سقوط آزاد ارزش پول افغانی
نبود سیاست مناسب پولی در گذشته، سقوط نظام سیاسی، سرقت منابع مالی بانکی توسط حکومتیهای سابق و سارقین حرفهای بعدی، عدم تشکیل حکومت فراگیر مورد رضایت همه اقشار افغانستان و عدم چشمانداز روشن اقتصادی نسبت به آینده، افزایش تقاضای دالر و قطع کمکهای خارجی، عواملی هستند که باعث سقوط ارزش افغانی در مقابل دالر میباشند.
محمدظاهر حلیمی، استاد دانشگاه
بعد از جنگ جهانی دوم، در سال 1944 نظام پولی بینالملل در نشست (برتن وودز) احیا شد و دالر امریکا به عنوان واحد پول بینالملل با پشتوانه طلا پذیرفته شد. این نظام پولی را نظام ارز شناور نیز میگویند، زیرا همه اسعار بینالمللی باید بر مبنای نظام پولی امریکا و دالر تعیین ارزش شود و تلاش جمعی صورت بگیرد که این نسبت مبادله ثابت بماند.
این نظام پولی کمک زیادی کرد تا کشورهای آسیب دیده از جنگ جهانی دوم ارزش پول ملی خود را مقابل کالاها و خدمات داخلی ثابت نگهدارند و اقدام به بازسازی کشورهای خود نمایند.
با عرضه زیاد دالر در سطح جهانی برای توسعه تجارت و شروع جنگ ویتنام اعتماد جامعه جهانی نسبت به تبدیلی دالر به طلا توسط دولت امریکا کاهش یافت و کشورها اقدام به تبدیل دالر به طلا کردند، در نتیجه دولت امریکا مجبور میشود تعهد خود نسبت به تبدیل دالر به طلا را در سال 1973 لغو نماید.
در سال 1974 نظام پولی ارز شناور جایگزین نظام پولی برتن وودز شد. در این نظام پولی همه کشور میتوانند ارزش پول ملی خود را متناسب با ظرفیتهای تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصاد ملی، خود تعیین نمایند. از این تاریخ به بعد پشتوانه پول ملی کشورها را موارد زیر تعیین می نماید:
- رشد پیوسته تولید ناخالص داخلی
- رشد نظام بانکی و همسویی با نظام مالی و پولی بینالمللی
- رشد و توسعه تجارت بینالمللی
- ثبات سیاسی و تامین امنیت سراسری
- همسویی و تعامل سیاسی با جامعه جهانی
در بیست سال گذشته به دلیل حمایت جامعه جهانی از نظام سیاسی، نظام مالی و اقتصادی افغانستان سبب شد که ارزش پول ملی کشور در برابر اسعار خارجی از ثبات نسبتاً خوبی برخوردار باشد. اما با گذشت زمان و افزایش ناامنی در کشور، آهسته آهسته اعتماد بازار نسبت به ارزش افغانی کمتر و کمتر شده و ارزش افغانی نسبت به دالر و سایر اسعار خارجی کاهش یافت. در دور دوم حکومت اشرف غنی این روند شتاب بیشتری گرفت تا جایی که ارزش دالر در برابر افغانی در پایان دوره جمهورت تا مرز 85 افغانی افزایش یافت.
با سقوط نظام سابق و آمدن امارت اسلامی این روند ادامه یافت تا اینکه امروز یک دالر از مرز صد افغانی گذشته و تا 104 افغانی در بازار آزاد مبادله شد.
به صورت کلی میتوان دلایل سقوط ارزش افغانی را به دو دسته عوامل اقتصادی و غیراقتصادی دستهبندی کرد:
- دلایل اقتصادی کاهش ارزش افغانی
- نبود پشتوانه تولید ناخالص داخلی؛ متاسفانه به دلیل جنگ و ناامنی در بیست سال اخیر، سرمایهگذاری روی تمامی بخشهای اقتصادی صورت نگرفت (معادن انکشاف نیافت، آبها مدیریت نشد، صنعت حمایت نگردید، تجارت توسعه نیافت و…).
- بسته شدن و ورشکستگی بانکها؛ هر چند نظام بانکی در آغاز دوره جمهوریت رشد کمی مناسب را تجربه کرد، اما به دلیل عدم نظارت و سیاست نامناسب پولی بانک مرکزی و سقوط کابلبانک، اعتبار نظام بانکی به شدت آسیب دید. از طرفی به دلیل عدم توانایی نظام بانکی در برگرداندن پولهای اعتبار داده شده به مردم، بانکها منابع مالی داخلی را در خارج از کشور سرمایهگذاری میکردند. ادامه این روند باعث محدود شدن فعالیت بانکها در داخل کشور و کاهش اطمینان نسبت به نظام بانکی شده و خروج سرمایه بانکی از کشور را به دنبال داشت، اما سقوط نظام، نقطه عطف ورشکستگی نظام بانکی به شمار میآید، در این فرصت مدیران بانکها و افرادی فرصتطلب که بعد از سقوط به بخش مالی دست یافتند، تمامی داروندار نظام بانکی را به یغما برند. این دوره بهترین زمان برای سرقتهای کلان در سطح ملی است، زیرا ردیابی سارقین بسیار مشکل است و نظام جدید هم به دلیل غافلگیری از سقوط نظام و عدم آمادگی برای حکومتداری توان ردیابی و پیگیری سارقین را ندارند.
- نبود سیاست پولی مناسب بانک مرکزی؛ بانک مرکزی افغانستان در طول دوره بیست ساله، به جز لیلام اسعار هیج سیاست پولی متناسب با شرایط واقعی اقتصاد افغانستان را در بازار پول تعقیب نکردند. مدیران فعلی بانک مرکزی به دلیل نداشتن شناخت کافی از نظام پولی داخلی و بینالمللی و نبود منابع کافی برای مدیریت بازار اسعار، توان مدیریت بازار پول را ندارند.
- دلایل غیراقتصادی کاهش ارزش افغانی
- سقوط نظام سیاسی؛ یکی از دلایل کاهش ارزش پول افغانی تغییر نظام و جایگزین شدن نظام سیاسی است که بعد از چهار ماه هنوز موفق نشده است هیچ کشوری را متقاعد کند تا آنرا به رسمیت بشناسد ، بهخصوص زمانی که کرسی افغانستان در سازمان ملل به نماینده حکومت پیشین واگذار شد، تاثیر بسیار منفی روی ارزش افغانی گذاشت. وقتی نظام سیاسی یک کشور، مقبولیت نظام بینالملل را نداشته باشد، آن نظام نمیتواند به صورت رسمی با نهادهای مالی و پولی بینالملل وارد مذاکره شود، بهخصوص که امریکا و جامعه جهانی دارایی کشور را بلوکه کردهاند و نظام فعلی را تحریم اقتصادی کرده است. تحریم اقتصادی و پولی کشور تاثیر بسیار منفی روی ارزش پول افغانی گذشته و خواهد گذشت.
- بیاعتمادی به نظام سیاسی و چشمانداز تاریک؛ شکل نگرفتن حکومت همهشمول که همه اقوام و مردم افغانستان را پوشش دهد، یکی دیگر از چالشهای جدی فعلی کشور به شمار میآید. ادامه روند فعلی اطمینان را نسبت به آینده اقتصادی کشور از بین برده و هیچ فعال اقتصادی حاضر نیست در چنین شرایطی سرمایه خود را در افغانستان بکار بگیرد و پیوسته تلاش میکند سرمایه خود را به صورت اسعار از کشور خارج نماید. این خود سبب میشود تقاضا برای اسعار خارجی افزایش یابد و از سوی دیگر، قطع کمکهای خارجی باعث کاهش عرضه دالر در بازار اسعاری افغانستان شده است. افزایش تقاضا برای دالر و کاهش عرضه دالر عامل دیگر افزایش قیمت دالر در برابر افغانی به شمار میآید.
نتیجهگیری:
نبود سیاست مناسب پولی در گذشته، سقوط نظام سیاسی، سرقت منابع مالی بانکی توسط حکومتیهای سابق و سارقین حرفهای بعدی، عدم تشکیل حکومت فراگیر مورد رضایت همه اقشار افغانستان و عدم چشمانداز روشن اقتصادی نسبت به آینده، افزایش تقاضای دالر و قطع کمکهای خارجی، عواملی هستند که باعث سقوط ارزش افغانی در مقابل دالر میباشند.
البته اگر این روند ادامه یابد و امارت اسلامی نتواند با جامعه جهانی به یک توافق جامع برسند، ارزش پول افغانی بیشتر از بیش نسبت به دالر سقوط می کند.