وضعیت توسعه انسانی در افغانستان
توسعه و شاخصهای توسعه از موضوعات بسیار پُر کاربرد در چند قرن اخیر است. بعد از جنگ جهانی دوم و بازسازی کشورهای آسیبدیده از جنگ جهانی دوم، موضوع توسعه از بحثهای بسیار جدی برای کشورهای کمتر توسعهیافته به شمار میآید.
توسعه و شاخصهای توسعه از موضوعات بسیار پُر کاربرد در چند قرن اخیر است. بعد از جنگ جهانی دوم و بازسازی کشورهای آسیبدیده از جنگ جهانی دوم، موضوع توسعه از بحثهای بسیار جدی برای کشورهای کمتر توسعهیافته به شمار میآید. نظریههای مختلف برای رشد تولید ناخالص ملی و توسعه کشورهای جهان سوم مطرح شده، اما هیچکدام نتوانسته کاربرد لازم را برای رهایی این کشورها از فقر و دستیابی به توسعه داشته باشند. با گذشت زمان، نظریههای توسعه نیز سیر تکاملی یافته و نظریه توسعه انسانی یکی از مهمترین نظریههای مربوط به توسعه جهان سوم به شمار میآید.
برنامه توسعه سازمان ملل، هر ساله گزارشی با عنوان «گزارش توسعه انسانی(HDR)» منتشر میکند. این شاخص، یک شاخص ترکیبی است که مبنای نظریات «محبوبالحق»، اقتصاددان پاکستانی طراحی شده است. شاخصهای توسعه انسانی شامل “طول عمر، گستردگی سطح دانش و قدرت خرید” را شامل میشود. در محاسبه شاخص توسعه انسانی، برای محاسبه طول عمر، از امید به زندگی در بدو تولد؛ برای محاسبه شاخص دانش، از دو شاخص نسبت باسوادی در بزرگسالان و نسبت ناخالص ثبتنام در سطوح اول، دوم و سوم تحصیلی و برای محاسبه شاخص رفاه اقتصادی، از برابری قدرت خرید تولید ناخالص سرانه استفاده میشود. یکی از نقاط قوت گزارش توسعه انسانی، مقایسه رتبه هر کشور از نظر توسعه انسانی با رتبه آن کشور از نظر تولید ناخالص داخلی سرانه است. به این ترتیب، کارآمدی هر کشور در استفاده از منابع مالی برای بهبود توسعه انسانی نشان داده میشود.
سیر تحول نظریه توسعه انسانی
محبوبالحق و مطرح کردن توسعه انسانی
موضوع توسعه انسانی با گزارش توسعه انسانی و شاخصهای آن در سال 1990 توسط محبوبالحق به صورت جدی مطرح شد. در این گزارش در تعریف توسعه انسانی آمده است: “توسعه انسانی، فرایند گسترش انتخاب افراد است.” برنامه توسعه سازمان ملل، سال 2010 را سال “بازاندیشی توسعه انسانی” اعلام کرد.
آمارتیا سن و توسعه به مثابه آزادی
توسعه انسانی به مثابه «گسترش آزادیهای افراد برای زندگی کردن بر اساس انتخابهایشان» از اندیشههای سن و محبوبالحق الهام گرفته است.
سن با نوشتن کتاب «توسعه به مثابه آزادی» به دلایل اهمیت آزادی برای فرایند توسعه اشاره میکند و پنج مورد را بر میشمارد که عبارتاند از: “آزادیهای سیاسی، امکانات و تسهیلات اقتصادی، فرصتهای اجتماعی، تضمین شفافیت و نظام حمایتی.” از نظر «سن»، گسترش دامنه موارد پنجگانه به پیشرفت قابلیتهای فردی کمک میکند و مکمل همدیگر هستند و به همراهی و همزمانی پدیدههای مذکور و تاثیر مثبت آنها بر فرایند توسعه معتقد است. از نظر«سن» آزادیها هم هدف توسعه و هم ابزار توسعه هستند.
اینگلهارت و ولزل
این دو نظریهپرداز توسعه، به توسعه انسانی به مثابه تغییر اجتماعی میپردازد. آنها با نوشتن کتاب” مدرنیزاسیون، تغییر فرهنگی و دموکراسی: توالی توسعه انسانی” تاکید میکنند که رابطه نزدیک میان توسعه اجتماعی-اقتصادی، مدرنیزاسیون فرهنگی و عملکرد دموکراتیک وجود دارد. این دو معتقد هستند که نقش مرکزی که توسط فرهنگ ایفا میشود، در نظریههای قبلی مدرنیزاسیون مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
توسعه انسانی در افغانستان
بخش توسعه سازمان ملل (UNDP) در گزارش 2020 خویش درباره توسعه انسانی در افغانستان میگوید، این کشور در سال ۲۰۱۹ میلادی با داشتن شاخص توسعه انسانی برابر با ۰.۵۱۱ در پایینترین رده توسعه انسانی در میان کشورهای جهان قرار دارد. افغانستان در سال 2019 میلادی، در میان ۱۸۹ کشور جایگاه ۱۶۹ را از آن خود کرده است و در میان ۳۳ کشور در گروه توسعه انسانی پایین در رده سیزدهم قرار گرفته است.
بر بنیاد این گزارش، شاخص توسعه انسانی افغانستان در سال ۲۰۱۹ برابر با ۰.۵۱۱ است که میان سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۹ میلادی، ۶۹.۲ درصد افزایش را نشان میدهد. به گونهای که این شاخص از ۰.۳۰۲ به ۰.۵۱۱ افزایش داشته است. در این گزارش آمده است که شاخص تحول بشری زنان در افغانستان در سال ۲۰۱۹ برابر به ۰.۳۹۱ و برای مردان ۰.۵۹۳ بوده است.
بر بنیاد این گزارش، امید به زندگی در هنگام تولد در افغانستان به ۱۴.۵ سال افزایش یافته است، میانگین سالهای تحصیل (حد وسط سالهای تحصیل ۲۵ ساله و بالاتر) به ۲.۴ سال و سالهای تحصیلات پیشبینی شده به ۷.۶ سال ، افزایش را نشان میدهد.
همینگونه درآمد سرانه ناخالص ملی افغانستان میان سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۹ حدود ۱۰ درصد کاهش یافته است.
تجارب کشورهای پیشرفته نشان میدهد که سرمایهگذاری در سرمایه انسانی دارای بازدهی فوقالعاده است و بدون توجه به آموزش و پرورش و تغییرات و تحولات کیفی آن، نمیتوان به رشد اقتصادی دست یافت. از سوی دیگر وضع بهداشت فرد و یا گروه با سطح درآمد مرتبط بوده و بهرهوری حلقه واصل بین این دو است. به عبارت دیگر بهبود بهداشت به افزایش در بهرهوری نیروی کار منجر شده و همچنین درآمد بالاتر باعث پیشرفت تحصیلی و بهبود سلامتی میشود.
با توجه به گزارش برنامه توسعه سازمان ملل نسبت به توسعه انسانی در افغانستان، میتوان دریافت که هنوز کشور ما برای رسیدن به توسعه بسیار فاصله دارد و با توجه به چالشهای که دامنگیر کشور است نمیتوان به آینده توسعه امیدوار بود.
عالی بود