صداقت، دقت و شهروند محوری در خبررسانی

اندرو واتسون: “تأثیرگذارترین” فوتبالیست سیاه‌پوستی که فراموش شد

واتسون یکی از پیشگامان روش تغییر فوتبال به شیوه کنونی بود

بر دیوار کوچه‌ای در گلاسکو تصویری از دو فوتبالیست سیاه‌پوست نقش شده است. یکی از آنها به شکل‌گیری فوتبال به شکل امروزین آن کمک کرد و دیگری پله، بزرگترین فوتبالیست تاریخ برازیل بوده است.

پیک‌آفتاب: در سال ۱۸۸۱ در پیروزی ۱-۶ مقابل انگلستان، اندرو واتسون، کاپیتان تیم ملی اسکاتلند در اولین بازی خود بود. او به عنوان اولین ملی‌پوش فوتبالیست سیاهپوست در جهان، پیشگام ورود رنگین پوستان به این ورزش بود. اما مدت بیش از یک قرن، همچنان اهمیت دستاوردهای او ناشناخته مانده است.

در تحقیقات سه دهه اخیر در مورد او، برخی از داستان های جالب زندگی‌اش بدست آمده است. نکته جالب در مورد زندگی او این است که نیاکانش هم برده و هم برده‌دار بوده‌اند. او متولد گویان است، اما در انگلستان و مانند یک “قهرمان انگلیسی” بزرگ شده و به عنوان یکی از اولین نمادهای فوتبال اسکاتلند شناخته می‌شود.

اما امروز، صد سال پس از مرگش در سن ۶۴ سالگی، واتسون همچنان یک شخص مهبم مانده است و تصویری کاملی از زندگی او وجود ندارد.

او در عرض شش سال، او خود را به عنوان یکی از با استعدادترین و با ارزش‌ترین بازیکنان فوتبال معرفی کرد.

او به ترویج سبک اسکاتلندی فوتبال، که بر مبنای پاس دادن و دویدن بود، کمک کرد تا گام‌های اولیه در تکامل فوتبال به شکل امروزین آن، برداشته شود.

واتسون دو بار مقابل انگلیس بازی کرد و در هردو بازی، اسکاتلند برنده قاطع میدان بود. دومین پیروزی، ۵-۱ در همپدن پارک (ورزشگاه ملی اسکاتلند در شهر گلاسگو)، نتیجه‌ای تأثیرگذاری داشت. پیروزی او باعث شد اتحادیه فوتبال انگلیس متقاعد شود و رویکرد خود به فوتبال را تغییر دهد.

آن‌ها برای این تغییرات به واتسون روی آوردند تا در تیم آماتور و جدیدی که از نخبگان تشکیل داده بودند بازی کند و راه را به آن‌ها نشان دهد. نام این تیم، کورینتیان اف‌سی بود که به دلیل ترویج فوتبال در سراسر جهان در تاریخ ثبت شده است. واتسون، که در مکاتب برجسته تحصیل کرده بود، در کنار سایر بازیکنان که همگی از طبقات بالای جامعه بودند، جذب این تیم شد.

او نقش “پروفسور اسکاتلندی” را برعهده گرفت و به همتایان انگلیسی خود، هم در کورینتیان و هم در بسیاری از باشگاه‌های دیگر، دانش و شیوه پاس دادن پویاتر را آموزش داد.

او مبدأ تغییرات بزرگی بود و به عصری سازی فوتبال کمک کرد. به کمک او، دوره فوتبال مورد پسند انگلیسی‌ها، یعنی بازی انفرادی و دریبل که در آن یک بازیکن با توپ حرکت می‌کرد و بقیه پشت سرش می‌دویدند، به پایان رسید.

گد اوبراین، بنیانگذار موزه فوتبال اسکاتلند می‌گوید: “پله یک فوتبالیست نابغه بود، اما هزاران فوتبالیست نابغه وجود دارند که به محض بازنشستگی تأثیر آنها فراموش می‌شود.”

“واتسون با اختلاف بسیار، مؤثرترین فوتبالیست سیاهپوست تمام دوران است و هیچ بازیکنی از این نظر هم ردیف او نیست.”

واتسون در طول حیاتش، تأثیر خود را در فوتبال گذاشت. او یک کاپیتان، یک قهرمان جام حذفی، یک مدیر، سرمایه گذار و مقام اجرایی بازی‌ها بود. او با هر موفقیتی که کسب می‌کرد و هر نقشی که بر عهده می‌گرفت، عنوان اولین سیاه پوست صاحب آن موفقیت یا نقش را نیز به نام خود ثبت می‌کرد.

مورخان، محققان و دانشگاهیان تلاش زیادی کرده‌اند تا میراث او را به معرض نمایش بگذارند. اما افشای آنچه از زندگی او بدست آمده چالش برانگیز شده است.

واتسون در سال ۱۸۵۶ و در شهر دمرارا (جورج‌تاون) متولد شد، شهری که به عنوان یک مرکز تجاری استعماری، ابتدا به دست هلندی‌ها تأسیس و بعد توسط فرانسوی‌ها تصرف شد. سپس بریتانیایی‌ها حاکم شدند و نامش را به جرج‌تاون تغییر دادند و در آن به تجارت برده پرداختند.

این شهر اکنون پایتخت گویان است و از سال ۱۹۷۰، یعنی چهار سال پس از اعلام استقلال از بریتانیا، جمهوری بوده است. کشوری که با سورینام، ونزوئلا و برازیل هم مرز است.

واتسون در سن دو سالگی به بریتانیا رفت. او در برخی از بهترین مکاتب انگلستان تحصیل کرد. خانواده او ثروت قابل توجه و ارتباطات قدرتمندی داشتند.

مارک النصیر، شاعر اهل لیورپول، سال‌ها در مورد سابقه واتسون تحقیق کرده است. در مستندی که درباره این فوتبالیست قرن نوزدهم از شبکه بی‌بی‌سی پخش ‌شد، او شباهت بسیاری بین خود و واتسون دید و به این ترتیب دریافت که اصل و نسبش متعلق به خانواده واتسون‌ها در گویان است.

النصیر که قبل از گرویدن به اسلام، مارک واتسون نام داشت، می‌گوید: “من پسری از گویان را دیدم که اولین فوتبالیست سیاه پوست جهان بوده است. او بسیار شبیه من بود و نام خانوادگی من را داشت. فکر کردم که ما احتمالاً باید نسبتی با هم داشته باشیم.”

“طوری که من بزرگ شدم، همیشه احساس می‌کردم بی‌ارزش هستم و هیچ اصل و نسبی ندارم. سیاه بودن هیچ احساس افتخار یا عزتی به من نمی‌داد. بنابراین دیدن شخصی مانند او، یکی از معماران اصلی بازی فوتبال، باعث شد به این نتیجه برسم که باید حتماً ارتباط و نسبت خودم را با او پیدا کنم.”

“من به دنبال احساس غرور به‌عنوان یک سیاهپوست بودم، چیزی که در پیشینه‌ام باشد و بتوانم به آن افتخار کنم.”

اما آنچه النصیر پیدا کرد، نیاکانی بودند که هم برده بودند و هم تاجر برده. در حقیقت خانواده اندرو واتسون از هر دو تشکیل شده بود.

او می‌گوید: “خون هر دو در رگ‌های من جریان دارد و این نتاقضی است که باید آن را در درون خود حل کنم.”

مادر اندرو، آنا رز، زنی سیاه‌پوست بود که به‌عنوان یک برده به دنیا آمد و زمانی که جوان بود به همراه مادرش مینکی آزاد شد.

پدر اندرو، پیتر میلر واتسون، یک وکیل سفید پوست اسکاتلندی و یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های دمرارا بود. او وکیل شرکتی بود که شکر، قهوه و رام صادر می‌کرد و در تجارت برده نیز فعالیت می‌کرد.

در شجره‌نامه پیچیده او نام جان گلادستون، یکی از بزرگترین برده‌داران بریتانیا دیده می‌شود. او پدر ویلیام گلادستون است که دوازده سال نخست وزیر بریتانیا در چهار دوره متفاوت بین سال‌های ۱۸۶۸ تا ۱۸۹۴ بوده است.

خانواده واتسون در قرن نوزدهم، زمینه کاری خود را به بانکداری و راه آهن توسعه دادند و ثروت هنگفتی از این راه کسب کردند.

النصیر می‌گوید: “اندرو واتسون در یکی از قدرتمندترین خانواده‌های برده‌دار بریتانیا متولد شد. او مردی است که همیشه امتیازات بسیاری داشته است. پسر کاکایش نخست وزیر بوده و خانواده‌اش صاحب یک بانک بوده‌اند.”

پس از مهاجرت به انگلستان به همراه خواهر بزرگترش آنتا، واتسون به مدرسه‌ای ممتاز به نام هیث در شهر هالیفاکس واقع در استان یورکشر غربی رفت و پس از آن در کالج کینگز لندن و همچنین دانشگاه گلاسگو به تحصیل پرداخت.

در ۲۱ سالگی و پس از مرگ پدرش، میراثی شش هزار پوندی همراه با سودش به او رسید. این مبلغ امروزه حدود هفتصدهزار پوند ارزش دارد. او بخشی از این پول را در باشگاه فوتبال خود به نام پارک گرو و بخشی دیگر را در کسب و کار انبارداری سرمایه گذاری کرد.

پس از نقل مکان به کوئینز پارک، جایی که او سه جام اسکاتلند را از آن خود کرد، مجله اسکاتیش اتلتیک در سال ۱۸۸۵ در پرونده‌ای ویژه با تیتر “مشاهیر ورزشی مدرن” به معرفی واتسون پرداخت.

در این مقاله، مانند بسیاری دیگر از مقالات درباره او، واتسون را بازیکنی “درجه یک” توصیف کردند که “شرافتمندانه و عالی بازی می‌کند”. اما بر خلاف گزارش‌های دیگر آن زمان، در این مقاله به بدرفتاری‌هایی که با او می‌شد نیز پرداخته شد: “با اینکه بارها مورد توهین‌های مبتذل بازیکنان بد اخلاق و تندخو قرار گرفته است، اما همیشه رفتار جوانمردانه خود، که سبب محبوبیتش بین هواداران و حتی رقبایش بوده، را حفظ کرده است.”

کسانی که در مورد واتسون تحقیق کرده‌اند، با اینکه هیچ گزارشی از آن زمان مبنی بر نژادپرستی نیافته‌اند، اما اشاره می‌کنند که این مطلب به تنهایی نشان می‌دهد که او به عنوان یک بازیکن سیاهپوست با چه بدرفتاری‌ها و برخوردهایی روبرو بوده است.

ریچارد مک بریتی، مسئول موزیم فوتبال اسکاتلند می‌گوید: “من صدها نمونه از این مقالات را خوانده‌ام و در هیچکدام از آنها به توهین «بازیکنان بداخلاق و تندخو» به بازیکنان سفیدپوست اشاره نشده است. این تنها مطلبی است که تاکنون دیده‌ام به مشکلات یک بازیکن سیاه پوست اشاره کرده باشد و این گویای مشکلاتی است که او با آنها روبرو بوده است.”

“او یک قهرمان است، نه فقط به خاطر مهارتش در فوتبال، بلکه به این دلیل که اولین سیاه پوستی است که در بازی سفیدپوستان بازی کرده و در این راه پیشگام بوده است.

حضور واتسون در مرکز یکی از مشهورترین عکسهای اولیه از تیم ملی اسکاتلند نشان از اهمیت او در آن دوران دارد، اما چرا او سال‌ها فراموش شد؟

بلافاصله پس از ورود به لندن به عنوان یک فوتبالیست در سال ۱۸۸۲، اولین همسر واتسون، جسی نیمو آرمور درگذشت. دو فرزند آنها پیش پدربزرگ و مادربزرگ خود در گلاسگو باقی ماندند و این آغاز دوره‌ای ناآرام در زندگی او بود.

تا سال ۱۸۸۸ او مرتب تیم عوض می‌کرد و در دوران افول حرفه خود بود. آخرین تیم او بوتل بود، رقیب اصلی اورتون در داربی مرسی ساید آن زمان.

در آنجا، او با همسر دومش الیزا کیت تایلر ازدواج کرد و صاحب دو فرزند دیگر شد. سپس از فوتبال بازنشسته شد و به عنوان مهندس دریانوردی آموزش دید.

او راهی دریا شد و در یک شرکت کشتیرانی شروع به کار کرد و به تدریج به درجه مهندس ارشد رسید. اما در فوتبال و افکار عمومی رفته رفته فراموش شد و تنها در یکی از روزنامه‌های گلاسگو در سال ۱۸۸۹ در مورد حرفه جدید او نوشتند.

مرگ او در سال ۱۹۲۱ در روزنامه‌های ریچموند و توییکنهام تایمز اعلام شد، در حالیکه که از او به عنوان یکی از بستگان نزدیک گلادستون، نخست‌وزیر سابق یاد شده بود، بدون آنکه یاد و اشاره‌ای به دوران فوتبال او شده باشد.

لیو واکر، نویسنده کتاب “اندرو واتسون، یک زندگی پریشان” می‌پرسد: “با حذف اندرو واتسون از گاه‌شمار فوتبال، همانطور که اسمش از تاریخ حذف شده است، مشخص نیست فوتبال امروز به چه شکلی می‌بود؟”.

“در صد سال گذشته همواره تلاش شده است تا این ورزش به عنوان یک بازی انگلیسی و مختص سفیدپوستان در کتاب‌های تاریخ ثبت شود. بنابراین وقتی بخواهید تأثیر اسکاتلندی‌ها در فوتبال مدرن را نادیده بگیرید، در حقیقت اندرو واتسون و نقشش در تکامل فوتبال را از کتاب‌های تاریخی حذف کرده‌اید.”

کارزاری برای یادمان واتسون آغاز شده و قرار است مجسمه‌ای به یاد او در همپدن پارک نصب شود. البته برخی به دلیل ریشه‌های خانوادگی او که به برده‌داران می‌رسد و پولی که بعداً از این راه به او ارث رسیده است، با چنین اقدامی مخالف هستند.

اندی میچل، مورخ، که در بسیاری از یافته‌های اخیر در مورد واتسون نقش داشته است، معتقد است داستان واتسون هنوز به پایان نرسیده و بسیاری از زوایای زندگی او در هاله ای از ابهام قرار دارند.

برای چندین دهه، محل دفن واتسون ناشناخته بود و تصور می‌شد احتمالاً در آسترالیا یا بمبئی دفن شده باشد. اما میچل توانست سرانجام قبر واقعی او را در قبرستان ریچموند، در جنوب غربی لندن، پیدا کرد.

میچل می‌گوید: “از بسیاری جهات، واتسون اکنون به عنوان یک شخصیت بسیار مهم شناخته شده است. اما با این وجود، هنوز سؤالات زیادی در مورد زندگی و احساسات او وجود دارند. او یک معما است، یک معمای بسیار مهم.”

             
     

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x