صداقت، دقت و شهروند محوری در خبررسانی

سربازان زن: امریکا و ناتو به ما دروغ گفتند

وال‌ستریت ژورنال در گزارشی تازه، از زندگی زنانی در افغانستان گزارش کرده که جان‌شان «نشانه‌ی تک‌تیراندازهای طالبان» است. افراد طالبان سوراخ به سوراخ دنبال‌شان می‌کنند و همکاران سابق «ناتو و امریکا» نیز آن‌ها را به حال خود رها کرده‌اند.

پس از تصرف کابل توسط طالبان در ماه اگست، صمیمه و بسیاری از دختران دیگر که مانند او سال‌ها در قالب نیروهای امنیتی افغانستان فعالیت کرده بودند، به مخفی‌گاه‌ها پناه بردند و دور از چشم همه، ناامید به آینده نگاه می‌کنند.

پیک‌آفتاب: روزنامه وال‌ستریت ژورنال در گزارشی تازه، از زندگی زنانی در افغانستان گزارش کرده که جان‌شان «نشانه‌ی تک‌تیراندازهای طالبان» است. افراد طالبان سوراخ به سوراخ دنبال‌شان می‌کنند و همکاران سابق «ناتو و امریکا» نیز آن‌ها را به حال خود رها کرده‌اند.

صمیمه یکی از این زنان است. او سرباز نیروی هوایی بود. در 15 اگست و با تسلط طالبان بر کابل، صمیمه، چاله‌ای را در حویلی خانه حفر کرد و یونیفورم نیروی هوایی را به خاک سپرد. اما طالبان گذشته او را کشف کردند و چند روز بعد با او تماس گرفتند. صمیمه با وحشت گوشی خود را خاموش و از خانه فرار کرد. او می‌گوید، از آن زمان تاکنون، بارها افراد مسلح طالبان به خانه پدرش آمده‌اند و از افرادی که در نیروهای مسلح خدمت کرده‌اند، نشانی صمیمه را درخواست کرده‌اند. صمیمه در مخفی‌گاه زندگی می‌کند و به امید راهی برای خروج از افغانستان است. او و شوهرش در یک آپارتمان یک اتاقه بدون پول، غذا و وسایل گرمایشی، زندگی می‌کنند.

صمیمه می‌گوید: “هزاران دختر مانند من تهدید می‌شوند، با آینده نامعلومی روبه‌رو هستند و توسط طالبان ردیابی می‌شوند.” او می‌افزاید: “ایالات متحده و جامعه بین‌الملل گفتند که از ما حمایت خواهند کرد، اما ما را فراموش کرده‌اند.” صمیمه به وال‌ستریت ژورنال تاکید می‌کند: “آن‌ها(امریکا) نوازندگان، بازیکنان فوتبال و هنرمندان را جابه‌جا کردند، در حالی که جان آن‌ها به اندازه زندگی ما در خطر نبود. جان زنانی که در ارتش خدمت کرده‌اند در خطر است زیرا ما در ارتش خدمت کرده‌ایم.”

لیلما نیز از سربازانی است که در افغانستان باقی مانده. او به عنوان افسر پولیس در یک مرکز تماس کار می‌کرد. او وسایل‌اش را فروخت و از خانه‌اش نقل‌مکان کرد و حالا به شکل مخفیانه زندگی می‌کند. سهیلا، افسر ارشد سابق پولیس، تا اواسط ماه اگست مسئول نظارت بر موارد خشونت مبتنی بر جنسیت در دو حوزه امنیتی کابل بود. او می‌گوید: “زنان پولیس و سربازان ارتش سابق که در افغانستان مانده‌اند، هدف شکار جادوگران قرار گرفته‌اند. اکثر آن‌ها خانه‌های خود را رها کرده و مخفیانه زندگی می‌کنند.” به گفته سهیلا، بسیاری از این سربازان توسط خانواده‌های خود طرد شده‌اند یا توسط همسایگانی که مشتاق هستند در صف طالبان قرار گیرند، بیرون رانده شده‌اند. بدون حقوق یا خانه ثابت، آن‌ها در تقلا برای تغذیه و گرم ماندن هستند.

سهیلا در دوران مسئولیت خود در پولیس، کمک کرد تا مردانی که در خانواده مرتکب خشونت می‌شوند، پشت میله‌های زندان قرار گیرند، زمانی که طالبان قدرت را به دست گرفتند و زندان‌ها را خالی کردند، این مردان آزاد شدند. سهیلا از آن‌ها بیش‌تر می‌ترسد تا از طالبان.

سهیلا می‌گوید که خانه‌اش در کابل چند روز پس از فرار او در ماه اگست غارت شد. او می‌افزاید: “پیام‌های تهدیدآمیزی از افرادی دریافت می‌کنم که در زندان بودند و اکنون آزاد شده‌اند و این پیام‌ها من و زندگی خانوادگی‌ام را به خطر می‌اندازد.”

سهیلا اکنون با خویشاوندانش در خانه‌ای تنگ در حومه پایتخت افغانستان پنهان شده و گفته است: “شب‌ها نمی‌توانم بخوابم. ماه‌هاست که حقوق دریافت نکرده‌ام. هیچ پولی وجود ندارد. زندگی ما در خطر است. چگونه می‌توانیم این‌جا زندگی کنیم؟”

ملکه، 28 ساله، کارمند سابق بخش مبارزه با مواد مخدر پولیس افغانستان، نیز گفت که بلافاصله پس از سقوط جمهوریت در اواسط ماه اگست، تماس‌های تهدیدآمیزی دریافت کرد. او گفت که تهدیدها بیش‌تر از جانب بستگان طالبان شوهرش بوده است. شوهر ملکه نیز افسر پولیس بود و به ایران فرار کرد و او با دختر 4 ماهه‌اش از کابل فرار کرده و در حال حاضر در خانه خواهرش در یک ولایت دور مخفی شده است، گفته است: “یکی از پسران کاکای شوهرم به من گفت: «اگر تو را بگیرم، خواهم کشت.»” ملکه می‌گوید: “من یک ماه است که این‌جا هستم و بیرون نمی‌روم. من می‌ترسم که طالبان مرا بشناسند.” او می‌گوید که در جامعه عمیقاً محافظه‌کار افغانستان، استخدام زنان در پولیس و نیروهای مسلح همیشه یک چالش فرهنگی بزرگ بود و با مقاومت گسترده روبه‌رو شد.

وژمه فروغ، یک فعال حقوق زنان می‌گوید: “من از نزدیک دیدم که چگونه زنان را وارد نیروهای مسلح کردیم، چگونه آن‌ها را آموزش دادیم و چگونه آن‌ها از ماموریت ناتو و ایالات متحده در افغانستان حمایت کردند. اما ناتو این زنان را رها کرد. زنانی که جان‌شان در خطر است، خون‌شان به گردن ناتو است.” به باور فروغ، بزرگ‌ترین تهدیدی که این زنان با آن روبه‌رو هستند، از سوی جامعه است: “خشم بسیار زیادی از سوی جامعه نسبت به آن‌ها وجود دارد. مردم از این‌که به جنگجویان طالبان بگویند، این زنان کجا هستند، تردید ندارند.”

واشنگتن و متحدانش ایجاد پولیس و واحدهای نظامی زن را از دست‌آوردهای مهم خود برای توانمندسازی زنان در افغانستان معرفی کردند. اما اکنون، این زنان از آسیب‌پذیرترین گروه‌های به جا مانده هستند، با وجود خطری که از جانب طالبان و اغلب خانواده‌های خود آن‌ها با آن مواجه هستند، بدون هیچ مسیر روشنی برای خروج از کشور، به حال خود رها شده‌اند.

در ماه اگست، ایالات متحده و متحدان‌اش بیش از 100 هزار شهروند افغانستان، از جمله ده‌ها هزار زن در معرض خطر را با هواپیما منتقل کردند. اما در همان پروازهای تخلیه محدود، به امریکایی‌ها، مقیمان دائمی ایالات متحده و تعداد کمی از متقاضیان ویزا که اکثر آن‌ها مستقیماً برای ایالات متحده کار می‌کردند، فرصت خروج داده شد. اکنون اما ظاهراً هیچ برنامه‌ای برای خروج نیست.

یک افسر نیروی هوایی ایالات متحده که صمیمه را می‌شناسد و در برنامه خروج مشارکت دارد، به وال‌ستریت ژورنال گفته است: “بسیاری از این زنان چیزی از عمرشان باقی نمانده است. چه آن‌ها که با دولت قبلی کار کرده‌اند و چه آن‌ها که با نیروهای امریکایی، حقیقتاً جان‌شان در خطر است. من امیدم را از دست داده‌ام. من به تلاش خود ادامه خواهم داد، اما واقعیت این است که می‌دانم آن‌ها بیرون نمی‌آیند.”

طبق گفته مقامات، وکلا و دستورالعمل‌های سیاست رسمی ایالات متحده، اکثر پولیس‌ها و سربازان زن واجد شرایط خروج نیستند. بسیاری از زنان پولیس و سربازان زن سابق با یک مانع دیگر روبه‌رو هستند: فقدان اسناد.

طالبان پس از به دست گرفتن قدرت در 15 اگست وعده عفو عمومی را به تمام سربازان داد. اما، بسیاری از نیروهای نظامی سابق از آن زمان به بعد، ترور شده‌اند. دیده‌بان حقوق بشر، قبلاً در گزارشی اعلام کرد که تنها در چهار ولایت، بیش از صد تن اعدام و یا ناپدید شده‌اند. دیده‌بان حقوق بشر گفته بود که 95 درصد این قتل‌ها به دست طالبان صورت گرفته است.

دیده‌بان حقوق بشر: حملات شبانه‌ی طالبان وحشتناک است

در اواخر اکتبر، اجساد چهار زن در خانه‌ای در بلخ پیدا شد. قربانیان، چهار افسر زن نیروی هوایی بودند. گفته می‌شود که دست‌کم دو نفر از این قربانیان پس از دیدار با فردی که خود را به عنوان یک کارگر سازمان غیردولتی معرفی کرده بود، کشته شدند. این فرد به آن‌ها گفته بودند که کمک می‌کند تا آن‌ها به خارج از کشور بروند.

با این همه، طالبان مسئولیت قتل‌های صورت گرفته را به عهده نمی‌گیرند و اخیراً ملاحسن آخند، رئیس‌الوزرای طالبان در یک فایل صوتی گفته بود: “ما می‌شنویم که کارمندان دولت سابق می‌گویند که اینجا امن نیست. اگر مجاهدین می‌خواستند از این افراد انتقام بگیرند، می‌توانستند از همان ابتدا این کار را انجام دهند. اما این کار را نکردند. هیچ کس نمی‌تواند ثابت کند که صدمه‌ای حتا به یک نفر در تمام مدت فتح وارد شده است. بخشش، رحمت و شفقت مجاهدین نسبت به کارمندان دولت سابق در تاریخ بشریت سابقه نداشته است.”

             
     

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تماس با ما: contactus@paikaftab.com
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x