تعریف کنونی طالبان از امنیت، پاسخگوی نیازهای زندگی مدرن نیست
پرسش اساسی این است: مقوله امنیت چگونه تعریف میگردد که گروهی، گاهی تهدیدی برای امنیت بینالمللی و در بازه زمانی دیگر هم حاکمان مشروع یک جامعه قلمداد میشود؟!
رحمتالله نوروزی
از مقوله امنیت، تعریفهای گوناگون صورت گرفته است و از نظر مفهومی، امنیت یکی از مقولههای پُرچالش در حوزه علوم انسانی به شمار میرود. امریکا و متحدانش با دو دهه حضور در افغانستان تحت عنوان جنگ علیه تروریزم، کوشیدند تا به جهانیان نشان دهند که القاعده، داعش و سایر گروههای تروریستی در افغانستان، تهدیدی برای امنیت جهان به شمار میرود. عملیات نظامی ناتو به رهبری امریکا در افغانستان که ناشی از حمله القاعده به مرکز تجارت جهانی در امریکا بود، با ادعای محو بهشت تروریزم در افغانستان کلید خورد.
طی دو دهه جنگ به دلیل نبود تعریف واضح از مقولههای جنگ و امنیت، امریکا و شرکای بینالمللیاش بلاخره در ماه فبروری، طی معاهده دوحه در قطر، زمینه را برای بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان فراهم کرد. آنان در گذشته حکومت طالبان را به دلیل پناه دادن به تروریزم بینالمللی سرنگون کرده بودند. پرسش اساسی این است: مقوله امنیت چگونه تعریف میگردد که گروهی، گاهی تهدیدی برای امنیت بینالمللی و در بازه زمانی دیگر هم حاکمان مشروع یک جامعه قلمداد میشود؟!
علاوه بر امریکا، طالبان نیز تعریف درستی از مفهوم امنیت ندارند، آنان تاکنون موفق به بازتعریف امنیت به شکل مدرن آن نگردیدهاند. فهم طالبان از تامین امنیت نشان میدهد که رهبرانشان امنیت را در چارچوب نظامی تعریف نمودهاند، این تعریف سنتی و کلاسیک این مفهوم بوده و محدود به مسایل کوچک در داخل شهرها مثل دزدی، رشوه، قتلهای جنایی و مسایل از این دست میگیرد.
نظر به تعریف امنیت ملی، طالبان تاکنون نتوانستهاند اقدامات ملموس انجام دهند. به طور مثال، بمباران کنر و خوست توسط نیروهای پاکستان و همچنان درگیریهای مرزی با ازبیکستان، ایران و تاجیکستان، از مواردی اند که تعریف امنیت ملی طالبان را زیر سوال بردهاند. این نشاندهنده محدود بودن تعریف طالبان از مفهوم امنیت داخلی و ملی است.
چنانچه همه میدانیم، در این مدت طالبان کوشیدهاند از پخش اخبار و اطلاعرسانی مرتبط به رویدادهای جنایی و امنیتی داخل افغانستان با توسل به قوه قهریه جلوگیری نموده و رسانهها را مجبور به سانسور نمایند. در چنین وضعیتی رسانهها نمیتوانند اخبار موثق ارایه نموده و اطلاعات دقیق را منتشر کنند. به طور مثال، مقایسه آمار ارائه شده از سوی منابع محلی با آمار ارائه شده از سوی طالبان در حملات تروریستی بر مکتب عبدالرحیم شهید و عبادتگاه صوفیها در سهراهی علاوالدین کابل، تفاوت زیادی را نشان میدهد.
طالبان در تعریف تامین امنیت به جای تبیین علمی، سلیقهای عمل میکنند. به طور مثال در نشستهای خبری سخنگویان آنان به رسانهها میگویند که گراف جرایم جنایی، دزدی، رشوه و … در ده ماه گذشته کاهش یافته است، در حالیکه چنین نیست و در واقع طالبان کوشیدهاند، از ارایه خبرهایی که حقایق را برملا میکند، تا حد ممکن جلوگیری نمایند.
در حال حاضر، رسانهها مطابق سلیقه و دستور آنان عیار شدهاند و در صورت تخلف، مورد پیگرد قرار میگیرند. بازداشت فواد امان، مدیر خبر تلویزیون طلوعنیوز و سایر خبرنگاران و رسانهگرانی که تاکنون از سوی طالبان بازداشت شدهاند، این ادعا را به خوبی برملا میسازد.
موارد فوق نشان میدهد که طالبان درک مدرنی از مفهوم امنیت ندارند و آنان با توسل به سانسور و ارعاب، میخواهند وضعیت در افغانستان را کنترل کنند. مفهوم امنیت در تعریف مدرن علاوه بر قطع خونریزی و برقراری صلح؛ جنبههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نیز دارد.
بُعد سیاسی امنیت
تعریف امینت امروزه دارای ابعاد گسترده سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوده و محوریترین عناصر آنرا آزادی بیان و گردش آزادانه اطلاعات تشکیل میدهد. همچنین بُعد سیاسی امنیت که عبارت از پذیریش و رواداری در مقابل اپوزیسیون برای گوش دادن به صداهای مخالف نظام میباشد، در تعریف طالبان امنیت جای ندارد. طالبان به عنوان گروه حاکم، با اپوزیسیون به گونه جدی برخورد نموده و به موضع خویش برای تسلط بدون قیدوشرط به افغانستان تاکید نمودهاند.
بُعد اقتصادی امنیت
در بُعد اقتصادی تعریف امنیت میبینیم که مردمان ملکی در مناطق مختلف، دست به فروش دختران، پسران و حتا اعضای بدنشان میزنند و ادامه زندگی برایشان دشوار شده است. گزارشهای ملی و بینالمللی نشان میدهد که فقر به گونه گسترده بعد از خروج امریکا و متحدیناش دامنگیر شهروندان افغانستان گردیده و طبقه متوسط و پایین جامعه را به گونه چشمگیری متاثیر ساخته است. از یک سو کاهش اعتماد سرمایهگذاران و از سوی دیگر به رسمیت شناخته نشدن حکومت سرپرست طالبان، ارتباط مستقیم به کاهش سرمایهگذاری و افزایش فقر در افغانستان دارد. این مشکلات در تمام سکتورهای اقتصادی ملموس است که میتوان از کاهش اعتماد مردم به بانکها جهت سپردن پساندازههایشان یاد کرد. از سوی دیگر بسته شدن کارخانههای تولیدی در داخل، به دلیل نبود بازار ملی و بینالمللی، سکتور اقتصادی را بیش از پیش متضرر نموده است و توانایی تعامل طالبان را با بازارهای جهانی به چالش کشیده است. عدم آشنایی طالبان با سیستم مدرن بانکداری و سیاست پولی کارآمد، امنیت اقتصادی افغانستان را تهدید نموده و در آینده نه چندان دور و در صورت توقف کمکهای نقدی هفتهوار بانک جهانی، سیستم بانکی افغانستان نیز فلج خواهد شد. مطابق به گزارشهای نشر شده از سوی سازمان ملل، ۹۰ درصد مردم افغانستان زیر خط فقر زندگی میکنند. این نشان میدهد که با حاکمیت طالبان در افغانستان، امنیت اقتصادی وجود ندارد.
بُعد فرهنگی امنیت
در بُعد فرهنگی امنیت نیز طالبان چالشهای جدی خلق نمودهاند. از آنجایی که تاثیر فرهنگ پشتونوالی بر طالبان به طور گسترده حاکم است، آنان میکوشند تا با ارجاع کلمات فارسی به لهجه دری و فارسی به حذف کلمات مروج مثل دانشگاه بپردازند. طالبان در این مدت کوشیدهاند تا تعریف خود از مفهوم فرهنگ را بر دیگران تحمیل نموده، کارمندان دولتی، نهادهای خصوصی و سایر اعضای جامعه را وادار کنند تا از نظر آنان پیروی نمایند.
بُعد اجتماعی تعریف امنیت
در بعد اجتماعی امنیت، با سرکوب تظاهرات زنان، لتوکوب افراد در ملا عام، به نمایش گذاشتن جنازه محکومین در انظار عمومی و عدم توانایی پذیرش انتقادات، فاصله میان طالبان و مردم را افزایش داده است. از آنجایی که طالبان تعلیم یافتگان مدراس دینیاند، با هنجارها و کنشهای اجتماعی نسبت به اتخاذ سیاستهای جمعی به خصوص در شهرها با چالش مواجه شده و میکوشند با توسل به زور، این چالشها را حل نمایند.
در نهایت میتوان نوشت که امنیت از دید طالبان کاهش تهدید نظامی داخلی میباشد. طالبان معتقد اند که فعلاً در تمام افغانستان حاکمیت دارند و هیچ گروهی توان رویاروی نظامی با آنان را ندارد. این در حالی است که جهان امروز، امنیت را به گونه گسترده شامل ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میداند. از مهمترین عناصر امنیت در جهان مدرن نه تنها امنیت فزیکی، بلکه امنیت شغلی، امنیت آزادی بیان و گردش آزادانه اطلاعات، امنیت تامین معشیت، امنیت حریم خصوصی، امنیت دگراندیشی، امنیت فرهنگی و تلاش برای مصئون نگهداشتن خورده فرهنگها و سایر عناصر زندگی مدرن میباشد. طالبان به دلیل متاثر بودن از ایدیولوژی دینی و عدم توانایی پذیرش دگرگونیهایمدرن، دچار چالشهای گسترده گردیدهاند. تا زمانیکه آنان از تعریف سنتی امنیت عبور نکنند و به فهم مدرن از این مفهوم دست نیابند، انتظار نمیرود وضعیت زندگی مردم افغانستان بهبود یابد و آنان زندگی در آرامش و آسایش را تجربه کنند.