شیب تند زنان از جمهوریت تا امارت
زنان افغانستان جایی در میانه این طیف افراط و تفریط باید داشته باشند؛ به قول معروف، «نه به شوری جمهوریت و نه به بینمکی امارت». به زنان جامعه باید فرصت حضور و اشتراک در عرصههای اجتماعی داده شود. اما این حضور قطعاً باید متناسب با فرهنگی باشد که ذهنیت و ساختهای ذهنی جامعه افغانستان با آن همسویی داشته باشد.
با فروپاشی جمهوریت و حضور امارت، حقوق زنان و چگونگی تعامل با آنان، مهمترین مسئله طالبان بوده است. در دوران جمهوریت، الگویی از فرهنگ اجتماعی باروبر گرفت که با بستر اجتماعی افغانستان تناسب نداشت. این فرهنگ در خصوص زنان و چگونگی حضور آنها در اجتماع نیز گسترش یافت.
ابزار اصلی شکلگیری این رسم فرهنگی در جامعه و به ویژه طیف زنان، رسانههایی بود که با حمایت مالی کشورهای غربی تأسیس شدند. این رسانهها با تبلیغ خوراک فرهنگ غربی، بنیانهای خانواده و الگوی تعامل اجتماعی میان زن و مرد را به مسیر ناشناخته تغییر جهت داد. آنچه از طریق اکثریت رسانهها بازتاب داده میشد، ربطی به بستر و بافت اجتماعی مردم در افغانستان نداشت.
این روند تا جایی پیشرفته بود، که تقریباً فرهنگ اصلی مردم افغانستان را به حاشیه برد، فرهنگی که در آن مناسبات خانوادگی و تعامل میان جامعه، با رویکرد غربی تداخل پیدا کرده بود. به همین دلیل بود که کسانی از این تریبونها، نماینده زنان افغانستان تعریف میشد که هیچ تفاوتی با اغلب مردم جامعه نداشت.
این وضعیت اما، با حضور طالبان دگرگون شد و عرصههای اجتماعی برای زنان افغانستان به کلی مسدود شد. دانشگاه رفتن زنان، کار زنان، مسافرت زنان، حضور زنان در اجتماع و مواردی از این دست به یک چالش بدل شد. هر چند طالبان همواره تاکید کردهاند که ما به زنان فرصت میدهیم و برای آنها زمینه حضور متناسب با «شرع» را در جامعه فراهم میکنیم. اما در عمل هنوز این محدودیتها وجود دارد و زنان با مشکلات بسیاری روبهرو اند.
نظام و در کل ساختاری که پدید آمده بود، در خصوص زنان فرهنگی کاذب و حبابی را خلق کرده بود که اصل فرهنگ جامعه افغانستان در خصوص زنان را به حاشیه برده بود. محدودیتهایی که طالبان نیز فراروی زنان به وجود آوردهاند، مسیر درست مدیریت و کشورداری اسلامی نیست. زنان افغانستان جایی در میانه این طیف افراط و تفریط باید داشته باشند؛ به قول معروف، «نه به شوری جمهوریت و نه به بینمکی امارت». به زنان جامعه باید فرصت حضور و اشتراک در عرصههای اجتماعی داده شود. اما این حضور قطعاً باید متناسب با فرهنگی باشد که ذهنیت و ساختهای ذهنی جامعه افغانستان با آن همسویی داشته باشد.