خوب و بد تلاشی خانهبهخانه
احتمالا اذیت و آزار در فرهنگ طالبانی همان شلاق زدن است. از نظر قانونی، ورود به خانه افراد، نقض حریم خصوصی است و خلاف قانون محسوب میگردد. راهاندازی تلاشی خانهبهخانه، معنای دیگرش همان است که تمامی شهروندان پایتختنشین از نظر طالبان مشکوک و متهم هستند و باید مورد بازجویی قرار گیرند.
محمدآصف طیبی
چند روزی از تفتیش خانهبهخانه در کابل میگذرد. هدف اصلی از راهاندازی این روند چیست، چه دستآوردی داشته و تجربه مردم از این روند چه بوده است؟ سوالی که هنوز هم برای خیلیها ممکن است حل نشده باشد و بدون تردید به این سادگیها حل نخواهد شد.
طالبان، هدف از راهاندازی این عملیات را «پاکسازی» خواندهاند؛ پاکسازی شهر از آدمهای نامطلوب؛ دزد، آدمربا و عناصر شریر! اینکه تعریف طالبان از اینگونه افراد به خصوص دسته سوم چه کسانی هستند، روشن نیست، زیرا با راهاندازی عملیات تلاشی خانهبهخانه، تا هنوز به خصوص در ناحیه سیزدهم کابل، از بازداشت هیچ دزد و آدمربایی گزارشی بیرون داده نشده، اما عملیات همچنان ادامه دارد. دسته سوم(عناصر شریر) احتمالاً باید افرادی مربوط به جبهات نظامی مخالف طالبان باشند که دستکم در ناحیه 13 کابل یعنی دشت برچی نمیتوان از آنها نشانهای یافت.
هدف دوم از راهاندازی این عملیات، جمعآوری سلاحها و وسایل دولتی و وسایل غیرقانونی خوانده شده که احتمالاً در خانههای مردم پنهان شده است. اما در جریان چند روز عملیات جدی در ناحیه سیزدهم کابل، از این دست وسایل هم، چیزی به دست نیامده و یا آنکه دستکم قابل توجه نبوده است.
اما هدف اساسیتر از راهاندازی این عملیاتها، از سوی منابع غیرطالبان مطرح میشود؛ گروههایی که برای اجرای عملیات پاکسازی توظیف شدهاند، عمدتاً پشتون قندهاری غیرحقانی است. منابع غیرطالبان میگویند که در کابل، اکثراً طالبان حقانی حضور دارند و به خصوص نیروهای سایه که احتمالاً در خانهها و در سطح شهر پراگنده هستند و تسلیحات و تجهیزات به جامانده از نظامیان و حکومت پیشین را در ابتدای تسلط طالبان بر کابل تصاحب و ذخیره کردهاند. حالا که پس از هفت ماه از حکومت طالبان اندکی شکافهای درونگروهی طالبان برجسته شده، آنها در یک رقابت درونگروهی تلاش دارند، شاخ و برگ همدیگر را کوتاهتر نمایند. کاری که در جریان عملیات پاکسازی در صفوف نظامی طالبان نیز صورت گرفت.
در سوی دیگر قضیه مردم قرار دارند که روایتهای گوناگون و متفاوت از جریان این روند را حکایت میکنند. آنچه را همه گفتهاند این است که افراد طالبان با کفش وارد منازل شده و هر جا که لازم دیدهاند، وسایل خانه را به هم ریختهاند و بعضاً به دلیل ممانعت از ورود افراد طالبان با کفش، شهروندان لتوکوب شدهاند. اما عمده شهروندان از اینکه توسط طالبان لتوکوب نشدهاند و یا افراد طالبان اقدام به بازداشتشان نکردهاند، به نوعی ابراز رضایت میکنند.
در جریان عملیات تلاشی، شمار زیادی افراد مسلح در منطقه حضور یافته و مانع رفتوآمد شهروندان میشوند. شهروندی با ابراز رضایت گفته که تنها لباسهای خانه را کمی به هم ریختند، با کفشهایشان وارد خانه شدند، اما دیگه کار خاصی انجام ندادند. شهروند دیگری نوشته که فقط یک چارجر گوشی تلفنم را بردند و شهروند سوم نوشته که شب در مسجد محل حضور داشتند و نانشان را بالای مردم حواله دادند. یک شهروند دیگر امروز صبح گفت که دو روز بعد از تلاشی محل، گروهی از طالبان آمدند که ما چای صبح نخوردیم و به چند خانه تقسیم شدند و از مردم خواستند تا چایشان را آماده کنند. یک شهروند هم گفته است به دلیل اینکه مانع ورود افراد طالبان با کفش به داخل خانه شدم، شلاقم زدند.
اذیت و آزار نشدن شهروندان که رهبران طالبان مرتب به افرادشان تذکر میدهند، چه معنایی دارد؟
احتمالا اذیت و آزار در فرهنگ طالبانی همان شلاق زدن است. از نظر قانونی، ورود به خانه افراد، نقض حریم خصوصی است و خلاف قانون محسوب میگردد. راهاندازی تلاشی خانهبهخانه، معنای دیگرش همان است که تمامی شهروندان پایتختنشین از نظر طالبان مشکوک و متهم هستند و باید مورد بازجویی قرار گیرند.
بعید است که حتا یک نفر از ورود افراد طالبان آن هم با کفش به داخل خانهشان راضی باشد، اما اینکه اجازه چنین کاری را به افراد طالبان میدهند، بدون شک از روی اجبار است و انتخاب دیگری ندارند.
از این رو، تلاشی خانهبهخانه هرچند حالا ممکن است بدون سروصدا پایان یابد، اما بدونشک نارضایتی عمومی را دامن خواهد زد. همین دو روز پیش که سوار یک موتر لینی بودم تا به شهر بیایم، در داخل موتر همه از رفتار طالبان شاکی بودند و گویا که همه دنبال فرصتی برای جبران هستند. این فرصت چه زمانی مهیا خواهد شد، به زمان نیاز دارد.