صداقت، دقت و شهروند محوری در خبررسانی

عاشقانه‌های اسلامی در جاده‌های کابل

نزدیکی‌های غروب یک روز کاری، زمانی که از دفتر به خانه می‌رفتم، در پل‌سرخ، طالب همانگونه که کلاشینکوف‌اش را بر شانه داشت، یک نگاه عمیق انداخت به صورتم بعد نزدیک‌تر که شدم گفت: «تا باندې ټوټه ټوټه شمه انجلی؛ او دختر سرت توته توته شوم!"

محمدآصف طیبی

زنان و طالبان از موضوعات مهم و اساسی این روزها در افغانستان و جهان است. از زمان تسلط نیروهای امارت اسلامی در کابل، مکاتب و دانشگاه‌ها در اکثر مناطق کشور بسته است. زنان از رفتن به محل کارشان منع شده‌اند. طالبان وعده می‌دهند که این مشکلات حل می‌شود. مقامات امارت اسلامی محیط‌های کاری و آموزشی به جای مانده از نظام پیشین را غیرشرعی می‌دانند و می‌گویند که پس اسلامی‌سازی ادارات و نهادها، زمینه را برای حضور زنان فراهم خواهند کرد. همین امروز ذبیح‌الله مجاهد سخنگوی امارت اسلامی گفت که باید مصئونیت شرعی برای بانوان ایجاد شود.

در سمت مقابل، شهروندان به گفته‌های مقامات امارت اسلامی حداقل در مورد زنان اعتماد ندارند و بسیاری از زنان و دختران نسبت به آینده ناامید هستند. دست‌کم این‌که فعالیت‌های زنان تحت حاکمیت طالبان با محدودیت‌های جدی مواجه خواهد شد. زنان افغانستان، رفتارهای کنونی طالبان با زنان را خشونت علیه زن می‌دانند و به همین دلیل بارها علیه سیاست‌های امارت اسلامی در قبال زنان دست به اعتراض زده‌اند. بسیاری از زنان به درستی رفتار کنونی طالبان را گروگان‌گیری سیاسی می‌دانند که برای گرفتن مشروعیت از جهان، زنان را ابزار ساخته‌اند. البته که در داخل امارت اسلامی برخی گروه‌های سخت‌گیر وجود دارند که واقعاً با فعالیت‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زنان مشکل دارند.

اما از دنیای سیاست و سیاست‌بازی که بگذریم، در جاده‌های کابل پایتخت، قصه‌ها شنیدنی است. در کنار شایعاتی که مطرح می‌شود، روایت‌های قابل تأمل اما واقعی، از رفتار سربازان امارت اسلامی با زنان در ادارات، نهادها و حتا جاده‌ها، به گوش می‌رسد.

در اوایل تسلط طالبان بر کابل، یکی از فعالان مدنی زن روزی به دفترم آمد و به من گفت: “طالبان هم دختر باز هستند” او گفت که از آدرس‌های منتسب به طالبان برایش زنگ زده و گفته‌اند، زنان فعال و مناسب را معرفی کنید که زمینه کارشان در ادارات فراهم شود.

یکی دیگر از دختران که احتمالاً در یکی از رسانه‌ها کار می‌کند، تجربه‌اش از برخورد با یک طالب مسلح در پل‌سرخ کابل را روایت می‌کند. او با لبخند می‌گوید از هر کسی انتظار داشتم، اما از طالب نه! نزدیکی‌های غروب یک روز کاری، زمانی که از دفتر به خانه می‌رفتم، در پل‌سرخ، طالب همانگونه که کلاشینکوف‌اش را بر شانه داشت، یک نگاه عمیق انداخت به صورتم بعد نزدیک‌تر که شدم گفت: «تا باندې ټوټه ټوټه شمه انجلی؛ او دختر سرت توته توته شوم!”

دختری دیگری نیز که مجبور است در این روزهای سخت و دشوار به دفتر برود و روزانه صدها طالب مسلح را در مسیر دفترش در جاده‌های کابل ملاقات نماید، از رفتار مشابه طالبان قصه می‌کند. او می‌گوید: روزی در منطقه سرای غزنی، طالب برگشت و به من گفت: “ده جگرت جانم!”

از این روایت‌ها زیاد است، به حدی که گاهی برای من هم قابل باور نیست، اما روایت‌های صادقانه از دخترانی است که این روزها خودشان را قربانی سیاست‌های پشت‌پرده می‌دانند و باور دارند که آنچه در رسانه‌ها نسبت به زنان ابراز می‌گردد، نه واقعی است و نه هم قانع کننده.

به راستی طالبان با زنان مشکل ندارند، اما با زنانی که بخواهند به جایی برسند و پیشرفت کنند، مشکل دارند. مشکل اصلی بحث اقتدار مردانه است که زنان سال‌هاست از غفلت مردان استفاده کرده و با حضور قدرتمندشان در فعالیت‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، آنان به چالش کشیده‌اند. ابزاری به نام طالبان هم برای جلوگیری از این پیشرفت زنان آماده است و می‌توان با استفاده از این ابزار، مانع توسعه و رشد پنجاه درصدی کشور نیز شد.

به نظر می‌رسد که اگر از سیاست دورتر شویم و به فضای واقعی گام بگذاریم، بسیاری از اصول رنگ می‌بازد و رفتارها تغییر می‌کند؛ زنان حتا برای طالب هم موجودات دوست‌داشتنی می‌شوند و به خصوص اگر خوش‌تیپ‌تر باشند، نه تنها طالبان با آنها مشکل ندارند که خیلی هم به آنان علاقه‌مند خواهند بود.

             
     

1.5 2 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تماس با ما: contactus@paikaftab.com
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x