صفبندیهای جدی در بهار پُر هیاهو
میتوان به این نتیجه رسید که صفبندیهای تازه و در عین حال بسیار پیچیده، در حال شکلگیری است تا بهاری پُر از هیاهو را در پسانوروز سال ۱۴۰۱ شاهد باشیم.
محمدآصف طیبی
در حالیکه سردی زمستان رو به فروکش است، با گرم شدن هوا تحرکات جدی در عرصههای سیاسی و نظامی در افغانستان در حال شکلگیری است. گزارشهایی وجود دارد که طالبان و پاکستان به عنوان حامی اصلی به قدرت رسیدنشان، تحرکات جدی را در پنجشیر شروع کردهاند. به اساس آنچه امرالله صالح و برخی منابع محلی گزارش دادهاند، طالبان و پاکستان در پنجشیر آمادگی برای یک جنگ تمامعیار را میگیرند که احتمالاً با آب شدن یخ زمستان سخت و سرد پنجشیر، کلید خواهد خورد.
از سوی دیگر، برخی چهرهها تاجیکتبار نیز در خارج از مرزها به دنبال یارگیری هستند تا بتوانند با تشکیل جبهه قدرتمندتر، آماده تقابل سخت و دردسرساز با طالبان شوند. تلاشهای سران پنجشیر همچنین روی این مسئله تمرکز دارد تا از رسمی شدن حاکمیت طالبان بر افغانستان جلوگیری کنند و کشورهای منطقه و جهان را متقاعد سازند که آنها توانایی مدیریت افغانستان را ندارند.
در جبهه دیگر، سران پشتون ظاهراً بیرون از چوکات طالبان قرار دارند که در کنار تلاش برای کسب جایگاه در ساختار سیاسی افغانستان، حکومت تمام پشتونی با محوریت طالبان را بر جامعه جهانی و به خصوص سازمان ملل بقبولانند و از این رهگذر پروژه نیمهتمام ۱۵ اگست ۲۰۲۱ را تکمیل نمایند. این دسته، به دنبال مشروعیت تراشی برای برخی از چهرههای پشتونتبار حکومت قبلی هستند و در کنار آن، سعی میکنند زمینه را برای برگزاری نشست سمبولیک در داخل، تحت عنوان «لویهجرگه» یا هر عنوان دیگری، فراهم سازند تا از این رهگذر، مشروعیت حکومت تکقومی را رسمیت ببخشند.
به همین منظور، طی روزهای گذشته سلام رحیمی، یکی از مهمترین مهرههای حکومت محمداشرف غنی، رئیس جمهور فراری افغانستان به کابل آمد و طالبان برخلاف آنچه گفته بودند که «با چهرههای آلوده به فساد همکاری نمیکنند»، از یکی از فاسدترین چهرههای حکومت اشرف غنی به شکل گسترده استقبال کردند. رحیمی مورد استقبال قابل توجه سران طالبان و به خصوص بخش شبکه حقانی قرار گرفت. سراجالدین حقانی، وزیر پُر مسئله طالبان از وزیر صلح غنی خواست که نقش سفیر صلح را در طالبان ایفا کند و به صورت مشخص تلاش نماید تا پای چهرههایی از حکومت پیشین را به کابل بکشاند. اکنون زمزمههای بسیار جدی در مورد بازگشت محمداشرف غنی و برخی از همکاران پشتونتبار او در حکومت پیشین به کابل مطرح است و احتمالاً این اتفاق در روزهای آینده نه چندان دور، رنگ واقعیت به خود خواهد گرفت.
این تلاشها همانند ۳۰۰ سال گذشته بر محور «قومیت» صورت میگیرد تا یک بار دیگر، «قوم»، محور منازعه در فصل جدید سیاسی افغانستان باشد.
البته باید گفت که طالبان و پشتونها، این بار تنها با چالش قومیت مواجه نیستند. در کنار قومیت، در جریان تحولات ۲۰ سال گذشته پدیدهای جدید وارد ادبیات سیاسی افغانستان شده است. طالبان این پدیده را به خوبی درک کرده و در ماههای آینده بیشتر درک خواهند کرد. آن پدیده، «زنان یا جنسیت» است. یعنی در کنار قومیت، جنسیت مسئله جدیدی است که طالبان و ساختارهای قبیلهمحور را در این فصل سیاسی بیشتر دچار دردسر خواهد کرد.
پدیده جنسیت که از پانزدهم اگست ۲۰۲۱ وارد فاز تازه از مراحل شکلگیری خود در افغانستان شده است، در شش ماه گذشته بیشتر از هر پدیده دیگری طالبان را رنج داده است. عصبانیت این روزهای طالبان از زنان به مراتب بیشتر از جبهات نظامی است. زنان توانستند، تمامی رایزنیهای داخلی و خارجی برای به رسمیت شناختن طالبان را ناکام سازند و از رسمی شدن حاکمیت قومی مردسالار در افغانستان جلوگیری نمایند. همین مسئله باعث شده که در هفتههای اخیر و یا دستکم در یک ماه اخیر، طالبان به شکل گسترده اقدام به بازداشت و زندانی نمودن زنان کنند.
از سویی هم، آمادگیهای قومی ناشی از سلطه مطلقگرایی قبیله باعث گردیده که در بهار آینده جبهات جنگ به پنجشیر محدود نشود و احتمالاً دامنه بسیار گستردهتری خواهد داشت و میتواند از شرق تا غرب، از شمال تا جنوب و حتا مرکز افغانستان فراگیر باشد. درک این مسئله برای استخبارات منطقه و حتا کشورهای جهانی بسیار آسان است و همین معادله ساده، پای رئیس «آیاسآی» را به استانبول ترکیه کشاند تا چانهزنی جدی را با برخی از کلیدهای بحران بهار آینده انجام دهد.
در کنار این مسایل، البته که نباید از داعش غافل ماند، گروهی که فعالیتاش را در ماههای اخیر بیشتر روی یارگیری تمرکز داده است و احتمالاً منتظر باز شدن جبهات و روشن شدن صفبندیهای تازه خواهد نشست. هرچند فعلاً یارگیری داعش بیشتر از بین مخالفین و ناراضیان طالبان تمرکز دارد، اما قطعاً این گروه نیز بنیاد اساسی جنگ در افغانستان «قومیت» را نادیده نخواهد گرفت. به عبارت دیگر، داعش از بهار آینده میتواند از صف مخالف طالبان تا بازوی قدرتمند آنها در تحولات افغانستان نقش ایفا کند. نام داعش احتمالاً شبیه موجودی ناپیدا، بسیاری از گروههای ضد طالبان را وادار به سکوت و گوشهگیری خواهد کرد، بدون آنکه دود آن به چشم طالبان برود.
با کنار هم قرار دادن تمامی تحولات این روزهای افغانستان، میتوان به این نتیجه رسید که صفبندیهای تازه و در عین حال بسیار پیچیده، در حال شکلگیری است تا بهاری پُر از هیاهو را در پسانوروز سال ۱۴۰۱ شاهد باشیم. آیا طالبان میتوانند تحت فشار تحریمهای جهانی دوام بیاورند؟ آیا جبهات جنگ نظامی، طالبان را بیشتر به دردسر خواهد انداخت، یا میدانهای باز مدنیت؟ داعش علیه طالب خواهد ایستاد، یا بازوی قدرتمند اما ناپیدای حاکمان کنونی خواهد شد؟
پاسخ این سوالها را حتا تا قبل از شروع سال نو خورشیدی هم امکان دارد دریافت کنیم.