صداقت، دقت و شهروند محوری در خبررسانی

هفتم اکتبر، تهاجم امریکا به افغانستان؛ ماموریت‌ها و چالش‌ها

به هر حال، دو دهه حضور امریکا برای افغانستان، روزنه جدیدی برای تغیر سیاست و حکومت را میان اقوام مختلف باز نمود. روزنه‌ای که تمام مردم این سرزمین را امیدوار به آینده بهتر نمود و پنجره تلاش را به روی همگان باز گذاشته بود.

رحمت‌الله نوروزی، استاد دانشگاه

افغانستان دقیقاً در چنین روزی، شاهد دگردیسی بزرگی بود. امریکا بعد از سال‌ها که رهبران افغانستان را در مقابل اتحاد جماهیر شوروی مسلح ساخت و جهاد را به عنوان سایه تابنده ساخت، از یکی از مقتدرترین همان گروه‌ها که رابطه تنگاتنک با القاعده داشت، مورد هدف قرار گرفته و با نیروی نظامی خود در هفتم اکتبر 2001، عملاً وارد قلمرو افغانستان گردید. این متن می‌کوشد مهم‌ترین دست‌آوردها و چالش‌های دو دهه حضور امریکا در افغانستان را تا حد ممکن مورد پردازش قرار دهد.

این متن می‌کوشد اولاً به نقاط مثبت حضور امریکا نگریسته و دست‌آوردهای این کشور برای افغانستان را به طور خلاصه مورد ارزیابی قرار دهد. دوماً تا حد ممکن نقش امریکا در تضعیف حکومت برآمده از آرأ مردم را در نظر گرفته و می‌کوشد تا فرآیند تشدد، نابسامانی حقوق بشری، از هم گسستن نهادهای اقتصادی و فروپاشی پایه‌های دولت جمهوری را مورد بررسی قرار دهد.

واقعه یازدهم سپتمبر 2001، در حالی اتفاق افتاد که جهان دروازه‌های تعامل و روابط خود با افغانستان تحت حاکمیت طالبان را بسته بود. در این دوران می‌توان منفجر کردن بت بامیان در ماه مارچ 2001، از بین رفتن نهادهای رسمی دولتی و بستن دروازه‌های مکتب‌ها و جلوگیری زنان از گشت‌وگذار در اجتماع بدون محرم یادآوری نمود.

حضور امریکا در دو دهه گذشته، برای اولین بار جامعه افغانستان را عمیقاً تکان داده و مردم این دیار را با جهان بیرون وصل نمود. اقلیت‌های تحت ستم برای اولین بار به طور گسترده در ساختار دولت و تصمیم‌گیری ملی اشتراک نمودند. نهادهای دولتی با حمایت مالی و مشاوره امریکائیان در افغانستان شکل گرفت. فضا برای حضور دختران به مکتب‌ها مهیا گردید، زنان دسته‌دسته به سوی ایجاد شغل و کار در ادارات دولتی و نهادهای خصوصی رو آوردند. برای اولین بار مردم افغانستان فرصت یافتند تا برای سرنوشت خود مستقلانه تصمیم بگیرند و اقلیت‌ها و زنان از اشتراک در تصمیمات ملی محروم نباشند.

حضور امریکائیان در افغانستان، نهادهای دولتی و خصوصی که با معیار سنتی و سیستم شاهی استوار بود را با نهادهای معیاری که تحت نظام دموکراسی غربی تعریف می‌شد، جایگزین نمود. در این دوران، افغانستان شاهد حضور نهادهای گسترده بین‌المللی بود که می‌کوشیدند در بخش‌های مختلف مثل زراعت، مالداری، تجارت و دولت‌داری، به دولت و مردم افغانستان کمک نمایند. برای اولین بار کمیسیون حقوق بشر در افغانستان با حمایت جامعه بین‌المللی ایجاد گردیده و کوشید تا از حقوق بشر در افغانستان نظارت نماید. در دو دهه حضور امریکائیان، افغانستان مجدداً شاهد حضور گسترده زنان در کرسی‌های تحکیم عدالت در قوه قضائیه و در بلندترین مقام‌های ساختار دولت بود، به طوری‌که دسته‌دسته به درس و ایفای نقش در اجتماع می‌پرداختند.

این در حالی است که افغانستان در دو دهه گذشته، ده‌ها هزار دانشجو از اقشار و اقوام مختلف جامعه را به کشورهای منطقه و جهان فرستاده، نیروهای متخصص در دولت‌داری مدرن را با حمایت امریکا و متحدین این قدرت برتر جهان، تربیت نمود.

اما این دست‌آوردها در تمام قلمرو افغانستان یکسان نبوده است. به طور مثال می‌توان مناطق شرقی و جنوبی کشور را در نظر گرفت که در آن، زنان از کم‌ترین حقوق خود برخوردار بودند/هستند.

به هر حال، دو دهه حضور امریکا برای افغانستان، روزنه جدیدی برای تغیر سیاست و حکومت را میان اقوام مختلف باز نمود. روزنه‌ای که تمام مردم این سرزمین را امیدوار به آینده بهتر نمود و پنجره تلاش را به روی همگان باز گذاشته بود.

دست‌آوردهای دو دهه اما خالی از مشکلات نیز نبوده است. گرچند امریکا معیارها و ساختارهای جدید سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را معرفی نمود. ساختارهای دولت، دموکرات گردیده، اما عدم دقت و آگاهی دقیق امریکا و متحدین‌اش از سنتی بودن جامعه افغانستان از یک‌طرف و متاثر بودن مردمان این کشور از تعریف‌های دینی استوار بر معیارهای قبیله‌ای از سوی دیگر، لایه سخت مقاومت را در برابر این اصلاحات به وجود آورد. این مقاومت‌ها در مناطق جنوبی و شرقی بیش از پیش مورد ستایش بوده است.

امریکا و متحدین این کشور در دو دهه گذشته با چالش‌های جدی در افغانستان روبه‌رو بوده است که می‌توان به آثار ناکامی این کشور و حکومت‌های مورد حمایت‌اش در افغانستان اشاره کرد.

در بُعد داخلی، افغانستان دچار فرازونشیب‌های گسترده گردیده است. گرچند در اوایل، امریکا و متحدین‌اش بسته‌های کمکی بی‌حدوحصری را ارایه نمودند، اما این کمک‌ها مورد حیف‌ومیل چند فرد به جای سرمایه‌گذاری و دوربینی برای نجات کشور قرار گرفت. فساد گسترده در نهادهای دولتی از یک سو و حمایت امریکا از حضور افراد دو تابعیته در راس حکومت و عدم معرفی و اتخاذ استراتیژی مشخص این کشور در افغانستان از سوی دیگر، چالش‌ها را چند برابر نموده و اعتماد مردم نسبت به دولت جمهوری افغانستان و هم‌کاری امریکا کاهش داده است.

فساد گسترده، عامل ناامنی در شهرها افغانستان نیز بوده است. در دهه دوم، به ویژه بعد از سال 2014، فساد و قوم‌گرایی در ساختار حکومتی به اوج خود رسیده بود؛ عملی که به نفع طالبان تمام شد و آن‌ها را قادر ساخت تا حملات خود را در بخش‌هایی از ولایت‌ها تقویت نمایند. به ویژه در دو دهه و برای اولین بار در سال 2015، طالبان توانستند قندز را سقوط دهند. فساد گسترده، عدم هم‌نوایی سیاسیون افغانستان با یک‌دیگر، تشکیل دولت وحدت ملی که عملاً افغانستان را به دو قدرت موازی تقسیم نمود و سایر چالش‌ها دست‌به‌دست هم داد، امریکا و متحدین‌اش را وسوسه نمود تا راه بدیل برای بیرون رفت از وضعیت نابسامان را انتخاب نمایند. این تردیدها زمینه را برای ظهور گروه جدیدی به نام داعش را نیز فراهم نمود.

به هر صورت، دو دهه حضور امریکا در افغانستان زمینه و فرصت پیش‌رفت کشور را از یک کشور سنتی، به کشوری مدرن مهیا ساخت. در این دو دهه، افغانستان با سیستم‌های جدید سیاسی، اقتصادی و زراعتی آشنا گردید. هزاران دانش‌آموز را به کشورهای همسایه و جهان برای اکمال تحصیل تحت پوشش بورسیه‌های خارجی فرستاد. این دو دهه، نیروهای متخصص در بخش دولت‌داری، نظام پایداری اقتصادی و خدمت‌رسانی به مردم افغانستان را به وجود آورد. امریکائیان گرچند دارای استراتیژی مشخص در این کشور نبودند، اما نهادهای دموکراتیک و ساختار جدید دولت را در ساختار نظامی و ملکی به صورت همه‌جانبه حمایت نمود.

اما از سوی دیگر، امریکائیان از نبود تعهد در میان سران داخلی دولت، فساد، بحران هم‌گرایی قومی، ملت‌سازی و گسترده‌تر شدن میدان جنگ میان نیروهای طالب و نظامیان دولتی که هم‌کار نیروهای بین‌المللی بود، در بخش‌های گوناگون کشور زمینه را برای امریکا تنگ نموده و باعث شد تا سران دولت جمهوری افغانستان را تحت فشار قرارداده و به طالبان امتیازدهی نماید. در این میان لابی‌گری زلمی خلیل‌زاد و سایر دست‌اندرکاران دستگاه دیپلماسی امریکا مرتبط به افغانستان، نقش فزاینده‌ای داشته است. ماموران دستگاه دیپلماسی امریکا اعتراف نموده‌اند که دونالد ترامپ حتا حاضر شده است که مبلغی را به طالبان دهد تا توافق‌نامه صلح دوحه را امضا کنند.

             
     

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تماس با ما: contactus@paikaftab.com
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x