بیکاری و پیآمدهای اجتماعی آن
بیکار به کسی گفته میشود که توانایی انجام کار داشته، پیوسته به دنبال کار باشد و برای انجام کار دریافتی نداشته باشد.
امروزه بیکاری یکی از معضلات مهم اجتماعی به شمار میآید که پیآمدهای ناگوار اقتصادی برای خانوادهها و جامعه به دنبال دارد. در این تحلیل روی عوامل، پیآمدها و راهکارهای بیکاری در افغانستان بحث صورت گرفته و قبل از آن، آخرین گزارش سازمان بینالمللی کار را متذکر میشویم. بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار پس از تسلط گروه طالبان در ماه اگست 2021، بیش از نیم میلیون نفر در افغانستان وظایفشان را از دست دادهاند. همزمان همین تعداد افراد که دارای شغل آزاد بودند فرصتهای کاری خود را از دست داده و بیکار شدهاند. بر اساس این گزارش، وضعیت بحرانی به وجود آمده اقتصاد افغانستان را فلج کرده و مارکیت کار را به شدت زیر فشار قرارداده است. در وضعیت موجود، زنان بیشترین آسیب را دیدهاند. ایجاد محدودیت برای زنان از سوی طالبان باعث شده زنان فرصتهای کاری دولتی و خصوصی را از دست داده و کارهای شخصی مانند آرایشگری و تجاری خویش را هم نمیتوانند ادامه بدهند.
بر اساس همین گزارش تا ماه جون 2022، این تعداد افراد بیکار به 700 تا 900 هزار نفر افزایش خواهد یافت. قبلاً هم مقامات سازمان ملل گفته بودند که از جمعیت چهل میلیونی افغانستان بیش از 24 میلیون آن نیازمند کمک عاجل بشردوستانه است.
همچنین روز چهارشنبه 29 جدی، آقای “برنی سندرز” سناتوز امریکایی گفته است که افغانستان با فاجعه انسانی روبهرو است و برای جلوگیری از این بحران، نیاز است پولهای منجمد شده افغانستان فوراً آزاد شود.
تعریف فرد بیکار
از نظر اقتصادی برای یافتن تعریف فرد بیکار، افراد جامعه را به دستههای مختلف دستهبندی نموده و گروههایی مانند اطفال، دانشآموزان، دانشجویان، سالمندان و معیوبین را از جمع افراد مورد بررسی خارج میکنند، سپس فرد بیکار را چنین تعریف میکنند: “بیکار به کسی گفته میشود که توانایی انجام کار داشته، پیوسته به دنبال کار باشد و برای انجام کار دریافتی نداشته باشد”.
عوامل بیکاری
به صورت عمومی در همه جوامع، عوامل عمومی برای بیکاری در جامعه وجود دارد که عبارت اند از:
الف) بیکاری انتخابی: معمولاً در همه جوامع افرادی هستند که برای یافتن شغل بهتر کار خود را ترک نموده، دنبال کار جدید میروند.
ب) بیکاری دورهای: هر اقتصادی دارای دور تجاری است، در مرحله بحران اقتصادی نرخ بیکاری در بالاترین سطح خود قرار گرفته و افراد زیادی بیکار میشوند.
ج) بیکاری ساختاری: ساختار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تاثیر بسیار زیاد روی اشتغال و بیکاری میگذارد. ساختار اقتصادی سنتی و معیشتی باعث افزایش نرخ بیکاری شده و نمیتواند متناسب با رشد نیروی کار فرصت کاری فراهم سازد.
د) بیکاری فصلی: تغییرات اقلیمی سبب بیکاری تعداد کارگران شاغل در امور زراعتی و ساختمانی میشود.
عوامل بیکاری در افغانستان
الف) عدم استفاده مناسب از امکانات در دسترس در بیست سال گذشته: در دوره نظام قبلی متاسفانه هیچ طرح و پلان که بتواند از کمکهای خارجی به صورت بهینه استفاده شود و زمینه رشد اشتغالزایی بلندمدت برای آینده را فراهم نماید صورت نگرفت و در نتیجه تمامی هزینهها هدر رفت و فرصتهای کاری متناسب با رشد نیروی انسانی افزایش نیافت.
ب) جنگ و نا امنی در بیست سال گذشته: سرمایهگذاری و سرمایهگذاران نسبت به امنیت بسیار حساس است. هیچ سرمایهگذاری ریسک نمیکنند در کشوری ناامن و پرخطر سرمایهگذاری نماید. همین امر مهمترین دلیل کاهش میزان سرمایهگذاری داخلی و خارجی در چند سال اخیر به شمار میآید و با تشدید جنگ و ناامنی میزان سرمایهگذاری در سالهای اخیر تقربیاً به صفر رسید.
ج) اقتصاد معیشتی و زراعتی: اقتصاد افغانستان هنوز نتوانسته از اقتصاد معشیتی به اقتصاد صنعتی دست یابد. بیش از 80 فیصد جمعیت افغانستان از طریق کار در بخش زراعتی امرار معاش میکنند که بازدهی کار در بخش زراعتی منفی و یا صفر است. اما به دلیل کاهش بارندگی در سال جاری، تولیدات زراعتی بسیار کاهش یافت و اکثر نیروی کار در این بخش، کار خود را از دست داده و مجبور شدند در جستجوی کار به شهرها بروند و یا مهاجرت نمایند.
د) سقوط نظام جمهوری و استقرار امارت اسلامی: با سقوط نظام و رویکار آمدن طالبان تمامی رشتههای مردم پنبه شده و تمامی کمکهای خارجی قطع گردید. اکثر تاجران ملی سرمایه خود را از کشور خارج و فعالیتهای اقتصادی خود را تعطیل کردند. نهادهای اقتصادی که در کشور هنوز فعالیت دارند با توجه به نبود یک چشمانداز روشن سیاسی، فعالیتهای تولیدی خود را تعطیل و یا نیمه تعطیل کردهاند.
پیآمدهای بیکاری
الف) رکود اقتصادی و گسترش فقر عمومی: قطع صد فیصدی کمکهای خارجی تعهد شده به دولت قبلی و تعطیلی واحد تولیدی بخش خصوصی و از دست دادن بیش از 500 هزار فرصت شغلی کارمندان دولتی، باعث کند شدن چرخه اقتصاد و رکود اقتصادی را به همراه داشته و سبب گسترش فقر مطلق در جامعه شده است. چنانچه در آغاز تحلیل آمده است بیش از 24 میلیون نفر نیازمند کمک عاجل بشردوستانه است.
ب) فراهم سازی زمینه ناهنجاریهای اجتماعی: مهمترین آفت بیکاری برای نیروی کار و جوانان این است که این گروهها سریع جذب باندهای سرقت، مواد مخدر و فساد اخلاقی و گروههای تروریستی شوند و زمینه رشد فساد اداری در کشور فراهم میشود. چنانچه شاهد هستیم با همه سختگیریهای طالبان هر روز گزارشها حکایت از بیشتر شدن سرقت در شهر شده و مردم از سرقت در کوچهها و پس کوچههای شهر شکایت دارند و سرقتهای مسلحانه نیز رو به افزایش است.
ج) مهاجرت نیروی کار فنی و تحصیل کرده به خارج از کشور: با افزایش بیکاری در کشور اکثر نیروی کار ماهر کشور مجبور شدهاند که راه مهاجرت را در پیش بگیرند و گزارشهای روزانه از مهاجرت جوانان به کشورهای همسایه این مورد را تایید میکند. این مورد با خروج تعداد زیادی از نیرویهای آموزش دیده کشور از طریق میدان هوایی و پاکستان به کشورهای غربی تشدید گردید.
تحلیل بسیار جامع و زیبا تا آخر مطالعه نمودم،قلم تان نویسا باد جناب دکتر گرامی!