صداقت، دقت و شهروند محوری در خبررسانی

وکیل‌های زن: طالبان از ما امتحان خواندن «دعای قنوت» می‌گیرند

یک وکیل مدافع زن به پیک‌آفتاب گفت که با روی‌کارآمدن طالبان، جواز کارش تعلیق شده است. وکیل دیگری می‌گوید: با آزادی سه هزار زندانی و افراد وابسته به داعش، زندگی‌اش تهدید می‌شود. "در معرض حملات انتقام‌جویانه زندانیان رهاشده از زندان‌ها قرار داریم."

تسلط طالبان در کابل، بسیاری از شغل‌ها را تعطیل کرده است. این تعطیلی زنان را بیش‌تر متاثر کرده است. وکیل‌های زن از جمله زنانی هستند که با آمدن طالبان، شغل‌شان را از دست داده و جواز کارشان لغو شده است.

خبرگزاری پیک‌آفتاب پای صحبت چندین وکیل مدافع زن در کابل نشسته است تا از زندگی‌شان تحت حاکمیت طالبان روایت کنند. این وکیل‌های مدافع زن می‌گویند که به آن‌ها اجازه فعالیت داده نمی‌شود و فقط تعدادی از وکیل‌های مرد در بخش‌های تجاری و مدنی حق فعالیت دارند.

پیک‌آفتاب به دلیل رعایت مسایل امنیتی، نام‌های وکیل‌های زن را مستعار آورده است.

نورحیا، سال‌ها به عنوان وکیل مدافع کار کرده و دفتر مستقل وکالت داشته است. از نظر او، وضعیت فعلی نگران‌کننده است: “وضعیت فعلی وکیل‌ها در افغانستان برای قشر اناث نگران‌کننده است. قشر اناث، جزو وکیل‌های مدافع افغانستان بودند و مانند وکیل‌های مرد، دوشادوش به پروندهای قضایی رسیدگی می‌کردند.”

او با انجمن وکیل‌های مدافع قرارداد داشت و مطابق قرارداد با این نهاد، پرونده‌های قضایی را در امنیت ملی، دادگاه‌ها و دادستانی به پیش می‌برد. اما پس از تسلط طالبان، برخورد جنسیتی با شهروندان او را نیز متاثر کرده است. طالبان این نهاد مستقل را به وزارت عدلیه ادغام کرده و همین مسئله باعث شده که زنان مطابق سیاست طالبان از این عرصه حذف شوند.

نورحیا می‌گوید: “مطابق قرارداد با انجمن مستقل وکیل‌های مدافع، ما در امنیت، دادگاه و دادستانی فعالیت می‌کردیم. اما با روی کار آمدن طالبان استقلالیت انجمن گرفته شد و به تاریخ 2 قوس، انجمن وکیل‌های مدافع جزئی از وزارت عدلیه گردید. در این صورت انجمن دیگر حالت مستقل را ندارد، در حالی‌که انجمن وکیل‌های مدافع از نهادهای مستقل است؛ زیرا در پرونده‌های جزایی دولت وظیفه کشف، تحقیق و محاکمه را دارند. حالا اگر انجمن وکیل‌های مدافع هم جزئی از دولت باشد؛ به معنای این است که دولت هم علیه مجرم ادعای خود را مطرح کند و هم از آن پشتیبانی کند. این روند، به تصمیم عدالت آسیب می‌رساند.”

نورحیا از بی‌سرنوشتی خود و بسیاری از وکیل‌های مدافع زن می‌گوید. نورحیا بارها به انجمن وکیل‌ها مراجعه کرده، اما هیچ جواب قانع‌کننده برایش نداده‌اند. یک مرد از سوی طالبان به عنوان رئیس انجمن تعیین شده که حاضر نیست با وکیل‌های مدافع زن روبه‌رو شود. او رویارویی با زنان را «گناه» می‌داند، کاری که او نمی‌خواهد انجام دهد تا ایمان‌اش با خطر مواجه شود: “وکیل‌های مدافع که قبلاً دفتر داشتیم، فعلاً در وضعیت بی‌سرنوشتی به سرمی‌بریم و نمی‌دانیم که سرنوشت ما چی می‌شود؛ مخصوصاً سرنوشت وکیل‌های مدافع زن. با آمدن طالبان رئیس انحمن هم تغییر کرده است و رئیس وکیل‌های مدافع یک مرد که از طرف خود طالبان است مقرر شده و او اصلاً حاضر به ملاقات وکیل‌های زن نیست. وقتی که ما به انجمن مراجع می‌کنیم، رئیس انجمن به ما جواب رد می‌دهد و می‌گوید که نمی‌خواهد با قشر اناث صحبت کند چون «حرام» است.”

نورحیا تحصیل کرده و مسلکی است و در کنار آن سال‌ها تجربه دارد، اما طالبان تحصیلات او را هیچ حساب می‌کنند و این تحصیلات را «مشکل‌دارد» می‌داند. طالبان به من گفتند: “از شما دوباره امتحان اخذ خواهیم کرد.”

وکیل مدافع زن در امارت اسلامی باید سنت را بفهمد، نماز خواندن و وضو گرفتن را یاد داشته باشد و خواندن قرآن کریم را بلد باشد. برای نظام امارتی، تسلط بر خواندن «دعای قنوت» بسیار مهم است: “امتحانی که طالبان از وکیل‌های مدافع می‌خواهند بگیرند، شامل سنت‌ها، طریقه وضو، طریقه ادای نماز، واجبات نماز، خواندن آیات قرآن کریم و خواندن دعای قنوت می‌باشد.”

نورحیا مثل بسیاری از وکیل‌های مدافع جواز کار ندارد؛ جواز قبلی‌اش تمام شده و طالبان نه تمدید می‌کنند و نه جواز جدید می‌دهند: “جواز وکیل‌هایی که وقت‌اش تمام شده است، نیاز به تمدید دارد، ولی امارت اسلامی نه تمدید می‌کند و نه جواز جدید توزیع می‌کند.”

از زمانی که امارت اسلامی آمده، دروازه انجمن به روی همه وکیل‌ها بسته است، گویا این انجمن تعطیل شده، این در حالی است که چندی پیش سخنگوی طالبان به رسانه‌ها گفته بود که انجمن وکیل‌های مدافع مسدود نشده است و برای وکیل‌های این انجمن تذکر داده شده است که جواز وکالت را از وزارت عدلیه بگیرند.

حمیده افضلی، وضعیت کنونی وکیل‌های مدافع را نگران‌کننده می‌داند. او می‌گوید: “این‌که وکیل‌های مدافع زن بی‌سرنوشت هستند، جواز کارشان تعلیق شده و به دفتر انجمن وکیل‌ها راه داده نمی‌شوند، تنها بخشی از مشکلات است، مشکل اصلی تهدیدی است که متوجه جان ما است”. به گفته حمیده، طالبان با آزاد کردن هزاران زندانی و از جمله اعضای داعش، زندگی‌اش را به خطر انداخته‌اند: “وکیل‌های مدافع زن در کابل در وضعیت بی‌سرنوشتی قرار دارند. با آمدن طالبان، دفتر انجمن به روی وکیل‌های مدافع و به خصوص زنان بسته شد و جوازهای فعالیت به حالت تعلیق در آورده شد. تهدیدات تلفنی بسیار زیاد است، مخصوصاً از طرف آن سه هزار زندانی که آزاد شده بودند و تعدادی از زندانی‌هایی که با آمدن طالبان در کابل از زندان‌ها آزاد شدند، یک تهدید جدی است. این زندانی‌ها به شکل عقده‌مندانه به دنبال وکیل‌های مدافع هستند.”

این وکیل مدافع زن می‌گوید که مجبور است به شکل مخفیانه زندگی کند و هرچند وقت یک بار، محل سکونت‌اش را تغییر دهد: “برای حفظ جانم از یک ولایت به ولایت دیگر نقل مکان می‌کنم.”

سارا احمدی هم پس از سقوط حکومت پیشین خانه‌نشین شده و نگران آینده است. او حتا نمی‌داند که تا چه وقت می‌تواند زنده بماند: “نمی‌دانم سرنوشت ما وکیل‌های مدافع زن چی می‌شود.”

به گفته سارا، در نظام امارتی هیچ جایی برای وکیل مدافع نیست؛ چون آن‌ها به متهم اجازه نمی‌دهند وکیل بگیرد. تعدادی هم که به عنوان وکیل مدافع کار می‌کنند، کسانی هستند که توسط خود طالبان معرفی شده‌اند: “امارت اسلامی فقط وکیل‌هایی را جواز فعالیت می‌دهد که از طرف خودشان تعیین شده‌اند. امارت اسلامی به قضیه‌های قضایی، به هیچ متهم اجازه نمی‌دهد که وکیل بگیرد. متهم و متضرر خودشان باید صورت دعوا نوشته کنند. در بعضی از قضایا مانند قضایای تجاری و مدنی، وکیل‌های محدودی فعالیت دارند که آن‌ها هم وکیل‌های مرد هستند و برای هیچ وکیل زن اجازه فعالیت داده نمی‌شود.”

سارا هم از تهدیدهایی که متوجه جان او و هم‌مسلک‌هایش است سخن می‌گوید: “این تهدیدها برای زنان از چند جهت است؛ وکیل‌های زن هم از طرف امارت و هم از طرف زندانی‌های آزاد شده تهدید می‌شوند. ما بسیار ترس و هراس داریم از این‌که هر دقیقه ممکن است بالای خانه و جان ما حمله از طرف زندانی‌های سابق و طالبان صورت بگیرد.”

او یک تجربه شخصی دارد، فردی به اسم مولوی فیضانی، از اعضای طالبان او را رسماً تهدید کرده است: “از سوی یک شخص به اسم مولوی فیضانی تهدید می‌شوم و زمانی‌که برایش گفتم که من از شما شکایت می‌کنم. گفت: «دستت خلاص»، می‌توانی آزادانه از من شکایت کنی، من هیچ مشکلی ندارم، من خودم عضو امارت اسلامی هستم.”

پلوشه فیضی، یکی دیگر از وکیل‌های حکومت پیشین است. به گفته او، طالبان در مواردی که وکیل نیاز باشد، خودشان وکیل مرد را معرفی می‌کنند و در بسیاری موارد، یک قاضی هم‌زمان هم قاضی است، هم دادستان و هم وکیل مدافع. او می‌گوید: “امارت اسلامی به جای وکیل‌های سابقه، وکیل‌های جدید را که وابسته به خودشان است جواز فعالیت می‌‎دهند. اکثراً خود قاضی وظیفه وکیل و دادستان را پیش می‌برد و به کسی دیگر اجازه فعالیت را نمی‌دهد.”

پلوشه هم از جمله وکیل‌های مدافع زن است که به صورت جدی تهدید شده است. یکی از کسانی که در دوره جمهوریت او را به زندان فرستاده، حالا پس از رهایی، به پلوشه زنگ می‌زند و تهدیدش می‌کند. پس از روی کار آمدن طالبان، پلوشه مجبور شده که هم شماره تلفن‌اش را تغییر دهد و هم محل زندگی‌اش را: “با روی کار آمدن طالبان، خودم شخصاً توسط شخصی که قضیه آن‌را در حکومت پیشین، پیش می‌بردم برایم زنگ زده و مرا تهدید می‌کرد. شماره تماس و مکان زندگیم را به خاطر تهدیدهایی که می‌شدم، تغییر دادم.”

پس از تسلط طالبان، محدودیت‌ها علیه زنان به شدت اعمال می‌شود. زنان از آموزش، تحصیل و کار بازمانده‌اند و طالبان به اکثر کارمندان زن گفته است که محیط مصئون شرعی تاکنون برای شما فراهم نیست و بهتر است فعلاً در خانه بمانید. این تصمیم طالبان اعتراضات گسترده زنان را در اکثر نقاط کشور به دنبال داشته است.

             
     

1 1 رای
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تماس با ما: contactus@paikaftab.com
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x