طالبان در بامیان؛ تامین امنیت یا مانور قدرت
در شش ماه حکومت طالبان نیز ولایت بامیان امنترین ولایت کشور بوده، اما این که پشت گسیل نمودن 1500 نیروی ویژه جنگی در این فصل از سال و با شعار مبارزه با یهود و نصارا، چه توجیه نظامی و منطقی وجود دارد، اندکی غیرقابل فهم مینماید.
فلسفه وجودی دولت را تامین امنیت شهروندان در برابر خطرات داخلی و خارجی تشکیل میدهد. مردم برای تامین امنیت خویش حاضرند، بخشی از درآمدهای شخصیشان را به عنوان مالیات به دولت پرداخت کنند تا امنیت جانی، اقتصادی و روانی داشته باشند. همچنانکه حکومت مسئولیت دارد برای تامین تمامی اشکال امنیت شهروندان از هیچ کوششی دریغ ننماید. کوتاهی حکومت در تامین امنیت شهروندان به معنای نپذیرفتن مسئولیت است، در عین حال مردم وظیفه دارند نسبت به تامین امنیت با حکومت همکاری نموده و زمینههای ناامنی را از میان بردارند.
در افغانستان متاسفانه به دلیل نزدیک به نیم قرن جنگ و ناامنی، امنیت عمومی به شدت آسیب دیده و در نقطه نقطه کشور همه روزه مردم قربانی میدهند. در بیست سال گذشته و شکلگیری نظام جمهوری خوشبینی نسبت با تامین امنیت در کشور و امیدواریها نسبت بهبود اوضاع افزایش یافت، اما گسترش پیوسته جنگ و ناامنی سبب شد دوباره مردم نسبت به امنیت نگران شده و به دنبال یافتن محیط امن در خارج از کشور بگردند.
با سقوط نظام جمهوری و تسلط مجدد طالبان بر شدت نگرانیها افزوده شد، به قسمی که تراژدی میدان هوایی کابل رخداد و مردم خود را به طیاره امریکاییها آویزان کردند. طالبان بعد از تسلط بر کشور عفو عمومی اعلام نمودند و قرار بود که مردم به دلیل کارمند بودن در نظام قبلی مورد پیگرد قرار نگیرد، اما متاسفانه این فرمان از طرف نیرویهای نظامی طالبان جدی گرفته نشد و در تمامی ولایات کشور افراد حکومتی سابق بازداشت و شکنجه شدند و در مواردی به قتل رسیدند. هرچند طالبان گاهاً با انکار و تکذیب بازداشتها و شکنجهها میخواهد از زیر بار مسئولیت تامین امنیت شهروندان فرار کنند.
ارسال بیش از 1500 نیروی نظامی مجهز به انواع تجهیزات سبک و سنگین در بامیان، امنترین ولایت کشور در بیست سال گذشته، تا حدودی پرسش برانگیز به نظر میرسد. در شش ماه حکومت طالبان نیز ولایت بامیان امنترین ولایت کشور بوده، اما این که پشت گسیل نمودن 1500 نیروی ویژه جنگی در این فصل از سال و با شعار مبارزه با یهود و نصارا، چه توجیه نظامی و منطقی وجود دارد، اندکی غیرقابل فهم مینماید.
بعید است که منظور از ارسال این نیروها تامین امنیت به عنوان مسئولیت دولت طالبان باشد، بلکه میتواند با ایجاد رعب و وحشت در بین مردم، به ناامنی تازه دامن بزند. اعزام نیروی نظامی در امنترین ولایت کشور به هر بهانهای که باشد هزینههای زیاد مالی و روانی بر مردم محلی تحمیل خواهد کرد.
این نیروها برای اینکه بتوانند برای خود دستآورد تعربف کنند، حتماً اقدام به بازداشت، آزار، اذیت و زندانی کردن بخش زیادی از مردم خواهند کرد. مردمی که صلح دوستترین و کم ضررترین مردم کشور در بیست سال گذشته بوده است. لشکرکشی طالبان در بامیان حتماً همراه با پیآمد خواهد بود. حضور این حجم نیروی نظامی نگرانی فراوانی برای مردم ایجاد نموده و تعدادی مجبور به کوچ اجباری خواهند شد و این خود نارضایتی مردم را به دنبال خواهد داشت. چنانچه یک عالم دین با رسانهها صحبت کرده که هر کس در ولایت بامیان آمده برای خود یک “چکپاینت” ایجاد کرده و برای مردم پیوسته مزاحمت میکنند و حتا از مقام ولایت نیز حرفشنوی ندارد. این شیوه رفتار طالبان اگر تاکنون در مرکز وجود داشت، از این پس در ولسوالیها نیز گسترش خواهد یافت و انواع جزیه از مردم تحت عنوان عشر و… گرفته خواهد شد. طالبان توجه داشته باشند که حکومت همراه با ظلم، بقا ندارد و دوره اول طالبان بهترین شاهد بر مدعی است. گذشته از اینکه مردم بامیان از عزل و نصبهای خودسرانه و جهتدار در سطح ولایت بامیان گلایه دارند.
بسیار دقیق نوشتین جناب دکتر گرامی