای افراطیشان را به صورت پایدار عملی خواهند کرد و یا در آن اصلاحات میآورند.
ریکر در پیوند به کمکهای بینالملللی نظر متفاوتی دارد. او میگوید: “من فکر میکنم که رساندن کمکهای بشری به مردمی که تحت حاکمیت رژیمهای ضدبشری زندگی میکنند، یک وظیفه بینالمللی است. طالبان هیچ کمکی از غرب به دست نمیآورد. هیچ همکاری انکشافی بینالمللی با آنها وجود ندارد و فعالیتهای غیردولتی میبایست، اجباراً در هر حال پایان یابد”.
این در حالی مطرح میشود که پیشتر اداره بازرس ایالات متحده امریکا برای بازسازی افغانستان گفته بود که در پی به قدرت رسیدن طالبان، وضعیت بدتر شده و 24.4 میلیون تن به کمکهای بشری فوری ضرورت دارند.
بیش از 24 میلیون تن در افغانستان به کمکهای بشردوستانه ضرورت دارند
در 11 ماه گذشته بیش از یک میلیون تن در افغانستان کمکهای نقدی دریافت کردهاند
کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان؛ کمک رسانی به مردم افغانستان جزء اولویتهای ماست