صداقت، دقت و شهروند محوری در خبررسانی

گفتگوی ویژه؛ ذاکرحسین ارشاد: لویه‌جرگه ظرفیت مراجعه به افکار عمومی را ندارد

عملاً در لویه‌جرگه‌های افغانستان نمی‌شود به صورت واقعی اراده مردم و اراده عمومی را بازتاب و انعکاس داد.

تعدادی از مقامات غربی و برخی چهره‌های پشتون‌تبار داخلی، خواهان برگزاری لویه‌جرگه به منظور عبور از بحران کنونی شده‌اند.

آیا برگزاری لویه‌جرگه برای عبور از بحران کنونی توجیه پذیر است؟

آیا در حاکمیت طالبان مشارکت گروه‌های مختلف جنسیتی، قومی و مذهبی امکان وجود دارد؟

خبرگزاری پیک‌آفتاب، با تعدادی از آگاهان سیاسی گفتگو کرده است. اولین گفتگو در این زمینه با دکتر ذاکرحسین ارشاد، استاد دانشگاه در رومانیا را به شما تقدیم می‌کنیم.

 

پیک‌آفتاب: پیشینه تاریخی لویه‌جرگه در افغانستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

ذاکرحسین ارشاد: حدود یک قرن از اولین لویه‌جرگه می‌گذرد و اولین لویه‌جرگه که مهم‌ترین مناسبات سیاسی معطوف به سرنوشت جمعی در آن گویا به عنوان آجندای مورد بحث قرار گرفت، لویه‌جرگه‌ای است که در دوره امان‌الله خان در پغمان برگزار شد.

به دلیل ماهیت قبیلوی و سنتی بودن جامعه افغانستان، گویا امور مهم، اساسی و بنیادین با ارجاع به لویه‌جرگه باید تنظیم شود. از یک جهت گویا انعکاس یا بازتاب اراده کلان و نخبه‌گان اجتماعی جامعه و قبایل در آن منعکس می‌شود و از سوی دیگر راحت‌تر امور تنظیم می‌شود. جرگه به یک نحوی می‌شود گفت همان مشران‌هایی است که در ادبیات مدرن به آن مجلس نخبه‌گان و یا اشراف زادگان گفته می‌شود، چیزی‌که در پارلمان‌های امروز مجلسی به نام مجلس عوام و غیرعوام در افغانستان هم به نام مشرانوجرگه و یا ولسی‌جرگه داریم که ولسی‌جرگه به مردمان عادی بر می‌گردد و مشرانوجرگه به کلان‌ها.

بنابراین، در افغانستان به دلیل ماهیت قبیلوی بودن یا به دلیل سنتی بودن جامعه از حدود یک قرن قبل، زمانی‌که قانون اساسی در افغانستان بریده از اراده شاه وجود داشته، تلاش شده که از راه‌کاری به نام لویه‌جرگه استفاده صورت بگیرد و تاکنون هم چون ماهیت روستایی و قبیلوی افغانستان حل نشده و هم‌چنان این ماهیت حفظ شده است، گویا تلاش صورت می‌گیرد که هر از چند گاهی برای مشروعیت‌بخشی برخی از تصامیم ارجاع داده شود به لویه‌جرگه و مسایل با میانجی لویه‌جرگه حل شود.

 

پیک‌آفتاب: توجیه قانونی لویه‌جرگه چه چیزی است؟

 

ذاکرحسین ارشاد: اگر موضوع قانون مدرن باشد، اگر یک همه‌پرسی عمومی صورت بگیرد، از تک‌تک مردم و از تمام قبایل نظر خواسته شده باشد، چنین چیزی در افغانستان تجربه نشده و لویه‌جرگه فاقد چنین مبنایی است. البته در قانون اساسی گذشته افغانستان چیزی به نام لویه‌جرگه به عنوان یکی از مبناها در پاره‌ای از زمان‌ها به عنوان مبنای تصمیم در نظر گرفته شده است.

بنابراین اگر مبنا و توجیه قانون را برگردانیم به ادبیات مدرن، طبیعی است که چنین چیزی فاقد یک مبنای قانونی به شکل مدرن که بازتاب دهنده اراده مستقیم، افراد و شهروندان جامعه باشد، است. اما از آن‌جایی که افکار عمومی یا مشران‌هایی که تمایل دارند به گرایش‌های طایفه‌ای و قبیلوی، هم‌چنان در افغانستان حاکم است، باز ما می‌توانیم یک تعداد مبناهای قانونی را جستجو کنیم.

 

پیک‌آفتاب: کارکرد لویه‌جرگه تحت حاکمیت طالبان را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

 

ذاکرحسین ارشاد: معمولاً در افغانستان متاسفانه از روز نخستین که لویه‌جرگه شکل گرفت، هر چه تلاشی بود برای مشارکت دادن افکار دیگران و اراده حداقل مشران‌ها و نخبه‌گان جامعه، ولی فی‌الواقع اقلیت‌های حاکم است که به مشروعیت‌بخشی اراده و خواست‌شان می‌خواهند یک پوششی را تعریف کنند که لویه‌جرگه یک پوشش خوبی است برای جستجو و تعقیب اهداف از پیش تعیین شده کارگردانان سیاست و قدرت در افغانستان، وضعیت یا شرایط که فعلاً طالبان هم ممکن است در آن قرار داشته باشند، استثنای از این قاعده نیست و ممکن است اراده و یا خواست اصلی طالبان در پوشش برگزاری لویه‌جرگه تعقیب و جستجو شود.

بنابراین لویه‌جرگه اگر کارکرد مردم‌سالارانه را در آن تعریف کنیم، چنین کارکرد را نمی‌شود برای لویه‌جرگه تعریف کرد، ضمن این‌که به عنوان یک میکانیزم مدرن هم قابل بحث نیست و صرفاً بحث‌های سنتی در آن برجسته است.

عملاً در لویه‌جرگه‌های افغانستان نمی‌شود به صورت واقعی اراده مردم و اراده عمومی را بازتاب و انعکاس داد. زمانی‌که لویه‌جرگه قادر به بازتاب دادن اراده عمومی نباشد، طبیعی است که به دلیل فقدان مشروعیت لازم از سوی مردم، دستگاه حاکم قادر نخواهد بود با برگزاری لویه‌جرگه این نقیصه را جبران کند و به آن پاسخ دهد.

 

پیک‌آفتاب: در لویه‌جرگه با توجه به دیدگاه‌های خاص طالبان، حضور اقشار مختلف و به خصوص زنان چگونه تامین می‌شود؟

 

ذاکرحسین ارشاد: معلوم است که بحث، بحث تشریفاتی است، یک پوشش علی‌الظاهر دموکراتیک است، ظاهراً بازتاب دهنده اراده و خواست نمایندگان مردم است، ولی فی‌الواقع به دلیلی که یک کارگردانی صورت بگیرد، یک تعهداتی وجود دارد برای چینیش افراد و حرکت دادن افراد خاص، به آن لحاظ به نظر من خیلی لویه‌جرگه را نمی‌شود به صورت واقعی یک میکانیزم بازتاب دهنده اراده و افکار عمومی یا طیف‌های موجود در جامعه و زنان دانست.

بنابراین خیلی نمی‌شود به لویه‌جرگه باورمند بود و لویه‌جرگه را به عنوان یک میکانیزم که اقناع به وجود بیاورد و یا یک فاصله و شکاف که علی‌القاعده میان دستگاه حکومتی و مردم وجود دارد، پُر شود  چنین چیزی و کارنامه‌ای را نمی‌شود در لویه‌جرگه در نظر گرفت.

 

پیک‌آفتاب: برگزاری لویه‌جرگه به چه میزان برای حل بحران کنونی موثر خواهد بود؟

 

ذاکرحسین ارشاد: به نظر من چنان که در پرسش‌های قبلی هم اشاره کردم، لویه‌جرگه فاقد چنین چیزی مثل ظرفیت و پوتانسیل است، دلیل‌اش این است که رو آوردن به افکار عمومی معمولاً زمانی است که گویا دستگاه حاکم از فقدان رضایت‌مندی جامعه در رنج است. گویا یک شکاف جدی بین مردم و دستگاه حاکمه وجود دارد.

بنابراین، برای مشروعیت بخشی و دست‌یابی به یک رضایت‌مندی جمعی تلاش می‌شود که افکار عمومی هم شرکت داده شود و مشارکت افراد و گروه‌های عمومی در بدنه نظام در نظر گرفته شود. ولی زمانی‌که لویه‌جرگه به صورت تشریفاتی در افغانستان معمولاً از آن استفاده می‌شود، برد آن به همان پیمانه نیست. عملاً در لویه‌جرگه‌های افغانستان نمی‌شود به صورت واقعی اراده مردم و اراده عمومی را بازتاب و انعکاس داد. زمانی‌که لویه‌جرگه قادر به بازتاب دادن اراده عمومی نباشد، طبیعی است که به دلیل فقدان مشروعیت لازم از سوی مردم، دستگاه حاکم قادر نخواهد بود با برگزاری لویه‌جرگه این نقیصه را جبران کند و به آن پاسخ دهد.

             
     

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تماس با ما: contactus@paikaftab.com
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x