صداقت، دقت و شهروند محوری در خبررسانی

آشنایی با یک نویسنده معلول؛ نوشتن برای من تحقق خواب‌های دست نیافتنی است

داستان نویس جوان و معلول، اما با انرژی. معلولیت کابوس‌اش بود، اما مانع موفقیت‌اش نشد. او هم‌زمان با فراغت‌اش از دانشگاه، سومین اثرش را زیرچاپ برد. نام داستان جدیدش «خر عیسی» است که با الهام از شعر سعدی، تئوری تربیت‌پذیری فرزندان آدم را زیر سوال می‌برد.

داستان نویس جوان و معلول، اما با انرژی. معلولیت کابوس‌اش بود، اما مانع موفقیت‌اش نشد. او هم‌زمان با فراغت‌اش از دانشگاه، سومین اثرش را زیرچاپ برد. نام داستان جدیدش «خر عیسی» است که با الهام از شعر سعدی، تئوری تربیت‌پذیری فرزندان آدم را زیر سوال می‌برد.

پیک‌آفتاب: اشرف فروغ، متولد 1368 در ولایت میدان‌وردک ولسوالی جلریز و قریه سنگلاخ است. او به دلیل معلولیت، دوره مکتب را غیرحضوری در لیسه احمدشاه بابا خوانده و در سال 1400 از دانشکده زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه کابل فارغ شده است.

اشرف فروغ از کودکی به نوشتن علاقه داشت، اما به صورت جدی، ده سال است که می‌نویسد. خودش می‌گوید: “از همان کودکی نوشتن یکی از کارهای مورد علاقه‌ام بود، اما ده سالی می‌شود که جدی جدی می‌نویسم.”

او در نوشتن تحقق رویاهای دست نیافتنی زندگی واقعی را تمرین می‌کند و به قول خودش هر چه را که در دنیای واقعی از دست داده است، با نوشتن به دست می‌آورد: “نوشتن برای من تحقق خواب‌هایی است که در زندگی روزمره و حقیقی به آن دست نیافته‌ام و نوشتن برای من دویدن و یک جا توقف نکردن است.”

اشرف تاکنون سه اثر نوشته است؛ «سگ‌ها می‌جنگند»، «دویدن» و «خر عیسی»، هر سه کتاب در یک حوزه کلی، روایتی از چهل سال جنگ و بدبختی در افغانستان است. او در سگ‌ها می‌جنگند، نگاه انتقادی به جنگ‌ها و خون‌ریزی‌های چهل سال گذشته دارد که رنج و درد آن، زندگی میلیون‌ها انسان را تحت تاثیر قرار داده است. این کتاب‌اش روایت‌گر سختی‌های است که جنگ بر یک جوان تحمیل می‌کند و با معلول ساختن او، آرزوها و رویاهایش را دست‌نیافتنی می‌سازد.

اشرف در مقدمه «جنگ سگ‌ها» می‌نویسد: “حیفم آمد از کنار موضوع معلولیت که بزرگ‌ترین کابوس زندگی خودم، بهترین دوستان و ده‌ها هزار هم‌وطنم را تشکیل می‌دهد، به سادگی بگذرم، این داستان قصه زندگی یک جوان معلول است که مجبور می‌شود با کابوس تلخ معلولیت و درد رنجی که به هم‌راه دارد کنار آمده و بر جنگ عظیمی که زندگی و معلولیت پیش‌رویش قرار داده است، فایق آید. جنگی که در در ساختار فرهنگی افغانستان هیچ‌وقت بردنی به نظر نمی‌رسد.”

او سومین اثرش را با عنوان «خر عیسی» تقریباً هم‌زمان با فراغت‌اش از دانشگاه به چاپ رسانده و دقیقاً یک ماه بعد از سقوط نظام جمهوریت، این اثر چاپ شده است. اشرف می‌گوید که نام این اثر را از یک بیت مشهور سعدی الهام گرفته است: «خر عیسی گرش به مکه برند/ چون بیاید هنوز خر باشد»

اشرف برای نوشتن این اثر چهار سال وقت گذاشته و روایتی از تغییرناپذیری انسان افغانستانی است. او می‌گوید که داستان‌های این اثر، به مسائل اجتماعی، جنگ و اثرات آن و نیز زندگی فردی انسان افغانستان پرداخته است. او خودش در این مورد گفت: “داستان‌های این کتاب به مسائل اجتماعی، جنگ و اثرات آن بر جامعه و مشکلات آدم‌هایی که در جامعه ما زندگی می‌کنند پرداخته است.”

به نظر می‌رسد که در این اثر، اشرف تئوری تربیت‌پذیری جامعه‌شناسان را به چالش می‌کشد. او معتقد است که فطرت آدم‌ها قابل تغییر نیست.

             
     

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تماس با ما: contactus@paikaftab.com
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x