خداحافظی افغانستان با تکنالوژی
با توجه به تغییراتی که در سال ۲۰۰۱ توسط نیروهای خارجی در افغانستان به وجود آمد، بذر امیدواری در راستای افغانستان بهتر کاشته شد. ایجاد دولت، تامین امنیت نسبی و حرکت به سمت استفاده از تکنالوژیهای نوین، قسمتی از تغییرات به وجود آمده در افغانستان بود. این روال نهتنها سازمانهای دولتی را فراگرفت که شرکتهای متعدد خصوصی نیز ترغیب شدند تا جدیدترین پیشرفتها در زمینه تکنالوژی را دنبال و آن را در افغانستان پیادهسازی نمایند.
حسینداد سعادت، استاد دانشگاه
با توجه به تغییراتی که در سال ۲۰۰۱ توسط نیروهای خارجی در افغانستان به وجود آمد، بذر امیدواری در راستای افغانستان بهتر کاشته شد. ایجاد دولت، تامین امنیت نسبی و حرکت به سمت استفاده از تکنالوژیهای نوین، قسمتی از تغییرات به وجود آمده در افغانستان بود. این روال نهتنها سازمانهای دولتی را فراگرفت که شرکتهای متعدد خصوصی نیز ترغیب شدند تا جدیدترین پیشرفتها در زمینه تکنالوژی را دنبال و آن را در افغانستان پیادهسازی نمایند.
موجودیت رقابت آزاد و حمایت از شرکتهای خصوصی باعث شد تا در دو دهه تغییرات بزرگی را در افغانستان شاهد باشیم. در این دو دهه؛ پنج شرکت مخابراتی فعال شد. با فعال شدن شرکتهای مخابراتی بیش از ۸۷ درصد مردم افغانستان به شبکههای مخابراتی دسترسی حاصل کرد. اکثریت مشترکین به اینترنت قابل قبول وصل شدند. سیستمهای وزارتخانهها از سنتی به دیجیتالی قدم برداشت. سیستمهای دیجیتالی در بخش بخش ادارات دولتی اعلام حضور کرد. سیستمهای گمرکات در مسیر دیجیتال شدن قرار گرفت و صدها نمونه دیگری که نشان میدهد افغانستان در مسیر رشد و توسعه قرار داشت.
حالا و با تغییر نظام در افغانستان نهتنها سیستمهای دیجیتالی رو به گسترش نیست، بلکه کمکم از کار میافتد و جایش را به سیستمهای سنتی یا کاغذی میدهد. سیستمهای بانکی با مشکلات متعدد مواجه است. سیستمهای ادارات دولتی مشکلات قابل توجه خود را دارند و نمونههای دیگری که این ادعا را تایید میکند. این یعنی نه تنها از دیدگاه تحرک به سمت تکنالوژیهای نوین به طرف پیش حرکت نمیکنیم بلکه قدم برداشتیم تا به عقب برگردیم. تبدیل سیستم حاضری کارمندان دولتی از دیجیتالی به سنتی را میتوان به عنوان یک نمونه بیان کرد.
در نتیجه؛ اگر مسئولین امارت اسلامی چنین رویکردی با تکنالوژی داشته باشند، نه تنها قدمها در راستای گسترش تکنالوژیهای نوین در دولت برداشته نمیشود که سیستمهای موجود نیز از کار افتاده و از بین میرود. این یعنی حذف سرمایهگذاریهای انجام شده روی تطبیق تکنالوژیهای نوین در ادارات دولتی افغانستان. با این روال نهتنها افغانستان رو به بهبودی حرکت نمیکند بلکه حرکت به سمت عقب و عقب ماندگی را روی دست میگیرد.
نویسنده این مقاله به درستی به موضوع عدم پیشرفت تکنالوژی با توجه به حاکمیت کنونی اشاره کرده است.بسیار عالی بود