اصرار طالبان و انکار جهان
دنیا در یک ناگزیری دو سویه با طالبان قرار دارند؛ از یک طرف به دلیل وضعیت بحرانی و تهدیدات انسانی که متوجه شهروندان افغانستان شده، سیاستمدارن جهان برای آنکه جایگاه سیاسی خود را در افکار عمومی کشور شان از دست ندهند و وجههی بینالمللی شان خدشهدار نشود، مجبور به تعامل با طالبان هستند چون کنترل افغانستان را در اختیار دارد و برای رسیدگی به وضعیت مردم، میبایست طالبان را پذیرفت، اما از سوی دیگر، همین کشورها از این که با طالبان دیده شوند و همکار این گروه به حساب آیند، شدیدا رنج میبرند.
دنیا در یک ناگزیری دو سویه با طالبان قرار دارند؛ از یک طرف به دلیل وضعیت بحرانی و تهدیدات انسانی که متوجه شهروندان افغانستان شده، سیاستمدارن جهان برای آنکه جایگاه سیاسی خود را در افکار عمومی کشور شان از دست ندهند و وجههی بینالمللی شان خدشهدار نشود، مجبور به تعامل با طالبان هستند چون کنترل افغانستان را در اختیار دارد و برای رسیدگی به وضعیت مردم، میبایست طالبان را پذیرفت، اما از سوی دیگر، همین کشورها از این که با طالبان دیده شوند و همکار این گروه به حساب آیند، شدیدا رنج میبرند.
در روزهای گذشته شاهد سفر یک هیئت بلندپایه طالبان به کشورهای قطر و ترکیه بودیم. طالبان با نشر تصاویری از جریان این سفرها، آن را آغاز پذیرش امارت اسلامی از سوی جامعه جهانی و بازگشت افتخار آمیز طالبان به عرصهای سیاست جهانی تلقی کردند. یکی از سخنگویان طالبان در اولین روز سفر وزیرخارجه این گروه به قطر، تصویری از هیئت طالبان که سوار هواپیما بودند را همرسانی کرد و نوشت: «چه قدر افتخار آمیز است که روزی اینها حق زندگی در این دنیا را نداشتهاند، اما حالا سوار بر هواپیما به شکل رسمی به یک کشور دیگر سفر میکنند.!»
طالبان بسیار امیدوار بودند که در جریان این سفر، ضمن دیدار با نمایندگان جامعه جهانی و بخصوص نمایندگان امریکا و دیپلوماتهای غربی در قطر، بتوانند توجیه مناسبی از حکومت امارت اسلامی به جهانیان مخابره کنند. اما گویا جهان هنوزهم از پذیرش طالبان به عنوان نمایندگان رسمی افغانستان حاشا میکنند و ابا میورزند.
1. همین که نمایندگان غربی با گذشت دو ماه از حاکمیت طالبان حاضر نیستند حتا در پایینترین سطح به کابل بیایند و یا آن که طالبان را به کشورهای خود دعوت نمایند و با آنها دیدار و گفتگو داشته باشند، نشان از عدمپذیرش حاکمیت طالبان بر افغانستان از سوی جامعه جهانی است. دیپلوماتهای غربی نه در قالب هیئت رسمی که در قالب گروههای غیر رسمی و در دیدارهای غیر رسمی نمایندگان طالبان را در قطر ملاقات کردند.
2. درحالی که امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان و هیئت همراه او، دیدارهای متعددی با نمایندگان امریکا و کشورهای اروپایی در دوحه انجام دادند، تصاویر و محتوای این دیدارها در هیچ رسانهای منتشر نشد و هیچ کشور غربی حاضر نشد با نمایندگان بلندپایه طالبان حتا عکس یادگاری بگیرند و یا آن که محتوای آنچه را در دیدار با نمایندگان طالبان در قطر مطرح کردهاند، روایت کنند.
3. از مجموع دیدارهای هیئت طالبان با غربیها در دوحه، تنها وزارت خارجه امریکا یک خبر کوتاه آنهم بدون تصویر منتشر کرد و از دیدار هیئت طالبان با نمایندگان کشورهای اروپایی هیچ خبری و هیچ جزئیاتی که حاوی گفتههای مقامات و دیپلوماتهای این کشورها باشد، رسانهای نشد و حتا سخنگویان طالبان نیز اجازه نیافتند تا گفتههای نمایندگان اروپایی را همرسانی کنند. گویا تنها کسانی که در آن دیدارها حضور داشتند، مقامات طالبان بودند و یا آنکه تنها کسانی که در آن دیدارها سخن گفتند، مقامات این گروه بوده و نمایندگان غربی فقط شنیدهاند و چیزی نگفتهاند.
4. سفر طالبان به ترکیه که گفته میشود به دعوت داوود چاووش اوغلو انجام شده اوج حقارت طالبان را به نمایش میگذارد. تصاویر همرسانی شده از دیدارهای طالبان با مقامات ترکی بدون پرچم افغانستان و حتا بدون پرچم طالبان انجام شده و تنها پرچم حاضر در این دیدارها، پرچم ترکیه است. برخلاف رسوم معمول در روابط دیپلوماتیک و روابط بینالملل، هرگاه نمایندگان دو کشور دیداری انجام میدهند، معمولا پرچم دو کشور در راس مجلس به عنوان نماد دو کشور نهاده میشود، اما مقامات ترکیه با گذاشتن تنها پرچم این کشور، به کنایه اعلام کردهاند که با عدهای افراد بدون هویت دیدار کردهاند.
این تلاشها و آن جوابها نشان میدهد که دنیا در یک ناگزیری دو سویه با طالبان قرار دارند؛ از یک طرف به دلیل وضعیت بحرانی افغانستان و تهدیدات انسانی که متوجه شهروندان کشور شده است، سران جامعه جهانی احساس مسئولیت کردهاند تا حداقل جایگاه سیاسی خود را در افکار عمومی کشور شان از دست ندهند و نیز وجههی بینالمللی شان خدشهدار نشود. آنها خود را مجبور به تعامل با طالبان میبینند که کنترل افغانستان را در اختیار دارند و برای رسیدگی به وضعیت مردم، میبایست با طالبان رابطه داشته باشند، اما از سوی دیگر، همین کشورها از این که با طالبان دیده شوند و همکار این گروه به حساب آیند، شدیدا رنج میبرند.
از همینرو، کشورها در مرحله اول ترجیح میدهند هیچ دیداری با نمایندگان طالبان نداشته باشند و اگر احیانا به دلیل برخی مسایل مجبور به این ارتباط میشوند، تلاش میکنند این دیدارها به شکل غیر رسمی و دور از چشم رسانهها و فضای عمومی انجام شود تا آنها در افکار عمومی همکار طالبان به حساب نیایند. از دید بسیاری از کشورها، طالبان هنوزهم ظرفیت تبدیل شدن به نمایندگان یک کشور را ندارند، حتا اگر این کشور افغانستان نام داشته باشد.
محمدآصف طیبی